آداب سفر حج

مشخصات كتاب

سرشناسه : قاضي عسكر، سيدعلي، 1325 -

عنوان و نام پديدآور : آداب سفر حج/ علي قاضي عسكر.

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1378.

مشخصات ظاهري : 63 ص.؛ 5/11 × 5/16س م.

شابك : 1000 ريال: 964-6293-15-8 ؛ 1000 ريال (چاپ دوم) ؛ 1000 ريال (چاپ هفتم) ؛ 1800 ريال (چاپ دهم) ؛ 1800 ريال: چاپ دوازدهم: 964-6293-13-1

يادداشت : چاپ دوم: پاييز 1375.

يادداشت : چاپ هفتم : زمستان 1378.

يادداشت : چاپ نهم و دهم: 1380.

يادداشت : چاپ دوازدهم: تابستان 1381.

يادداشت : كتابنامه به صورت زيرنويس.

موضوع : حج

رده بندي كنگره : BP188/8/ق 2آ4 1378

رده بندي ديويي : 297/357

شماره كتابشناسي ملي : م 78-23767

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

ص:8

ص:9

پيشگفتار

همه ساله دهها هزار انسان عاشق، از شهر و ديار خود به سوى حرمين شريفين حركت مى كنند تا با انجام عمره و حج، يكى از شكوهمندترين عبادت ها را انجام دهند.

زائران بيت اللَّه الحرام نسبت به اين سفر ديدگاه هاى متفاوتى دارند و هركدام به ميزان آگاهى و شناخت خويش از آن بهره مى گيرند. تعدادى از حاجيان در پايان سفر، قلب خود را از عشق و محبت خدا لبريز نموده، پيروزمندانه و با حجّى مقبول و مبرور به شهر و ديار خود باز مى گردند.

گروهى نيز همچون انسان فرورفته در خواب اند كه خواب خوش مى بيند و به ناگاه از جا مى پرد، پس از بازگشت از سفر حج از خواب غفلت بيدار شده و همه چيز را خاتمه يافته مى بينند و از اين كه فرصت هاى ارزشمندى را به آسانى از دست داده اند در حسرت و اندوه عميقى فرو مى روند.

زائرى، عمرى در آرزوى زيارت خانه خدا و مرقد

ص:10

رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمه بقيع به سر برده و هر روز و هر شب از خدا درخواست مى كرده و اين دعا را مرتب تكرار مى نموده است:

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ، فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ ... وَ زِيارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ وَ قُبُورِ الأَئِمَّةِ .... (1) 1

حال كه دعاى او مستجاب گرديده، به جاى بهره برى از اين سفر الهى، چند روزى را در كوچه و بازارهاى مكه و مدينه پرسه مى زند و بر سر سفره آماده مى نشيند و ديگران از او پذيرايى مى كنند و پس از گذشت چند روز، با كوله بارى سنگين به خانه و كاشانه خويش بازمى گردد و هنگام ورود به شهر و ديار خود، آن گاه كه فرزندان و دوستان و خويشاوندان به استقبالش مى آيند، خاطرات سفر را از او جويا مى شوند، هيچ حرف مفيد و سودمندى براى گفتن ندارد و اين خود زيانى بزرگ است كه غمى فراموش ناشدنى را به دنبال خواهد داشت.

باتوجه به آن چه بيان شد، چه نيكو است كه حاجيان، قبل از سفر، با اهداف سفر و وظايف خويش


1- - مفاتيح الجنان، ادعيه ماه مبارك رمضان.

ص:11

آشنا گرديده، با معرفت به زيارت خانه خدا و قبر مطهر رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم بقيع عليهم السلام مشرف شوند و در نتيجه هنگام مراجعت، علاوه بر دستيابى به درياى بيكران رحمت و مغفرت الهى، در روح و جان آنان تحولى بزرگ پديدار شود و تمام وجودشان رنگ الهى به خود بگيرد.

اخلاق و آدابى كه در اين كتاب گردآورى شده، برگرفته از آموزه هاى پيشوايان دينى ما در زمينه اخلاق و آداب سفر، به خصوص سفر الهى و معنوى حج است كه اميد است مورد استفاده واقع شود.

ص:12

ص:13

آداب سفر حج

1- تعيين هدف

سير و سفر با انگيزه هاى دينى و عقلانى، از ديدگاه اسلام امرى پسنديده و مقبول است. خداوند متعال در آيات متعددى از قرآن كريم مردم را به سير و گردش در زمين دعوت نموده، از آنان خواسته است تا با سفر به گوشه و كنار جهان، در تاريخ و سرنوشت نهايى ملت ها بيانديشند و از حوادث، رخدادها و خوب و بد زندگى امت هاى گذشته درس عبرت بگيرند:

أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي اْلأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...؛ (1) 1

آيا در زمين نگشته اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آن ها زيسته اند چگونه بوده است؟

سفر الهى و معنوى حج نيز به دليل اهميتى كه در اسلام دارد بايد با انگيزه اى الهى و با قصد قربت و


1- - غافر: 21

ص:14

به صورتى هدفمند انجام شود تا حاجى بتواند به دستاوردهاى درنظر گرفته شده از سوى خداوند، دست يابد.

امام صادق عليه السلام فرمود:

الْحَجُّ حَجَّانِ: حَجٌّ لِلَّهِ وَ حَجٌّ لِلنَّاسِ، فَمَنْ حَجَّ لِلَّهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ الْجَنَّةَ، وَ مَنْ حَجَّ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. (1) 1

حج دو گونه است: 1- حج براى خدا 2- حج براى مردم، پس آن كس كه براى خدا حج گزارد، از خداوند پاداش بهشت گيرد و آن كس كه براى مردم حج به جاى آورد، پاداش آن در روز قيامت با مردم است!

از اين روايت به خوبى مى توان فهميد كه هدف و انگيزه تا چه اندازه در سفر حج تأثيرگذار است.

بنابراين اگر حاجى با هدف خداخواهى، خداجويى، تحول روحى و اخلاقى، و پالايش روح و جان در اين راه گام نهد، اعمال و رفتار خود را نيز با اين اهداف منطبق مى سازد و درنتيجه در حرمين شريفين پيوسته به نماز و دعا و عبادت و تفكر در حقايق اسلام و


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 109، ح 40؛ ثواب الاعمال، ج 74، ص 16

ص:15

تاريخ زندگى پيامبران و امامان و ياران باوفا و پاكباخته آنان مى پردازد، از لحظه لحظه سفر بهره گيرى مى كند، پرده هاى غفلت را از جلو چشمانش كنار مى زند تا هنگام رسيدن به مرقد معشوق در مدينه و معبد عشق در مكه، كاملًا روح و جان خويش را صيقل داده، رنگ الهى و معنوى به خود بگيرد.

و اگر حاجى به قصد تفريح و استراحت به حج بيايد، به گونه اى ديگر رفتار خواهد كرد، بيشتر به مسكن بهتر، غذاى لذيذتر، و خريد كالاى بيشتر و ارزان تر مى انديشد و به جاى حضور در حرمين شريفين در كوچه و خيابان و بازار پرسه مى زند و در پايان سفر نيز با كوله بارى از اجناس پرزرق و برقِ دنيايى به ديار خويش بازمى گردد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله در يك تقسيم بندى تنبّه آفرين، حاجيان امت خود در آخرالزمان را به سه دسته تقسيم فرموده، وضعيت آنان را اين چنين پيش بينى كرده است:

دسته اول: ثروتمندان كه با انگيزه تفريح و خوشگذرانى به حج مى روند.

دسته دوم: گروه هاى متوسط جامعه كه با هدف تجارت و سوداگرى راهى زيارت خانه خدا مى شوند.

دسته سوم: نيازمندان و فقيران كه براى خودنمايى و

ص:16

رياكارى عازم آن ديار مى شوند. (1) 1

و طبيعى است كه هيچ يك از اين سه دسته، بهره و نصيب معنوى از اين سفر نخواهند داشت.

از اين رو حاجيان پيش از سفر، بايد هدف و انگيزه خود را مشخص كنند و سپس در راستاى همان اهداف درنظر گرفته شده، برنامه ريزى نموده، سفر را آغاز نمايند.

2-توبه و استغفار

پس از آن كه خداخواهى و خداجويى به عنوان هدف مشخص شد، حاجى بايد زنگارهاى گناه و معصيت را از جان و دل بزدايد، و روح را از تيرگى ها پاك كند تا زمينه را براى راه يابى به محضر حق و حريم عشق و پذيرش در پيشگاه معبود فراهم سازد.

امام صادق عليه السلام فرمود:

إذا ارَدْتَ الْحَجَّ ... ثُمَّ اغْسِلْ بِمَاءِ التَّوْبَةِ الْخَالِصَةِ مِنَ الذُّنُوبِ .... (2) 2

هرگاه اراده حج كردى ... با آب توبه خالص گناهانت را بشوى ...


1- - تهذيب، ج 5، ص 463، ح 1613- تاريخ بغداد، ج 10، ص 296
2- - مصباح الشريعه، ص 142

ص:17

حاجى در سفر حج و عمره ميهمان خداوند است و از آن جا كه خالق، به ظاهر خلق نمى نگرد بلكه به باطن نظر دارد، لذا به روح و جان حاجى نظر مى افكند و روا نيست انسان با آلودگى به محضر حق وارد شود.

عادت مردم در ميهمانى ها اين است كه از محل كار خود به خانه رفته، جسم خويش را شستشو داده، لباس هاى تميز پوشيده، موها را شانه زده، خود را معطر مى كنند و سپس به ميهمانى مى روند و هرچه ميزبان درنظر آن ها مهم تر باشد، اين گونه آداب را بيشتر رعايت مى كنند.

حال چه كسى از خداوند عظمتش بيشتر است؟ آيا از ادب به دور نيست كه انسان در پيشگاه خالق و آفريننده خود با قلبى مالامال از گناه و معصيت شرفياب شود؟ خدايى كه به تمام افكار و اسرار نهان ما آگاه است، اعمال ما را مى داند و از نيات ما باخبر است.

از اين رو پيش از ورود به حرمين شريفين لازم است حاجى خانه دل را از گناه پاك نمايد، آن گاه به سوى كوى دوست حركت كند.

توبه نيز بايد حقيقى و به بيان قرآن كريم توبه نصوح باشد:

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً

ص:18

نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ .... (1) 1

اى كسانى كه ايمان آورده ايد، به درگاه خدا توبه اى راستين كنيد، اميد است كه پروردگارتان، بدى هايتان را از شما بزدايد و شما را به باغ هايى كه از زير [درختان آن جويبارها روان است درآورد ...

خواجه اگر توبه نصوح كند هردمى، عالمى فتوح كند

توبه نصوح، توبه بدون بازگشت است و نيازمند يك تصميم جدى و قاطع.

روشى كه براى دستيابى به توبه نصوح از سوى پيشوايان دينى ارائه گرديده، چنين است:

گناهكار ابتدا بايد از عملكرد بد خويش پشيمان شود، سپس تصميم بگيرد از اين پس خود را به معاصى نيالايد و گناهان مرتكب شده را ترك گويد، آن گاه از پيشگاه خداوند طلب مغفرت و آموزش كند.

گناهان نيز بر دو قسم اند:

1-حقّ اللَّه 2- حق الناس


1- - تحريم: 8

ص:19

دسته اول گناهانى است كه مستقيماً به خداوند ارتباط پيدا مى كند، مثلًا نمازى را نخوانده، روزه اى نگرفته و ....

توبه اين گونه گناهان آن است كه انسان از نافرمانى خداوند پشيمان شود، سپس تصميم بگيرد گذشته را جبران كند، نمازها و روزه ها را قضا نمايد و از اين پس نيز فرايض دينى را در موعد مقرر به جاى آورد. آن گاه از خداوند طلب مغفرت و آمرزش كند.

دسته دوم گناهانى است كه به مردم ارتباط پيدا مى كند، همچون غيبت، افترا، سرقت، ظلم و ستم و ....

توبه اين گونه گناهان، پس از پشيمانى و تصميم به ترك گناه، آن است كه در صورت امكان رضايت مردم را جلب و سپس از پيشگاه حق، طلب مغفرت نمايد. اگر مالى از كسى به زور گرفته، آن را به صاحبش برگرداند و اگر صاحبش را نمى شناسد با اذن مرجع تقليد از سوى صاحب اصلى صدقه دهد، اگر غيبت ديگران را كرده از آن ها حلاليت بطلبد و پس از آن استغفار نمايد.

زمنجلاب هوس گر برون نهى قدمى نزول در حرم كبريا توانى كرد

اگر ز هستى خود بگذرى يقين مى دان كه عرش و فلك زير پا توانى كرد

پشيمانى از گناه، آغازى براى جبران گناهان است و به قول صائب، شاعر نامدار:

ابر رحمت را كند اشك ندامت مايه دار آبروى عفو در شرمندگى پوشيده است

خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:

وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ .... (1) 1

از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به درگاه او توبه كنيد [تا اين كه شما را با بهره مندى نيكويى تا زمانى معين بهره مند سازد و به هر شايسته نعمتى، از كرم خود عطا كند ...

3- اخلاص در نيت

اخلاص شرط اساسى در تمامى عبادات است، هركس عبادتى را براى خودنمايى و ريا و يا دستيابى به امور مادى و دنيايى انجام دهد، از آن عمل هرگز بهره و نصيبى نخواهد برد.


1- - هود: 3

ص:20

ص:21

اين اصل مهم به اندازه اى كارساز و تعيين كننده است كه اگر رزمنده و جهادگرى در ميدان نبرد شركت كند و هدفش دستيابى به غنايم جنگى و يا چيره شدن و انتقام گيرى از دشمن باشد و در اين راه كشته شود، شهيد به حساب نمى آيد.

رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:

إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ. (1) 1

جز اين نيست كه اعمال به نيت ها است.

در حديثى ديگر فرمود:

اذا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْ للَّهِ خالِصاً، لانَّهُ لا يَقْبَلُ مِنْ عِبادِهِ الأَعْمالَ إلّاما كانَ خالِصاً. (2) 2

هرگاه كارى را انجام دادى، آن را تنها براى خدا انجام ده؛ زيرا خداوند تنها اعمال خالص را از بندگان خود مى پذيرد.

پس بر سالكان اين طريق است كه با نيتى پاك و خالص در سرزمين وحى گام نهند، دل به غير خدا نبندند و در انجام اعمال جز قرب و نزديكى به


1- - كنزالعمال، ج 7272؛ صحيح مسلم، ج 6، ص 46
2- - بحارالانوار، ج 77، ص 103

ص:22

حق تعالى چيز ديگرى را نخواهند و درنظر نگيرند.

اميرمؤمنان على عليه السلام فرمود:

كَيْفَ يَسْتَطيعُ الإخْلاصَ مَنْ يَغْلِبُهُ الْهَوى . (1) 1

آن كس كه هوى و هوس بر وى چيره، چگونه مى تواند اخلاص داشته باشد؟

حاجيان بايد سفر را با مبارزه با نفس آغاز كنند و پس از غلبه بر آن، قصد كوى دوست كرده، با تمام وجود به سوى او روند، در چنين حالى است كه به همه چيز خواهند رسيد.

امام عسكرى عليه السلام فرمود:

لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْيا كُلَّها لُقْمَةً واحِدَةً و لَقَّمْتُها مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ خالِصاً لَرَأَيْتُ انّي مُقَصِّرٌ في حَقِّهِ. (2) 2

اگر همه دنيا را يك لقمه كرده، در دهان كسى گذارم كه خدا را از روى اخلاص پرستش و عبادت كند، باز مى بينم كه در حق او كوتاهى كرده ام!


1- - غررالحكم، ح 6977
2- - بحارالانوار، ج 70، ص 245، ح 19

ص:23

4- زاد و توشه حلال

بر حاجى است كه هزينه سفر و زاد و توشه خود را از مال حلال برگيرد تا توفيق عبادت پيدا كند و بتواند در بهترين اماكن روى كره زمين، شيرينى مناجات با خدا را لمس و از عبادات خود لذّت ببرد.

خداوند در قرآن كريم، به رسولان خود اين چنين دستور مى دهد:

يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ. (1) 1

اى رسولان، از چيزهاى پاكيزه بخوريد و كار شايسته كنيد كه من به آن چه انجام مى دهيد دانا هستم.

و در آيه اى ديگر خطاب به مؤمنان مى فرمايد:

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ. (2) 2

اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از نعمت هاى پاك و پاكيزه اى كه روزى شما كرده ايم


1- - مؤمنون: 51
2- - بقره: 172

ص:24

بخوريد و خدا را شكر كنيد، اگر تنها او را مى پرستيد.

استفاده از زاد و توشه حلال و بهره گيرى از نعمت هاى پاك، وظيفه رسولان و همه مؤمنان و دلباختگان به خداوند است. و آن ها كه اموالشان را از راه حرام و يا شبهه ناك به دست آورده اند، بايد پيش از سفر، دارايى خود را تزكيه كنند، خمس و زكات و ردّ مظالم و ديگر حقوق مردم را به صاحبان اصلى آن بپردازند، سپس لباس احرام بپوشند وگرنه، در ميقات پذيرفته نمى شوند و هرگز در حريم كبريايى حق وارد نخواهند شد، گرچه به صورت ظاهر جسم آنان در چنين اماكن مقدسى در گردش باشد.

امام باقر عليه السلام فرمود:

لا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلّ حَجّاً وَ لا عُمْرَةً مِنْ مالِ حَرامٍ. (1) 1

خداوند حج وعمره بامال حرام را نمى پذيرد.

و در روايتى ديگر فرمود:

مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ أَرْبَعٍ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فِي أَرْبَعٍ:


1- - بحارالانوار، ج 96، ص 120

ص:25

مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ غُلُولٍ أَوْ رِبًا أَوْ خِيَانَةٍ أَوْ سَرِقَةٍ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فِي زَكَاةٍ وَ لا فِي صَدَقَةٍ وَ لا فِي حَجٍّ وَ لا فِي عُمْرَةٍ. (1) 1

كسى كه از چهار طريق مالى به دست آورد، هزينه كردن آن درآمد، در چهار چيز پذيرفته نمى شود:

كسى كه مالى را از راه فريب، ربا، خيانت و يا سرقت به دست آورد و با آن زكات يا صدقه دهد و يا به حج و عمره رود، خداوند از او نمى پذيرد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز فرمود:

هنگامى كه مردى با مال حرام به حج مى رود و [در ميقات مى گويد:

لَبَّيْك، اللَّهُمَّ لَبَّيْك ...؛

به فرمانبردارى ايستاده ام، بارخدايا! در اطاعت و خدمت تو هستم.

خداوند در پاسخ به او مى فرمايد:

لا لَبَّيكَ وَلا سَعْدَيكِ، حَتّى تَرُدَّ ما فِي يَدَيْكَ؛ (2) 2


1- - امالى صدوق، ص 442
2- - هداية السالك، ج 1، ص 136

ص:26

نه، به فرمانبردارى نايستاده اى و در اطاعت و خدمت نيستى، تا آن كه هرچه در اختيار و در دست تو است، به صاحبان آن بازگردانى.

و در حديثى ديگر فرمود:

... و حَجُّكَ مَرْدُودٌ إِلَيْكَ.

حج تو، به تو برگردانده مى شود. (1) 1

احمد بن حنبل در اشعارى كه منسوب به او است مى گويد:

إذا حَجَجْتَ بِمالٍ اصْلُهُ سُحْتُ فما حَجَجْتَ ولكن حَجَّتِ الْعِيرُ

لا يَقْبَلُ اللَّه إلّاكُلَّ طَيّبةٍ ما كُلُّ مَن حَجَّ بيتَ اللَّه مَبرُورٌ (2) 2

با مالى حج گزاردى كه اصل آن حرام است، پس تو حج انجام نداده اى، بلكه حيوانى حج گزارده است.

خداوند جز پاك را نپذيرد، اين گونه نيست كه هركس حج خانه خدا كند، حج او مبرور و پذيرفته باشد.


1- - همان.
2- - همان، ص 137

ص:27

5- خداحافظى و حلاليت طلبى

حاجى هرگاه تصميم مى گيرد به حج مشرف شود، براساس توصيه امام صادق عليه السلام، شايسته است آن را به اطلاع برادران دينى خود برساند. آن حضرت به نقل از رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

حَقٌّ عَلَى الْمُسْلِمِ إِذَا أَرَادَ سَفَراً أَنْ يُعْلِمَ إِخْوَانَهُ وَ حَقٌّ عَلَى إِخْوَانِهِ إِذَا قَدِمَ أَنْ يَأْتُوهُ. (1) 1

مسلمانى كه قصد مسافرت دارد، شايسته است برادران خويش را آگاه سازد، بر برادران او نيز لازم است هنگام بازگشت به ديدن وى بيايند.

انجام اين دستورالعمل مى تواند ثمرات و بركات فراوانى را به دنبال داشته باشد؛ يكى از اين بركات، زدودن تيرگى ها و كدورت ها از دل انسان ها است.

افراد بشر به دليل اجتماعى بودن، در زندگى شخصى و اجتماعى خود گرفتار تضادها و مشكلاتى مى شوند كه درنتيجه رنجش و نارضايتى ديگران را به دنبال دارد، همسر، فرزندان، برادران و خواهران،


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 448، ح 15227

ص:28

همسايگان، همكاران، مردم كوچه و بازار و ....

اگر به يكى از اين كسان ظلمى روا داشته، غيبتى كرده، حقوقى از آنان پايمال نموده، روابط غيرصميمانه با آنان داشته، ناسزا و دشنامى به آن ها داده و ... لازم است پيش از سفر به عنوان خداحافظى نزد آنان رفته، حلاليت بطلبد و به آن ها بگويد، من عازم سفر خانه خدا هستم و از آن جا كه در اين سفر ميهمان خداوندم و او از راز و درون من باخبر است، نمى خواهم با دل آلوده به كينه و كدورت در محضر او حضور يابم. من در اين سفر براى شما دعا مى كنم، شما نيز اگر حقى به گردن من داريد، مرا حلال كنيد. به يقين چنين برخوردى عاطفه طرف مقابل را تحريك نموده، اشك از ديدگانش جارى مى شود و رضايت مى دهد و فضايى كاملًا معنوى و الهى را بر زندگى حاجى و ديگران حاكم مى سازد. و پس از آن زمينه براى بهره گيرى هرچه بيشتر از حج فراهم مى شود؛ زيرا حاجى تصميم گرفته است تا در اين سفر، قلب خود را لبريز از محبت خدا كند. اگر بخشى از قلب را كدورت و كينه نسبت به مردم پر كرده باشد، تنها بخش خالى آن ظرفيت خواهد داشت و اگر آن ظرفيت پرشده از كينه، خالى شود به يقين جاى بيشترى براى ذخيره معرفت و عشق به حق فراهم مى آيد.

ص:29

در اين جا توجه به اين نكته مهم نيز ضرورى است كه در بسيارى اوقات شيطان مانع ايجاد كرده، انسان را وسوسه مى كند كه اگر نزد ديگران بروم و اين حركت را آغاز كنم، ممكن است باعث حقارت و كوچكى من شود و همين وساوس شيطانى انسان را از دستيابى به يك نعمت بزرگ محروم سازد.

خودشكنى و پرهيز از كبر و غرور زمينه پاكى از گناه و آمرزش را فراهم مى آورد و اگر حاجى خودشكنى را پيش از سفر آغاز نكند، بهره لازم را نخواهد برد.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

كَانَ أَبِي يَقُولُ:

مَنْ أَمَّ هَذَا الْبَيْتَ حَاجّاً أَوْ مُعْتَمِراً مُبَرَّأً مِنَ الْكِبْرِ رَجَعَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيْئَةِ يَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ. (1) 1

پدرم امام باقر عليه السلام پيوسته مى فرمود:

كسى كه براى حج يا عمره قصد اين خانه كند، در حالى كه از كبر و خودپسندى برى و دور باشد، همانند روزى كه از مادر متولد گرديده، از گناهان پاك مى شود.


1- - كافى، ج 4، ص 252، ح 2

ص:30

بنابراين، بر حاجى لازم است از اقوام و دوستان و همسايگان و همكاران حلاليت بخواهد و سپس عازم ديار نور شود.

6- آگاهى كامل

آشنايى با اهداف حج، موجب مى شود تا حاجى براى دستيابى به آنها، معلومات و دانستنى هاى مورد نياز اين سفر را به خوبى فراگيرد و با آگاهى كامل در اين مسير قدم بگذارد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله در سخنرانى مهم روز غدير از مردم خواستند تا با آگاهى و بصيرت كامل به حج روند و از اين اماكن مقدس جز با توبه و رها شدن از گناه بازنگردند؛ (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله فِي خُطْبَتِهِ فِي الْغَدِيرِ: مَعَاشِرَ النَّاسِ! حُجُّوا الْبَيْتَ بِكَمَالِ الدِّينِ وَالتَّفَقُّهِ وَلا تَنْصَرِفُوا عَنِ الْمَشَاهِدِ إِلَّا بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ). (1) 1

برخى از اهداف حج كه در روايات آمده است عبارتند از:

* رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

طواف خانه خدا و سعى ميان صفا و مروه و رمى


1- - الحج و العمره في القُرآن و السنه، ص 257، ح 718

ص:31

جمرات، براى برپايى و اقامه ياد خدا وضع شده است. (1) 1

* على عليه السلام فرمود:

... خداوند حج را نشانه تواضع مردم دربرابر عظمت خود و ... پرچم افراشته اسلام و پناهگاه امن پناه جويان قرار داده است. (2) 2

* و نيز فرمود:

... خداوند حج را وسيله دستيابى به رحمت خود و رسيدن به بهشت و موجب آمرزش و امتحان مردم، و زدودن كبر از دل ها و ايجاد تواضع و فروتنى در درون جان آنان، قرار داد. (3) 3

* امام رضا عليه السلام بخشى از فلسفه حج را، جداشدن از سنگدلى، خسّت و زبونى نفس، نااميدى، بازداشتن نفس از فساد و بازيابى حقوق شمرده اند. (4) 4

* و امام صادق عليه السلام آن را براى شناخت بيشتر مسلمانان از يكديگر، بهره گيرى هاى تجارى، شناخت نشانه ها و آثار رسول خدا صلى الله عليه و آله دانسته اند و .... (5) 5

آيا اين اهداف تنها با دانستن احكام و مناسك حج


1- - سنن ابى داوود، ج 2، ص 179، ح 188
2- - نهج البلاغه: خطبه 1
3- - كافى، ج 4، ص 199، ح 2
4- - علل الشرايع: 404
5- - علل الشرايع: 405

ص:32

قابل دستيابى است؟ هرگز!

از اين رو حاجى بايد از ماه ها پيش از حج، با مطالعه كتب و يك سلسله تمرينات جسمى و روحى، خود را براى دستيابى به اين اهداف آماده نمايد و تنها به شركت در چند جلسه محدود كه معمولًا كاروان ها برگزار مى كنند بسنده نكند.

امام صادق عليه السلام به عيسى بن أبى منصور فرمود:

يَا عِيسَى إِنِّي أُحِبُّ أَنْ يَرَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيمَا بَيْنَ الْحَجِّ إِلَى الْحَجِّ وَ أَنْتَ تَتَهَيَّأُ لِلْحَجِّ. (1) 1

اى عيسى، من دوست مى دارم كه خداوند عزوجل در فاصله بين دو حج، تو را در حال آماده شدن براى حج بعد ببيند.

برخى از اطلاعات مورد نياز و ضرورى اين سفر عبارتند از:

1- احكام عمومى از قبيل وضو، غسل، تيمم، طهارات، نجاسات و ...؛

2- مناسك حج؛

3- اسرار و معارف حج؛


1- - كافى، ج 4، ص 281، ح 1

ص:33

4- تاريخ اسلام؛

5- شناخت اماكن و آثار اسلامى موجود در حرمين شريفين؛

6- آداب و اخلاق سفر حج؛

7- آداب معاشرت با هموطنان و نيز ديگر مسلمانان شركت كننده در حج؛

8- آشنايى با پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام و سيره علمى و عملى آنان؛

9- آشنايى با عقايد تشيع، به منظور معرفى مذهب و فرهنگ اهل بيت به ديگران؛

10- شناخت مفهوم زيارت، آداب سخن گفتن با پيامبر و ائمه، مضامين زيارتنامه ها و ....

11- آشنايى با مذاهب اسلامى، اعتقادات و مسائل فقهى آن ها، براى پيشگيرى از هرگونه برخورد و ايجاد تفرقه در صفوف مسلمانان؛

12- تسلط به يكى از زبان هاى زنده دنيا و مهم ترين آن ها زبان عربى، براى ايجاد ارتباط با ديگر مسلمانان؛

13- دستيابى به آگاهى هاى بهداشتى و اجرايى؛

14- شناخت كشور عربستان و قوانين و مقررات حاكم بر آن كشور؛

حال براى فراگيرى مطالب مربوط به محورهاى

ص:34

فوق، چه مقدار زمان نياز است؟ و چه تعداد كتاب بايد مطالعه شود؟ و چند كلاس آموزشى بايد تشكيل گردد؟ تا حاجى از هرجهت توجيه شود، سپس رهسپار حرمين شريفين گردد؟! (1) 1

7- فراگيرى احكام و مناسك حج

در ميان مجموعه اطلاعات مورد نيازى كه ذكر شد، فراگيرى مناسك حج از اهميت ويژه اى برخوردار است و حاجى بايد آن را به طور دقيق بياموزد و به كار بندد؛ زيرا صحت و درستى عمل يكى از شروط قبولى آن است.

مسائل و فروعات حج نيز به حدى زياد است كه زراره (از اصحاب امام صادق عليه السلام) مى گويد:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام: جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ أَسْأَلُكَ فِي الْحَجِّ مُنْذُ أَرْبَعِينَ عَاماً فَتُفْتِينِي فَقَالَ يَا زُرَارَةُ بَيْتٌ يُحَجُّ قَبْلَ


1- - خوشبختانه در سال هاى اخير توسط بعثه مقام معظم رهبرى و ساير علما و انديشمندان، گام هاى مؤثرى در اين زمينه برداشته شده، كتب، مجلات، فيلم و ديگر ابزار آموزشى مورد نياز تا حد زيادى فراهم آمده كه حاجيان عزيز بايد به موقع آن ها را تهيه نمايند و بهره ببرند و پيش از سفر، خود را كاملًا آماده نمايند.

ص:35

آدَمَ عليه السلام بِأَلْفَيْ عَامٍ تُرِيدُ أَنْ تَفْنَى مَسَائِلُهُ فِي أَرْبَعِينَ عَاماً. (1) 1

به امام صادق عليه السلام عرض كردم، فداى شما شوم، حدود چهل سال است كه درباره حج از شما مى پرسم و شما پاسخ مى دهيد و فتواى خويش را بيان مى فرماييد. امام عليه السلام فرمود: اى زراره، خانه اى كه بيش از دوهزار سال، قبل از پيدايش آدم عليه السلام حج گزارده مى شد، مى خواهى در چهل سال مسائل آن پايان پذيرد؟

هرچه حاجى در زمينه اعمال و مناسك حج آگاه تر باشد، ضمن انجام درست اعمال، بيشتر ذهن خود را به سوى اسرار و معارف هريك از اعمال حج معطوف داشته، بهره معنوى بيشترى مى برد. برخى از حاجيان در ميقات، به جاى ريختن اشك و توجه بيشتر به حضرت حق و انابه و توبه و راهيابى به حضور صاحب خانه، در وسوسه درست تلفظ كردن نيت گير مى كنند و از آن همه زيبايى و عشق محروم مى مانند و حال آن كه فقها همگى فتوا داده و مى دهند كه نيت لازم نيست بر زبان جارى شود و همان مرور به قلب و فكر كافى است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:


1- - من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 519

ص:36

تَعَلَّمُوا مناسِكَكُم، فَانَّها مِنْ دِينِكُمْ. (1) 1

مناسك حج خود را فراگيريد كه آن، بخشى از دين شما است.

البته اهميت فراگيرى مناسك حج، نبايد موجب دلهره و اضطراب حاجى شود؛ زيرا چگونگى انجام درست آن، معادله پيچيده اى نيست كه نتوان به راحتى حل كرد، فقط دقت عمل لازم دارد، همانند راننده اى كه به قصد رسيدن به مكان خاصى حركت مى كند، اگر فرمان را درست در دست نگيرد و يك مرتبه به سمت راست و چپ بپيچد، از مسير خود منحرف خواهد شد، حاجى نيز در چگونگى عمل اگر دقت لازم را داشته باشد، مشكلى براى او پيش نخواهد آمد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله آنگاه كه به حج مشرف مى شد، در هر فرصتى چگونگى انجام مناسك را به مردم مى آموخت. ابن عمر گويد:

كانَ رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه و آله اذا كان قَبْلَ التَّرْويَةِ بِيَوْمٍ، خَطِبَ النَّاسَ فَأَخْبَرَهُمْ بِمَناسِكِهِمْ. (2) 2

رسول خدا صلى الله عليه و آله پيوسته يك روز پيش از ترويه، براى مردم خطبه مى خواند و مناسكشان را به آن ها مى آموخت.


1- - تاريخ دمشق، ج 26، ص 211
2- - الحج و العمرة في الكتاب و السنه: ص 246، ح 680

ص:37

8- تأمين مخارج خانواده

سفر حج به لحاظ معنوى و دينى بودن آن، نه تنها در روحيه حج گزار تأثير مى گزارد، بلكه از جنبه روحى و اخلاقى، براى خانواده و نزديكان وى نيز بركات فراوانى را به دنبال خواهد داشت. از اين رو براى اين كه از اين تأثير شگرف در اطرافيان كاسته نشود، بايد حاجى به كليه مسائل جانبى خود توجه كند. يكى از اين مسائل، تأمين نيازمندى هاى خانواده است؛ به شكلى كه پس از رفتن وى به حرمين شريفين، آن ها دچار مشكلات شديد نگردند. هر مسلمانى زمانى مستطيع خواهد بود كه بتواند علاوه بر هزينه سفر، زندگى افراد تحت تكفل خود را تأمين كند و پس از مراجعت نيز گرفتار فقر و تهيدستى نگردد.

امام صادق عليه السلام در پاسخ سؤال كننده اى كه مراد از سبيل در آيه شريفه وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا (1) 1

را پرسيد، فرمود:

... السَّعَةُ فِي الْمَالِ إِذَا كَانَ يَحُجُّ بِبَعْضٍ وَ يُبْقِي بَعْضاً لِقُوتِ عِيَالِهِ. (2) 2


1- - آل عمران: 97
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 37، ح 14181

ص:38

وسعت در مال، به اندازه اى كه با بخشى از آن حج انجام دهد و بخشى را براى خوراك خانواده اش باقى بگذارد.

در حديث ديگرى نيز امام صادق عليه السلام فرمود: حج خانه خدا بر كسى كه راهى به سوى او بيابد واجب است و راه همان داشتن هزينه سفر، مركب، همراه با سلامتى بدن است و نيز بخشى كه براى خانواده خود به جاى مى گذارد و بخشى نيز براى تأمين هزينه هاى زندگى پس از بازگشت از حج.

مرحوم صاحب جواهر رحمه الله نيزچهارمين شرطاز شرايط استطاعت را، داشتن امكانات مالى به اندازه نيازهاى سفر و تأمين نيازمندى هاى خانواده دانسته، مى گويد:

فلو قصر ماله عن ذلك لم يجب عليه الحج بلا خلاف أجده، بل ربما ظهر من بعضهم الإجماع عليه، للأصل و عدم تحقق الإستطاعة بدونه. (1) 1

پس اگر كسى مالى كه دارد، كمتر از آن است كه بتواند هزينه افراد تحت تكفل خود را بپردازد، حج بر او واجب نيست، قول خلافى نيز من در آن نيافتم، بلكه از اظهارات برخى


1- - جواهرالكلام، ج 17، ص 273

ص:39

از فقها اجماع بر اين مطلب فهميده مى شود، به مقتضاى اصل، و تحقق نيافتن استطاعت بدون داشتن آن.

لذا عزيزان حج گزار به اين نكته توجه نموده، به شكلى عمل كنند كه در نبود آن ها، به بازماندگانشان سخت نگذرد و اين دوران را يكى از شيرين ترين لحظه هاى زندگى خود به حساب آورند. نكته جالب ديگر اين كه، قبل از حركت مناسب است حاجى افراد خانواده خود را جمع نموده، آنان را به خانه دعوت كند و پس از محبّت به آن ها و خواندن دعا، در يك فضاى كاملًا صميمى و معنوى از آنان خداحافظى كرده، عازم سفر حج شود.

بريد بن معاويه عجلى گويد: امام باقر عليه السلام هرگاه تصميم رفتن به حج را داشتند، خانواده خويش را در خانه جمع نموده، اين گونه دعا مى كردند:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَ الْغَدَاةَ نَفْسِي وَ مَالِي وَ أَهْلِي وَ وُلْدِي الشَّاهِدَ مِنَّا وَ الْغَائِبَ، اللَّهُمَّ احْفَظْنَا وَ احْفَظْ عَلَيْنَا، اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِي جِوَارِكَ، اللَّهُمَّ لا تَسْلُبْنَا نِعْمَتَكَ وَ لا تُغَيِّرْ مَا بِنَا مِنْ عَافِيَتِكَ وَ فَضْلِكَ. (1) 1


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 380، ح 15065

ص:40

بارخدايا! همانا من [از] فردا، خود و مال و خانواده و فرزندانم، چه آنان كه نزد من اند و چه آنان كه نيستند، همه را به تو مى سپارم.

پروردگارا! در كنار خود ما را قرار ده، نعمت هايت را از ما نگير و آن چه از سلامتى و فضل تو در اختيار ما است آن را تغيير مده.

همچنين مستحب است مسافر پيش از سفر، خانواده خود را جمع نموده، دو ركعت نماز بخواند و بگويد:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَ نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي وَ أَمَانَتِي وَ خَاتِمَةَ عَمَلى . (1) 1

بارخدايا! همانا من خود، خانواده، مال و فرزندانم و دنيا و آخرتم، و أمانت و پايان كارم را به تو مى سپارم.

9- انتخاب مدير

در زندگى جمعى مشكلات كمتر وجود دارد و در صورت بروز آن نيز با همكارى ديگر همسفران مشكلات راحت تر حل و مرتفع مى گردد. خوشبختانه


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 379، ح 15064

ص:41

در سفر حج و عمره، مردم به صورت كاروانى حركت مى كنند و درنتيجه با مشكلات تنها سفر كردن روبه رو نيستند. ليكن مسافرت هاى جمعى نيز مشكلات مخصوص به خود را دارد كه پيشوايان اسلام براى رفع آن راه حل هاى زيبا و مناسبى را ارائه داده اند.

از جمله اين راه حل ها، انتخاب يك نفر به عنوان مسؤول و مدير اجرايى سفر است تا در لحظات تصميم گيرى دچار ترديد و دودلى نشوند، اختلافات تشديد نگردد و بتوانند به راحتى تصميم گيرى نموده، به اهداف سفر نائل شوند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

إذا خَرَجَ ثَلاثَةٌ في سَفَرٍ، فَلْيُؤَمِّروا احَدَهُمْ. (1) 1

هنگامى كه سه نفر با يكديگر به قصد مسافرت خارج مى شوند، بايد يك نفر را از ميان خود، به سرپرستى برگزينند.

اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز چنين عمل مى كردند و درباره فرد منتخب مى گفتند: اين سرپرستى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله تعيين كرده است. (2) 2

نافع مى گويد: در سفرى كه با ابى سلمه و تنى چند


1- - سنن ابى داوود، ج 3، ص 36، ح 2608
2- - محجةالبيضاء، ج 4، ص 58

ص:42

همراه بوديم به ابى سلمه گفتم: امير ما در اين سفر تويى. (1) 1

از عبداللَّه مروزى نيز نقل شده كه ابوعلى الرِّباطى در سفرى با او همراه شد. عبداللَّه به او گفت: تو فرمانده مى شوى يا من؟

ابوعلى گفت: تو فرمانده باش.

از آن پس عبداللَّه توشه سفر خود و ابوعلى را بر دوش حمل مى كرد تا آن كه شبى باران در گرفت و عبداللَّه در تمام شب بالاى سر رفيق و همراهش ايستاد و عبايى را روى سر او گرفت تا باران روى او نريزد.

ابوعلى بارها گفت: براى خدا، براى خدا، اين كار را نكن و عبداللَّه پاسخ مى داد: مگر نگفتى فرماندهى قطعاً از آن تو است؟ پس از گفته خود برنگرد و مرا مجبور مكن. ابوعلى گويد:

دوست مى داشتم مى مردم و به او نمى گفتم تو امير باش. (2) 2

انتخاب فردى بااخلاق، مدبّر، باحوصله و پركار براى مديريت و اداره كارها در طول سفر، در مراحل


1- - سنن ابى داوود، ج 3، ص 36، ح 2609
2- - محجة البيضاء، ج 4، ص 59

ص:43

مختلف از جمله: زمان حركت، تقسيم اتاق ها، كيفيت پخت و تقسيم غذا، و برنامه ريزى براى كارهاى ديگر تا بازگشت به وطن مى تواند از مشكلات و درگيريها و نزاع هاى احتمالى جلوگيرى كند و سفر را براى مسافران شيرين سازد.

فرد منتخب نيز بايد خود را خدمتگزار مردم بداند و با تمام وجود در خدمت زائران باشد.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

سيِّدُ الْقَوْمِ خادِمُهُمْ فِي السَّفَرِ. (1) 1

بزرگ هر گروهى در سفر، خدمتگزار آن ها است.

10- انتخاب همراه

از توصيه هاى رسول خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت آن حضرت عليهم السلام به مسافران اين است كه تنها به مسافرت نروند و پيش از سفر براى خود همراهى انتخاب كنند تا آن ها را در لحظات حساس سفر يارى داده، از خستگى و تنهايى به در آيند و مددكار يكديگر باشند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:


1- - محجة البيضاء، ج 4، ص 61

ص:44

الرَّفِيقَ ثُمَّ السَّفَرَ. (1) 1

اوّل [انتخاب رفيق و همراه، سپس مسافرت.

امام كاظم عليه السلام فرمود:

از وصاياى رسول خدا صلى الله عليه و آله به على بن ابى طالب عليه السلام يكى اين بود:

لا تَخْرُجْ فِي سَفَرٍ وَحْدَكَ، فَإِنَّ الشَّيْطَانَ مَعَ الْوَاحِدِ، وَ هُوَ مِنَ الاثْنَيْنِ أَبْعَدُ .... (2) 2

به تنهايى مسافرت مكن؛ زيرا شيطان همراه فرد تنها است و او از دو نفر دورتر است.

در حديث ديگرى آمده است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله سه نفر را لعنت كرده است:

الْآكِلَ زَادَهُ وَحْدَهُ وَ النَّائِمَ فِي بَيْتٍ وَحْدَهُ وَ الرَّاكِبَ فِي الْفَلاةِ وَحْدَهُ. (3) 3

كسى كه تنها غذا بخورد، و آن كس كه تنها در خانه اى بخوابد و كسى كه در دشت به تنهايى سفر كند.


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 408، ح 15123
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 410، ح 15127
3- - همان: ح 15129

ص:45

همچنين از اسماعيل بن جابر نقل شده كه گويد:

در مكه خدمت امام صادق عليه السلام بودم، كه مردى از اهالى مدينه وارد شد.

حضرت از وى سؤال فرمود: چه كسى همراه تو بود؟

پاسخ داد: هيچ كس همراه من نبود!

امام صادق عليه السلام فرمود: اگر همراهى مى داشتى من ادب تو را مى ستودم، سپس فرمود: يك نفر شيطان است، دونفر نيز شيطانند و سه نفر همراه و چهارنفر رفيقان اند.

از مجموع اين روايات به خوبى مى توان فهميد كه پيشوايان دينى، مردم را از تنها سفر كردن منع و آنان را به مسافرت دسته جمعى ترغيب نموده اند. بديهى است آن كس كه براساس ضرورت، گاهى مجبور مى شود تنها غذا بخورد يا در خانه اى تنها بخوابد و يا تنها سفر كند، هرگز مورد لعن قرار نمى گيرد. بلكه تنها كسانى كه مى توانند و چنين نمى كنند مخاطبين روايت اند.

اگر نگاهى گذرا به مسافرت در گذشته داشته باشيم، به خوبى مفهوم اين توصيه ها را درك مى كنيم؛ زيرا درگذشته عوامل بسيارى؛ مانند بدى آب و هوا، نبود جاده هاى مناسب، ناامنى در جاده ها، نبود امكانات رفاهى و آب و غذا در طول مسير، نبود مركب مناسب

ص:46

و ... جان مسافرانِ تنها را تهديد مى كرد، علاوه بر آن، ايجاد اضطراب و وحشت و درنهايت افسردگى، از ديگر نتايج سفرهاى فردى بود و پيشوايان معصوم براى پيشگيرى از اين گونه عوارض، به مردم توصيه كرده اند كه به تنهايى مسافرت نكنند.

11- همراهان شايسته و هم شأن

انتخاب همسفران شايسته و هم شأن، يكى ديگر از آداب سفر است. كسانى كه از نظر سلوك و خصوصيات رفتارى و سطح زندگى با يكديگر همگون هستند، مناسب است در يك كاروان ثبت نام نموده و با هماهنگى مدير كاروان، آن ها كه با هم سنخيت بيشترى دارند در يك اتاق جاى گيرند.

امام باقر عليه السلام فرمود:

إِذَا صَحِبْتَ فَاصْحَبْ نَحْوَكَ، وَ لا تَصْحَبْ مَنْ يَكْفِيكَ فَإِنَّ ذَلِكَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ. (1) 1

هنگامى كه با كسى همراه و همسفر شدى، پس با مثل خودت همراه شو و با آن كس كه زندگى تو را اداره مى كند همسفر مشو، كه اين كار موجب ذلت مؤمن است.


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 412/ 15135

ص:47

همچنين براى اين كه حاجى در جمع همراهان تحقير نشود نبايد، با كسانى كه براى او قدر و منزلتى قائل نيستند همسفر شود. على عليه السلام در اين زمينه فرمود:

لا تَصْحَبَنَّ فِي سَفَرِكَ مَنْ لا يَرَى لَكَ مِنَ الْفَضْلِ عَلَيْهِ كَمَا تَرَى لَهُ عَلَيْكَ. (1) 1

با كسى كه در تو فضيلتى نسبت به خود احساس نمى كند و تو نيز در او فضيلتى نسبت به خود نمى بينى در سفر همراه مشو.

امام صادق عليه السلام نيز فرمود:

إصْحَبْ مَنْ تَتَزَيَّنُ بِهِ وَ لا تَصْحَبْ مَنْ يَتَزَيَّنُ بِكَ. (2) 2

با كسى همسفر شو كه موجب افتخار و زينت تو باشد و با آن كس كه تو باعث افتخار او باشى همراهى مكن.

فردى به نام شهاب بن عبدربّه گويد:

به امام صادق عليه السلام گفتم:

شما از حال من آگاهيد و دست و دل بازى و بذل و بخششم را نسبت به برادران دينى ام مى دانيد، آيا


1- - كافى، ج 4، ص 286
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 412، ح 15133

ص:48

مى توانم با بعضى از آن ها در راه مكه همراه شوم و به آنان بذل و بخشش كنم؟ حضرت فرمود:

اى شهاب، چنين مكن. اگر تو آن چه دارى بر آنان ببخشايى و آنان نيز در هزينه كردن زياده روى كنند، به آنان ستم كرده اى، و [اگر تو ببخشايى و آنان از خرج كردن خوددارى كنند، آن ها را ذليل كرده اى، پس با امثال خود همسفر شو. (1) 1

حسين بن ابى العلا نيز گويد:

همراه با بيست و چند نفر مرد به طرف مكه حركت كرديم، در ميان راه، در هر منزلى گوسفندى براى آنان قربانى مى كردم، پس زمانى كه به محضر امام صادق عليه السلام شرفياب شدم، آن حضرت خطاب به من فرمود:

اى حسين، مؤمنان را خوار و ذليل مى كنى؟

گفتم: از چنين كارى به خداوند پناه مى برم!

حضرت فرمود: به من خبر رسيده است كه در هر منزلى براى آنان گوسفندى كشته اى!

گفتم: قصدى جز خدا نداشتم.

حضرت فرمود: آيا ندانستى كه در ميان همراهان تو كسانى هستند كه دوست دارند مانند تو عمل كنند، ليكن به دليل نداشتن توانايى مالى، نمى توانند و


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 413، ح 15137

ص:49

درنتيجه احساس كوچكى و حقارت مى كنند؟

گفتم: از خداوند طلب مغفرت مى كنم و از اين پس چنين نخواهم كرد. (1) 1

رعايت اين نكته اخلاقى باعث مى شود كه افراد كاروان و همسفران، از چشم وهم چشمى و ايجاد تنش هاى روحى و اخلاقى پرهيز نموده، در محيطى سالم و آرام به سر ببرند و بيشتر به دنبال كسب معرفت و بهره معنوى باشند.

12- مشوّقان خوبى ها

در سفر حج، دوستانِ ديندار و عاشقِ خداوند، در ترغيب و تشويق همراهان به عبادت و بهره ورى بيشتر از سفر، سهم مؤثر و به سزايى دارند. گاهى شيطان حاجيان را وسوسه نموده، به خواب و استراحتِ بيشتر فرامى خواند، ليكن دوست صميمى و ديندار، با رفتار و گفتار خوبِ خود، همسفران را به حركت واداشته، شيطان را در دستيابى به اهداف خود ناكام مى كند.

از اين رو، در روايات به مؤمنان توصيه شده تا دوستانى را براى خود برگزينند كه آنان را در انجام كارهاى مربوط به آخرت يار و ياور باشند.


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 415، ح 15142

ص:50

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

بهترين برادرت كسى است كه تو را به پيروى از خدا كمك نموده، از نافرمانى او بازدارد و تو را به خشنود ساختن او وادار كند. (1) 1

على عليه السلام نيز فرمود:

بهترين برادرات كسى است كه به سوى خير شتاب كند و تو را نيز به دنبال خود بكشد و تو را به نيكى فرمان دهد و بر انجام آن ياريت رساند. (2) 2

بنابراين، سزاوار است حاجى همسفران خود را به حضور در حرمين شريفين و خواندن قرآن و نماز و دعا و نيز كمك و يارى همسفران و ديگر امور خير تشويق نموده، خود نيز در انجام اين كارها پيشقدم گردد.

13- وصيت

يكى ديگر از مستحبات سفر، وصيت كردن پيش از رفتن به مسافرت است، سفر هميشه با خطر همراه بوده و هست، در گذشته راه هاى طولانى و ناهموار، دزدان مسلح، نبود امكانات غذايى و بهداشتى، ناامن بودن راه ها و امثال آن، موجب مى شد كه تعدادى از


1- - المحبة في الكتاب و السنه، ص 109، ح 462
2- - همان: 110، ص 478

ص:51

مسافران، جان به جان آفرين بسپارند و مظلومانه در گوشه اى به خاك سپرده شوند.

در عصر كنونى نيز كه امكانات فراوانى براى مسافران فراهم شده است، باز خطرهاى بسيارى جان انسان ها را تهديد مى كند و افراد بشر نه در زمين و نه در آسمان امنيت لازم را ندارند. گاهى هواپيماى مسافربرى به علت نقص فنى سقوط مى كند و تعدادى كشته مى شوند، گاهى دو اتومبيل با هم برخورد مى كنند و جان سرنشينان بى گناهشان را مى گيرند و گاهى اتومبيلى به عابر پياده مى زند و ...

بنابراين، هيچ كس از آينده خود خبر ندارد و نمى تواند آن را پيش بينى كند و به بازگشت قطعى خود از سفر مطمئن باشد. از اين رو، نوشتن و تنظيم وصيت نامه در شرايط عادى كاملًا مطلوب است، ليكن در سفر حج، مطلوب تر و لازم تر است تا وارثان و بازماندگان دچار مشكل نشوند و تكليف خود را بشناسند و براساس آن عمل كنند.

امام صادق عليه السلام فرمود:

مَنْ رَكِبَ رَاحِلَةً فَلْيُوصِ. (1) 1

كسى كه بر مركبى سوار مى شود لازم است


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 369

ص:52

وصيت كند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

الْوَصِيَّةُ حَقٌّ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ. (1) 1

وصيت كردن وظيفه هر مسلمانى است.

در حديث ديگرى فرمود:

مَا يَنْبَغِي لِامْرِئٍ مُسْلِمٍ أَنْ يَبِيتَ لَيْلَةً إِلَّا وَ وَصِيَّتُهُ تَحْتَ رَأْسِهِ. (2) 2

بر هيچ مسلمانى سزاوار نيست كه شب سر بر بالين بگذارد مگرآن كه وصيت او زير سرش باشد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله در حديث ديگرى فرمود:

مَنْ مَاتَ بِغَيْرِ وَصِيَّةٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً. (3) 3

كسى كه بدون وصيت بميرد، به مرگ جاهلى مرده است.

از مشكلاتى كه گاهى در موسم حج و عمره، در كاروان ها پديد مى آيد، اين است كه نمى دانند فرد


1- - وسائل الشيعه، ج 19، ص 257، ح 24544
2- - وسائل الشيعه، ج 19، ص 258، ح 24545
3- - وسائل الشيعه، ج 19، ص 259، ح 24546

ص:53

فوت شده در رابطه با محل دفن خود چه وصيت كرده است؟ لذا چند روزى جنازه باقى مى ماند تا بازماندگان تصميم بگيرند به ايران حمل شود و يا در مكه و مدينه به خاك بسپارند؟

از اين رو، مناسب است كه در وصيت نامه، علاوه بر امور جارىِ زندگى، محلّ دفن نيز مشخص شود.

14- غسل

مستحب است انسان پيش از رفتن به مسافرت غسل كند و هنگام غسل اين دعا را بخواند:

بِسْمِ اللَّهِ و باللَّهِ و لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ وَ على مِلَّةِ رَسُولِ اللَّه وَ الصَّادِقينَ عَنِ اللَّه صَلَواتُ اللَّه عَلَيْهِم اجْمَعينَ.

أللّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبي واشْرَحْ بِهِ صَدْري وَ نَوِّر بِهِ قَبْري.

اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي نُوراً وَ طَهُوراً وَ حِرْزاً وَ شِفاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ آفَةٍ وَ عاهَةٍ وسُوءٍ مِمَّا أَخافُ و احْذَرُ، وَ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِي وَجَوَارِحِي وَ عِظَامِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي وَشَعْرِي وَ بَشَرِي وَ مُخِّي وَ عَصَبِي وَ مَا

ص:54

أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّي. (1) 1

به نام و به يارى خدا، و هيچ حول و نيرويى جز با كمك او نيست و بر آيين رسول خدا صلى الله عليه و آله و آن ها كه صادقانه از خدا سخن گفته اند درود خدا بر همه آنان.

بارخدايا! به وسيله اين غسل قلبم را پاك و سينه ام را گشاده و قبرم را نورانى كن.

بارخدايا! اين غسل را [براى من نور و پاكى و نگاهبان و شفاى هر آفت و درد و بيمارى و هر بدى كه از آن بيم دارم قرار ده و قلب و اعضاى بدنم و استخوان هايم و خون و موى و پوست و مغز و اعصابم و تمام وجودم را پاك گردان.

حاجى با اين غسل جسمش را و با دعا و توبه جانش را شستشو مى دهد تا هنگام حضور در خانه خدا، از هر آلودگى پاك و پيراسته شود.

15- صدقه

مستحب است مسافر هنگام حركت، صدقه دهد (2) 2 و با نيكىِ به مردم، سفر را آغاز كند.


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 369، ح 15038؛ امان الاخطار، ص 33
2- - محاسن، ج 2، ص 348، ح 231

ص:55

امام صادق عليه السلام فرمود:

تَصَدَّقْ وَ اخْرُجْ أَيَّ يَوْمٍ شِئْتَ. (1) 1

صدقه بده و هر روزى خواستى خارج شو.

ابن ابى عمير گويد:

به ستارگان مى نگريستم، آن ها را مى شناسم و شگون و سعد و نحس طلوع ستارگان را نيز مى دانم، پس در من ترديد به وجود آمد، به موسى بن جعفر عليهما السلام شكوه بردم، آن حضرت فرمود:

اگر در وجود تو مسأله اى [نگران كننده پيدا شد به نخستين مسكينى كه رسيدى صدقه بده و سپس بگذر.

پس همانا خداوند- عزّ و جلّ- آن نگرانى را از تو دفع مى كند. (2) 2

حتى آنان كه به نحوست ايام اعتقاد دارند، اگر صبحگاهان صدقه دهند، خداوند نحوست آن روز را از آنان دفع خواهد كرد. خواجه شيراز گويد:

اى صاحب كرامت، شكرانه سلامت روزى تفقّدى كن درويش بينوا را

صدقه منافع فراوانى دارد كه يكى از آن ها


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 375، ح 15051
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 376، ح 15054

ص:56

جلوگيرى از بَدْ مردن است. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

الصَّدَقَةُ تَمْنَعُ مِيتَةَ السَّوْءِ. (1) 1

صدقه از مرگ بد و دلخراش جلوگيرى مى كند.

صدقه همچنين هفتاد نوع بلا را دفع مى كند (2) 2 و هفتاد در، از بلا را به روى انسان مى بندد. (3) 3

دادنِ صدقه در آغاز و در طول سفر حج، مورد تأكيد روايات است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

شايسته است حاجى هنگامى كه مناسك حج را انجام داد وتصميم گرفت از مكّه خارج شود، يك درهم خرما بخرد و آن را صدقه دهد. (4) 4

در دادن صدقه به اين نكته هم بايد توجه داشت كه گرچه صدقه گيرنده، فرد فقير و مسكين است، ليكن گيرنده اصلى خداوند است و درنتيجه صدقه دهنده با خدا معامله كرده و چندبرابر در دنيا و آخرت پاداش دريافت خواهد كرد.


1- - بحارالانوار، ج 96، ص 124، ح 35
2- - كنزالعمال، ح 15982
3- - بحارالانوار، ج 62، ص 269
4- - كافى، ج 4، ص 533

ص:57

امام صادق عليه السلام فرمود:

همانا خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد:

هيچ چيزى نيست مگر آن كه، كسى را مأموريت داده ام تاآن رابگيردجزصدقه، كه آن را خود مى گيرم. (1) 1

16- آغاز سفر با نماز

در سفر حج، حاجى ميهمان خداوند است و بايد قبل از سفر، خود را براى اين ميهمانى مهم آماده كند، لذا مستحب است سفر را با نماز، كه ياد خدا است، آغاز نمايد.

امام صادق عليه السلام از طريق پدران بزرگوارشان، از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه فرمود:

مردى كه عازم سفر است هيچ چيزى براى خانواده اش از خود باقى نمى گذارد بهتر از اين كه هنگام رفتن دو ركعت نماز بخواند و بگويد:

اللَّهُمَّ انّي أسْتَودِعُكَ نَفْسي وَ اهْلي وَ مالي وَ ذُرِّيَتي وَ دُنْياىَ وَ آخِرَتي وَ أَمانَتي وَ خاتِمَةَ عَمَلي، الّا اعْطاهُ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ ما سئل. (2) 2


1- - بحارالانوار، ج 80، ص 329، ح 2
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 379، ح 15064

ص:58

بارخدايا! خود و خانواده و مال و اولاد و دنيا و آخرت و امانت و پايان كارم را نزد تو به امانت مى گذارم. [اين دعا را كسى نمى خواند] مگر اين كه آن چه را از خدا خواسته، به او عنايت مى كند.

17- دعا هنگام خروج

صباح حذاء گويد: از موسى بن جعفر عليهما السلام شنيدم كه فرمود:

اگر يكى از مردان شما قصد مسافرت كرد، هنگام خروج از منزل و روبه سمتى كه به قصد آن در حركت است بايستد و سوره حمد را در چهار سوى خود بخواند، همچنين معوذتين [يعنى سوره هاى فلق و ناس و قل هواللَّه احد و آيةالكرسى را در پيش رو و سمت راست و پشت سر بخواند و سپس بگويد:

اللَّهُمَّ احْفَظْنِي وَ احْفَظْ مَا مَعِي وَ سَلِّمْنِي وَ سَلِّمْ مَا مَعِي وَ بَلِّغْنِي وَ بَلِّغْ مَا مَعِي بِبَلاغِكَ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ. (1) 1

بارخدايا! مرا و هرچه همراه من است را


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 381، ح 15067

ص:59

نگهدار و من و هرچه با من است را سالم بدار و من و هرچه با من است را به مقصد برسان به گونه اى شايسته و زيبا.

[آن گاه خداوند او را با آن چه همراه خود دارد محفوظ داشته و به سلامت به مقصد مى رساند. آيا نديده اى كه مرد [مسافر] خود مصون و سالم مى ماند، ليكن آن چه همراه خود دارد محفوظ نمانده و سالم به مقصد نمى رسد؟

در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود:

هركس هنگام بيرون رفتن از خانه، ده مرتبه سوره قُل هُوَ اللَّهُ احَد (توحيد) را بخواند، پيوسته در پناه و حمايت خداوند است تا به خانه برگردد. (1) 1

ابوحمزه ثمالى نيز گفت:

هرگاه امام باقر عليه السلام از خانه بيرون مى رفت مى فرمود:

بِسْمِ اللَّهِ خَرَجْتُ وَ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ. (2) 2

به نام خداخارج شدم وبر او توكل كردم، هيچ توانايى و نيرويى نيست جز به نيروى خدا.

امير مؤمنان على عليه السلام هنگام بيرون رفتن از خانه براى


1- - كافى، ج 4، ص 333.
2- - همان.

ص:60

مسافرت، اين دعا را مى خواند:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ وَ كَآبَةِ الْمُنْقَلَبِ وَ سُوءِ الْمَنْظَرِ فِي الْأَهْلِ وَ الْمَالِ وَالْوَلَدِ اللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِي السَّفَرِ وَ أَنْتَ الْخَلِيفَةُ فِي الْأَهْلِ وَ لا يَجْمَعُهُمَا غَيْرُكَ لِأَنَّ الْمُسْتَخْلَفَ لايَكُونُ مُسْتَصْحَباً وَالْمُسْتَصْحَبُ لا يَكُونُ مُسْتَخْلَفاً (1) 1

بارخدايا! به تو پناه مى برم از سختى هاى سفر و اندوهناك برگشتن و بدنگرى [مردم در جان و خانواده و مال و فرزندم؛ بارخدايا! تو در سفر همراه منى و جانشين من در خانواده ام و جز تو كسى نيست كه بتواند ميان اين دو جمع كند [و در سفر همراه و در وطن جانشين باشد] زيرا آن كه بازمانده و [در وطن جانشين در خانواده باشد [در سفر] همراه و رفيق نيست و آن كه رفيق سفر است جانشين در خانواده نيست.

پيمودن راه و طى مسير در زمين و آسمان، همراه با فراز و نشيب و اوج و فرود است، اتومبيل وقتى به مناطق كوهستانى مى رسد، جاده هاى پرپيچ و خم


1- - نهج البلاغه: خ 46

ص:61

كوهستان را طى كرده بالا مى رود و پس از رسيدن به قله سرازير مى شود، هواپيما از باند فرودگاه برمى خيزد، اوج مى گيرد و با رسيدن به مقصد فاصله خود را با زمين كم كرده، در فرودگاهِ مقصد، به زمين مى نشيند، مسافرِ خانه خدا سزاوار است كه در تمامى اين مراحل به ياد خدا بوده، زير لب زمزمه عاشقانه با خدا داشته باشد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله هر زمان در مسيرى بالا مى رفت اللَّه اكبر و آن گاه كه فرود مى آمد سبحان اللَّه مى گفت. (1) 1

برخى مناطق در ميان راه، همچون گردنه هاى صعب العبور و راه هاى پرپيچ و خم، خطرناك و ترس آفرين اند، امام صادق عليه السلام فرمود:

اگر به جايى رسيدى كه ترسانى اين آيه را بخوان:

وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً. (2) 2

پروردگارا! مرا [در هركارى به طرز درست داخل كن و به طرز درست خارج ساز و از جانب خود براى من تسلّطى يارى بخش قرار ده [و پيروزى و يارى عنايت فرما].


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 391، ح 15088
2- - اسراء: 80

ص:62

امام سجاد عليه السلام فرمود:

اگر كسى پياده حج گزارد و سوره إنّا انْزلناه ... [سوره قدر] را بخواند، درد سخت پياده روى را لمس نمى كند. (1) 1

ادعيه سفر فراوان است و پيشوايان دين براى مراحل مختلف همچون: خروج از منزل، زمان سوار شدن بر مركب، موقع حركت و زمان فرود آمدن، ادعيه گوناگونى را نقل كرده اند كه به دليل رعايت اختصار، از ذكر آن ها خوددارى مى شود. علاقه مندان مى توانند به كتب مربوط مراجعه كنند.

18- همراه داشتن دارو

در عصر حاضر، به دليل توسعه گردشگرى در جهان، مسؤولان هر كشورى تلاش مى كنند تا امكانات رفاهى و پزشكى را براى مسافران فراهم سازند.

جمهورى اسلامى ايران نيز در كاروان هاى زيارتى حج و عمره، پزشكى را همراه كاروان مى فرستد كه از آغاز تا پايان سفر، حاجيان را همراهى و در صورت نياز به دارو و درمان، آن ها را معالجه كند. ليكن در عين حال حاجيان اگر بيمارى خاصّى دارند لازم است ضمن آگاه


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 396، ح 15099

ص:63

ساختن پزشك كاروان، داروهاى ضرورى و سوابق مربوط به بيمارى خود را همراه بردارند، ديگران نيز براى دردها و بيمارى هاى سطحى مقدارى دارو بردارند تا در صورت نياز از آن استفاده كنند. لقمان حكيم به فرزندش فرمود:

[در مسافرت با خود دارو بردار [تا در صورت نياز] هم تو و هم همسفرانت از آن بهره گيرند .... (1) 1

19- نيازمندى هاى سفر

شايسته است مسافر برخى از نيازمندى هاى خود را همراه بردارد تا هنگام نياز از آن بهره گيرد. عايشه گويد:

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه به مسافرت مى رفت چند چيز با خود برمى داشت:

1- آيينه 2- سرمه دان 3- شانه كوچك (مِدْرَى) 4- مسواك 5- شانه بزرگ. (2) 2

ام سعد انصارى نيز گويد:

رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسافرت آيينه و سرمه دان را از


1- - بحارالانوار، ج 73، ص 275
2- - محجة البيضاء، ج 4، ص 72

ص:64

خود دور نمى كرد. (1) 1

مرحوم مجلسى رحمه الله نيز در بحارالأنوار نقل مى كند:

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه به مسافرت مى رفت، شانه، مسواك و سرمه دان با خود برمى داشت. (2) 2

باتوجه به خصوصيات اخلاقىِ رسول خدا صلى الله عليه و آله مى توان از اين احاديث به خوبى دريافت كه پيروان آن حضرت، بايد در مسافرت ها ابزار و وسايلى كه آنان را در منظم و آراسته بودن و نيز نظم و ترتيب يارى مى دهد، همراه بردارند و از نامنظم و آشفته بودن سر و صورت و وضعيت ظاهرى خود اجتناب ورزند.

حماد بن عيسى از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود:

در وصيت لقمان به فرزندش اين چنين آمده است:

اى پسرم، شمشير و كفش و عمامه و ريسمان و مشك آب و نخ خياطى و سوزن در سفر همراه داشته باش و داروى بيشترى همراه خود بردار تا هم خود و هم همراهانت از آن استفاده كنيد و در هر كارى كه نافرمانى خدا در آن نباشد با همسفرانت موافقت كن. (3) 3

مرحوم فيض نقل كرده است كه بعضى از متوكلين و


1- - همان: 73
2- - بحارالانوار، ج 73، ص 235
3- - من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 185، ح 834

ص:65

كسانى كه توكل به خداوند در وجود آنان قوى بود، در سفر و در وطن، قمقمه، ريسمان، سوزن و نخ و قيچى را از خود جدا نكرده، مى گفتند: اين ها مربوط به دنيا نيست. (1) 1

شايان ذكر است كه آنچه در اين روايت و نظير آن آمده، نيازمندى هاى حاجيان در آن زمان بوده و طبيعى است كه در اين دوران نيز بايد نيازمندى هاى فعلى از قبيل: مسواك، دمپايى، قيچى، ناخن گير و امثال آن را همراه بردارند.

20- همراه داشتن خوراكى

شايسته است زائر خانه خدا در سفر حج، از پاكيزه ترين اموال خود بهره گيرد و برخى از خوراكى هاى فاسدنشدنى را همراه بردارد تا در صورت نياز از آن استفاده كند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

از بزرگوارى مرد است كه هنگام رفتن به مسافرت، توشه اش پاكيزه باشد. (2) 2

امام صادق عليه السلام نيز فرمود:


1- - محجة البيضاء، ج 4، ص 73
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 423، ح 15160

ص:66

زيادى توشه و پاكيزه بودن و بخشش آن به همراهانى كه در سفر با شما هستند، از نشانه هاى جوانمردى است. (1) 1

امام سجاد عليه السلام نيز هرگاه به قصد حج يا عمره، به مكه مسافرت مى كرد، از بهترين و پاكيزه ترين خوراكى ها، مانند: بادام، شكر، سويق و آرد نرم الك نكرده، همراه خود برمى داشت. (2) 2

گفتنى است، خوراكى هايى كه مسافر همراه خود برمى دارد، نبايد فاسدشدنى باشد و تنها خوراكى هاى خشك و قابل نگهدارى در شرايط آب و هوايى مختلف، براى استفاده در سفر مناسب است.

21- همراه داشتن تربت حسينى

يكى از توصيه هاى امام صادق عليه السلام به مسافران اين است كه مقدارى تربت امام حسين عليه السلام در سفر همراه داشته باشند.

روزى از آن حضرت پرسيدند: اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله، همان گونه كه تربت قبر حسين بن على عليهما السلام شفاى هر دردى است، آيا ايمن بخش از هر


1- - همان، ص 424، ح 15162
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 423، ح 15161

ص:67

ترس و نگرانى هم هست؟

امام صادق عليه السلام فرمود: آرى، اگر يكى از شما بخواهد از هر ترسى در امان باشد، تسبيحى از تربت حسين عليه السلام با خود برگيرد و هنگام خفتن در بستر، دعاى وقت خفتن را سه مرتبه بخواند، آن گاه آن تربت را بوسيده، بر چشمان خود بگذارد و اين گونه بگويد:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ التُّرْبَةِ وَ بِحَقِّ صَاحِبِهَا وَ بِحَقِّ جَدِّهِ وَ بِحَقِّ أَبِيهِ وَ بِحَقِّ أُمِّهِ وَ أَخِيهِ وَ بِحَقِّ وُلْدِهِ الطَّاهِرِينَ اجْعَلْهَا شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ أَمَاناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ سُوءٍ. (1) 1

سپس آن تربت را در جيب خود گذارد. اگر در وقت عشا چنين كند تا صبحگاهان در پناه خدا خواهد بود. (2) 2

22- وظيفه ديگران نسبت به مسافر

مستحب است مردم مسافر را هنگام سفر بدرقه كنند؛ چرا كه مسافر در شرايط روحى خاصى به سر


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 427
2- - همان.

ص:68

مى برد، از فرزندان و خويشان و نزديكان و زندگى و خانه و كاشانه خويش جدا مى شود و تا مدتى از آنان دور مى ماند. بدرقه مسافر و محبت نسبت به او و دعا كردن در حق او، از آلام سفر مى كاهد و روح مسافر را آرام مى كند.

امام صادق عليه السلام فرمود:

كَانَ إِذَا وَدَّعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله رَجُلًا قَالَ:

أَسْتَوْدِعُ اللَّهَ دِينَكَ وَ أَمَانَتَكَ وَ خَوَاتِيمَ عَمَلِكَ وَ وَجَّهَكَ لِلْخَيْرِ حَيْثُمَا تَوَجَّهْتَ وَ رَزَقَكَ التَّقْوَى وَ غَفَرَ لَكَ الذُّنُوبَ. (1) 1

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه با مردى خداحافظى مى كرد، مى فرمود: دين و امانتت و سرانجام كارت را به خدا بسپار و به هركجا مى روى، خداوند خير و خوبى را به روى تو بگشايد و تقواى الهى را روزى ات كند و گناهانت را بيامرزد.

و نيز در حديث ديگرى امام باقر عليه السلام فرمود:

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه با مسافرى خداحافظى مى كرد، دست او را مى گرفت، و مى فرمود:

خداوند همسفران خوبى نصيبت كند و يارى تو را


1- - همان.

ص:69

كامل گرداند و مشكلات سفر را بر تو آسان كند، دور را براى تو نزديك و گرفتارى هايت را برطرف سازد و دين و امانت و فرجام كارت را حفظ كند و راه هر خيرى را به روى تو بگشايد. بر تو باد به رعايت تقواى الهى. خودت را به خدا بسپار و به اميد بركت خداوند- عزّوجلّ- حركت كن. (1) 1

محمد بن على بن الحسين نيز گويد:

رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه با مؤمنان خداحافظى مى كرد مى فرمود:

زَوَّدَكُمُ اللَّهُ التَّقْوَى وَ وَجَّهَكُمْ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ قَضَى لَكُمْ كُلَّ حَاجَةٍ وَ سَلَّمَ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ دُنْيَاكُمْ وَ رَدَّكُمْ سَالِمِينَ إِلَى سَالِمِينَ. (2) 2

خداوند برتقواى شما بيافزايد و شما را به سوى كارهاى خير متوجه سازد، حاجات شما را برآورد و دين و دنياى شما را سالم بدارد و شما را به سلامت بازگرداند.

اين سيره حسنه، جوّ معنوى خاصى در مسافر و نيز بستگان و دوستان او ايجاد مى كند، به شكلى كه زائر در تمامى اماكن مقدس، بدرقه كنندگان را ياد و دعا


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 406، ح 15117
2- - همان: 15116

ص:70

خواهد كرد.

اميرمؤمنان و ديگر ائمه عليهم السلام بر اين سنت پايدار بودند. آن گاه كه ابو ذر، اين يار صادق و صميمى رسول خدا صلى الله عليه و آله توسط خليفه سوم به ربذه تبعيد گرديد، على بن ابى طالب عليه السلام به همراه دو فرزندش حسن و حسين عليهما السلام و برادرشان عقيل بن ابى طالب و نيز عبداللَّه ابن جعفر و عمار بن ياسر به بدرقه ابوذر آمدند؛ سپس امير مؤمنان عليه السلام فرمود: با برادرتان [ابوذر] وداع كنيد؛ زيرا آن كه آهنگ سفر دارد بايد برود و بدرقه كننده بايد بازگردد، پس هريك از بدرقه كنندگان آن چه در دل داشتند بازگو كردند؛ آن گاه حسن بن على عليهما السلام به ابوذر فرمود:

اى ابوذر، خداوند تو را بيامرزد! همانا اين قوم تو را به رنج و بلا گرفتار كردند؛ زيرا كه تو جلو تعرّض آن ها به دينت را گرفتى، آنان نيز دنياى خويش را از تو منع كردند. تو به آن چه آن ها را جلوگيرى كردى، فرداى قيامت بسى نيازمندى و از آن چه تو را منع كردند بى نيازى.

ابوذر نيز در پاسخ گفت:

خداوند لطفش را به شما اهل بيت ارزانى

ص:71

دارد! من در دنيا جز شما مقصدى ندارم؛ هرگاه شمارا مى بينم، به ياد جدّتان رسول خدا صلى الله عليه و آله مى افتم. (1) 1

23- مخفى كارى ممنوع

مرحوم فيض در آداب سفر كتاب محجّةالبيضاء به نقل از غزالى آورده است:

شايسته است مسافر تمامى بار خود را مشخص نموده، آن را به رؤيت صاحب مركب برساند و با قرارداد و عقد صحيح، آن مركب را اجاره كند تا ميان آن ها [در طول مسير] درگيرى رخ ندهد كه درنتيجه باعث كدورت و رنجش خاطر گردد. همچنين شايسته است از پرگويى و لجاجت با صاحب مركب پرهيز كند و روا نيست بيش از آن چه كه در قرار داد مشخص كرده بر آن بار زند، هرچند سبك باشد؛ زيرا هرچيزى از كم به زياد كشيده مى شود و كسى كه در اطراف منطقه ممنوعه بگردد ممكن است كه در درون آن قرار گيرد (يعنى از امورى كه ورود به آن، به نزاع و اختلاف منجر مى گردد پرهيز نمايد). (2) 2


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 406، ح 15115
2- - محجة البيضاء، ج 4، ص 72

ص:72

24- يادآورى نعمت هاى خداوند

مستحب است مسافر به هنگام سوار شدن بر مركب و وسيله نقليه، نعمت هاى الهى را به ياد آورده، از خداوند سپاسگزارى نمايد. امام صادق عليه السلام فرمود:

هنگامى كه پا در ركاب نهادى بگو:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم، بِسْمِ اللَّه وَ اللَّه اكْبَر؛ به نام خدا و خدا بزرگ تر است [از آن كه به وصف درآيد] و آنگاه كه بر مركب جاى گرفتى و استقرار يافتى بگو:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِلْإِسْلامِ وَ عَلَّمَنَا الْقُرْآنَ وَ مَنَّ عَلَيْنَا بِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله، سُبْحَانَ اللَّهِ، سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ وَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الْحَامِلُ عَلَى الظَّهْرِ وَ الْمُسْتَعَانُ عَلَى الْأَمْرِ، اللَّهُمَّ بَلِّغْنَا بَلاغاً يَبْلُغُ إِلَى خَيْرٍ بَلاغاً يَبْلُغُ إِلَى رِضْوَانِكَ وَ مَغْفِرَتِكَ، اللَّهُمَّ لا طَيْرَ إِلَّا طَيْرُكَ وَ لا خَيْرَ إِلَّا خَيْرُكَ وَ لا حَافِظَ غَيْرُكَ. (1) 1


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 387، ح 15080

ص:73

سپاس خداى را كه ما را به اسلام هدايت كرد و به ما قرآن آموخت و با فرستادن رسولش محمد صلى الله عليه و آله بر ما منت نهاد؛ منزه است خدا، منزه است خدايى كه اين مركب را در اختيار ما نهاد و آن را مسخّر ما ساخت؛ ما توان آن را نداشتيم و همانا به سوى پروردگارمان برمى گرديم و سپاس مخصوص پروردگار جهانيان است.

بارخدايا! تو ما را بر اين مركب سوار نمودى و تو در هر كارى پشتيبان هستى. بارخدايا! ما را به جايى رسان كه به خير و خوبى منتهى گردد، به جايى كه به آمرزش و رضوان تو نائل گرديم. بارخدايا! هيچ امرى جز امر تو و هيچ خيرى جز خير تو و حافظ و نگهدارنده اى جز تو نيست.

على بن ربيعه اسدى گويد:

امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام بر مركب سوار شد، هنگام پانهادن در ركاب فرمود: بِسْمِ اللَّهِ، و پس از آن كه روى مركب استقرار يافت فرمود:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا وَ حَمَلَنَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقَنَا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَ فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضِيلًا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ. (1) 1


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 390

ص:74

سپاس خداوندى را كه ما را گرامى داشت و درخشكى و دريا ما را حمل نمود و از غذاهاى پاك و پاكيزه به ما روزى داد و ما را بر بسيارى از آفريده هاى خود برترى بخشيد، منزه است خدايى كه اين مركب را مسخّر ما ساخت و ما توان تسخير آن را نداشتيم.

سپس سه مرتبه سبحان اللَّه و سه مرتبه الحمدللَّه گفت و آن گاه فرمود:

رَبِّ اغْفِرْ لِي فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ. (1) 1

پروردگارا! مرا ببخش، كه گناهان را جز تو كسى نمى بخشد.

و در ادامه فرمود:

رسول خدا صلى الله عليه و آله [هنگام سفر] در حالى كه من كنار او قرار داشتم، اين چنين عمل مى كرد. (2) 2

بنابراين شايسته است حاجى هنگام حركت، لحظه اى با خود بيانديشد و نعمت هاى خداوند را به ياد آورد و پروردگار را به خاطر نعمت سلامتى،


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 390
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 390، ح 15085

ص:75

توفيق يافتن براى چنين سفر ارزشمندى، فراهم ساختن ابزار و وسايل سفر و ديگر نعمت هايى كه به او عنايت فرموده سپاس گويد.

آن گاه براساس آيه شريفه لِاِنْ شَكَرْتُمْ لَاَزِيدَنَّكُمْ، خداوند نعمت هايش را در اين سفر بر حاجى افزون خواهد كرد.

25- پرهيز از عجله و شتاب

در سفر، هرگز در انجام كارها نبايد عجله كرد؛ زيرا عجله موجب مى شود تا كار يا به درستى انجام نشود و يا داراى فضاى معنوى مناسب نباشد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

الْأَنَاةُ مِنَ اللَّهِ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّيْطَانِ. (1) 1

تأنّى در كارها از جانب خدا و عجله از جانب شيطان است.

مرحوم علامه ملا مهدى نراقى در تعريف عجله مى گويد:

عجله حالتى است در دل كه به مجرد خطور امرى در ذهن، بى درنگ و بدون تأمل در باره آن، به آن اقدام كند و اين حالت از لوازم ضعف و


1- - وسائل الشيعه، ج 27، ص 169

ص:76

كوچكى نفس و از درهاى بزرگ ورود شيطان به دل آدمى است كه بسيارى از مردم را از اين راه به هلاكت افكنده است. (1) 1

يكى از دلايل مذمّتِ عجله و شتاب، آن است كه كارها، اگر بخواهد صحيح انجام شود بايد همراه با بصيرت و معرفت باشد و اين نياز به تأنى و آرامش و صبر دارد و فردى كه شتاب زده عمل مى كند فرصت انديشيدن در كارها را نيافته و درنتيجه كارى انجام مى دهد كه سرانجامِ آن، پشيمانى و خسران خواهد بود.

على عليه السلام فرمود:

مَعَ الْعَجَلِ يَكْثُرُ الزَّلَلُ. (2) 2

با شتابزدگى، لغزش ها فراوان گردد.

امير مؤمنان على عليه السلام هنگام شهادت، به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبى عليه السلام فرمودند:

أَنْهَاكَ عَنِ التَّسَرُّعِ بِالْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ. (3) 3

تورا ازشتاب در گفتار و كردار نهى مى كنم.


1- - جامع السعادات، ج 1، ص 335
2- - غررالحكم، ح 9740
3- - امالى طوسى، ص 7

ص:77

26- حفظ دارايى و اثاثيه

مسافر بايد حافظ و نگهبان پول و اثاثيه خود باشد و در طول سفر مراقبت كند تا چيزى را گم نكند و يا در محلّى جا نگذارد.

صفوان جمال به امام صادق عليه السلام گفت:

مى خواهم به حج بروم، خانواده من نيز همراه من است، نفقه سفرم را در كيسه اى گذاشته، به كمر مى بندم [نظر شما در اين باره چيست؟]

امام صادق عليه السلام فرمود:

آرى، پدرم [امام باقر عليه السلام پيوسته مى فرمود:

حفظ و نگهبانى نفقه از توانمندى مسافر است. (1) 1

يعقوب بن سالم گويد: به امام صادق عليه السلام گفتم:

همراه من درهم هايى است كه داراى تصويراند و من نيز مُحرم هستم؛ آن ها را در هميانم قرار داده و آن را به كمر مى بندم. [آيا اشكالى ندارد؟]

امام فرمودند: مانعى ندارد. مگر نه اين است كه آن ها خرجى سفر تو است؟ و پس از خداوند عزّ و جل اعتماد تو بر آن ها است؟ (2) 2

بنابراين در سفر حج، حاجى بايد مراقب ارز و ديگر


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 419، ح 15152
2- - من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 280، ح 2449

ص:78

كالاهاى همراه خود بوده، آنها را به صندوق امانات تحويل دهد و يا در جاى امنى نگهدارى كند تا گرفتار سرقت هاى احتمالى و يا مفقود شدن نشود.

27- پرداخت هزينه ها

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

مستحب است وقتى گروهى با هم به مسافرت مى روند، مخارج سفر را از مال خود جدا نموده، آن را پرداخت كنند. اين شيوه براى اخلاق آن ها بهتر و براى خودشان پاكيزه تر است؛ (1) 1

بديهى است اگر هر مسافرى براى تهيه غذا و امكانات مورد نياز خود، بخواهد جداگانه تصميم گيرى نموده، اقدام نمايد و يا تنها براى خود غذا طبخ كند، علاوه بر صرف وقت زياد، خستگى روحى به دنبال دارد و از فيض حضور در اماكن مقدس مكه و مدينه نيز كم بهره خواهد شد.

از اين رو شايد بتوان گفت، الگوى امروزه حج و عمره همان توصيه روايت است كه زائر هزينه هاى خود؛ اعم از هواپيما، هتل، غذا و ... را يك جا پرداخت نموده، به شكل كاروانى حركت مى كند و در مدتى كه


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 413، ح 15136

ص:79

در مكه و مدينه حضور دارد، به هيچ وجه دغدغه غذا و مسكن و امثال آن را ندارد و درنتيجه مى تواند براى لحظه لحظه حضور خود در حرمين شريفين برنامه ريزى نموده، بهره معنوى ببرد.

28- اخلاق حاجيان

رعايت اخلاق اسلامى در سفر حج يكى از ضروريات اين سفر عبادى و معنوى است. كسانى كه مى خواهند از اين سفر بهره معنوى برده، مورد عنايت حضرت حق قرار گيرند، بايد نكاتى را رعايت كنند:

امام باقر عليه السلام فرمود:

مَا يُعْبَأُ مَنْ يَسْلُكُ هَذَا الطَّرِيقَ إِذَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ ثَلاثُ خِصَالٍ:

وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ حِلْمٌ يَمْلِكُ بِهِ غَضَبَهُ وَ حُسْنُ الصُّحْبَةِ لِمَنْ صَحِبَهُ. (1) 1

كسى كه به حج مى رود و اين راه را طى مى كند، اگر سه خصلت در وى نباشد مورد عنايت و توجه [خداوند] قرار نمى گيرد:

1- ورع و پارسايى كه او را از گناه بازدارد.

2- صبر و بردبارى كه بتواند خشم خود را


1- - كافى، ج 4، ص 286

ص:80

در اختيار گيرد.

3- خوش رفتارى با همراهان.

در سفر حج، به دليل ازدحام بيش از حد جمعيت و نيز محدوديت بسيارى از امكانات، معمولًا مشكلاتى بروز مى كند كه اگر حاجى داراى ويژگى هاى فوق نباشد ممكن است از كنترل خارج شود و خداى ناكرده با ديگران درگيرى پيدا كرده، موجب آزار و اذيب ديگران گردد. براى پيشگيرى از بروز چنين وضعيتى، در مرحله اول نياز به ورع و پارسايى است تا حاجى بتواند از يك سو خود را كنترل كند و از سوى ديگر به ثمرات حج دست يابد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتكب نشود، برمى گردد همانند روزى كه از مادر متولد شده است. (1) 1

بنابراين ورع مى تواند مانع انجام گناه و موجب آمرزش شود.

نكته ديگر اين كه حاجى بايد تمرين كند تا هميشه در برابر مشكلات و سختى ها صبور و بردبار بوده، آشفته و خشمگين نشود.

رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين زمينه فرمود: خشم ايمان را


1- - سنن دارقطنى، ج 2، ص 284

ص:81

تباه مى كند، چونان كه سركه عسل را خراب مى كند. (1) 1

روزى عربى بيابانى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت:

من مردى بيابان نشينم، سخنانى جامع به من بياموز [تا راهنماى عملم باشد].

حضرت فرمود: به تو فرمان مى دهم كه خشم نكنى!

عرب سه بار سؤال خود را تكرار كرد و حضرت همان پاسخ را داد، تا آن كه آن مرد به خود آمد و گفت:

پس از اين ديگر چيزى سؤال نمى كنم؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله جز به خير مرا فرمان نداده است. (2) 2

زيبايى كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله را سخن امام صادق عليهم السلام تفسير مى كند كه فرمود:

الْغَضَبُ مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ. (3) 3

خشم كليد هر بدى است.

بنابراين هر حاجى بايد مراقب خود باشد تا بر كسى خشم نگيرد و اگر خشمگين شد، خشم خويش را فرو برد و اجازه ندهد كه خداى ناكرده به درگيرى و خشونت مبدّل گردد.

امام صادق عليه السلام فرمود:


1- - كافى، ج 2، ص 302
2- - همان.
3- - كافى، ج 2، ص 303

ص:82

هيچ بنده اى خشم خود را فرو نبرد مگر آن كه خداوند بر عزت او در دنيا و آخرت بيافزايد .... (1) 1

و سومين توصيه، خوش رفتارى با همسفران است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

[در سفر حج خويشتن را آماده ساز تا با هركس همراه مى شوى، همنشينى خوب و خوش اخلاق باشى، زبانت را نگه دار و خشمت را فرونشان، از كارهاى بيهوده و بى فايده كم كن، عفو و بخشش ات را براى ديگران بگستران و سخىّ و گشاده دست باش. (2) 2

مردى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت: اى رسول خدا به من سفارشى كن. حضرت توصيه هايى به او نمود، از جمله فرمود: با برادر دينى ات با روى گشاده برخورد كن. (3) 3

يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام نيز گويد:

به آن حضرت گفتم: حدود حسن خلق چيست؟

امام فرمود:

اين كه بال خود را براى ديگران بگسترانى و نرم خو باشى، سخن شيرين بگويى و با برادر دينى ات با


1- - كافى، ج 2، ص 110
2- - كافى، ج 4، ص 286
3- - كافى، ج 2، ص 103

ص:83

خوش رويى برخورد كنى. (1) 1

ابوربيع شامى گويد:

خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم، در حالى كه خانه پر از جمعيت بود و جمعى از اهالى خراسان و شام و ديگر نقاط جهان آن جا حضور داشتند، به شكلى كه من جايى را نيافتم تا بنشينم. پس ديدم امام صادق عليه السلام در حالى كه تكيه داده بودند، روى دوزانو نشسته، فرمودند:

اى شيعيان آل محمد، از مانيست آن كس كه به هنگام خشم، خود را كنترل نكند و از ما نيست آن كس كه با همنشين خود، به خوشى سخن نگويد و با هم نوعان خود خوش خلقى ننمايد و با رفيقان خود رفاقت نكند و براى همسايگان خود همسايه خوبى نباشد. اى شيعيان آل محمد، از خداوند بترسيد و تا مى توانيد تقوا داشته باشيد؛ و لاحول و لا قوة إلّا باللَّه. (2) 2

29- مهرورزى به مردم

توجه به ارزش هاى اخلاقىِ اسلام در سفر حج، اين سفر را بسيار شيرين و جاذبه دار مى كند. براى آن كه از هرگونه كدورتى پيشگيرى شود، حاجيان در برخورد با


1- - كافى، ج 2، ص 103
2- - كافى، ج 2، ص 637

ص:84

همسفران اين نكات را رعايت كنند:

امام صادق عليه السلام به نقل از رسول خدا عليه السلام فرمود:

سه چيز پايه هاى دوستى مرد با برادر دينى خود را محكم مى كند:

1- هميشه با خوش رويى با او برخورد كند؛

2- در مجلس هرگاه به سوى او آمد، برايش جا باز كند و او را در كنار خود بنشاند؛

3- او را به هر نامى كه خودش دوست دارد صدا بزند. (1) 1

امام باقر عليه السلام نيز فرمود:

روزى يكى از اعراب بنى تميم به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله شرفياب شد و گفت: يا رسول اللَّه مرا سفارشى كن.

حضرت در ضمن سفارش هايى به او فرمود: با مردم دوستى كن و آنان را دوست بدار تا تو را دوست بدارند. (2) 2

30- احترام به سال خوردگان

در هر كاروانى معمولًا تعدادى از افراد سال خورده وجود دارند كه نيازمند كمك همسفران خويش اند.


1- - كافى، ج 2، ص 643
2- - كافى، ج 2، ص 642

ص:85

هنگام سوار شدن و پياده شدن از اتوبوس و يا هواپيما و رفتن و برگشتن به حرم و بالأخره هنگام انجام اعمال، سزاوار است ديگر حاجيان آن ها را يارى دهند.

امام صادق عليه السلام فرمود:

احترام به مرد سال خورده، احترام به خدا است. (1) 1

در حديثى ديگر رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هركس، سالمندى را كه در اسلام موى خود را سپيد كرده احترام كند، خداوند او را از هراس روز قيامت آسوده سازد. (2) 2

31- سلام كردن به همسفران

انس و علاقه ميان برادران و خواهران دينى، يكى از زيباترين هديه هاى دين مقدس اسلام به مردم است و از جمله امورى كه مى تواند اين پيوند را استوار سازد، سلام كردن به يكديگر است. در برخوردهاى داخل كاروان و نيز در ديدار با مسلمانان ديگر كشورها، سخن را با سلام آغاز كنيد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

پيش از سخن گفتن سلام كنيد و كسى كه بدون


1- - كافى، ج 2، ص 658
2- - همان.

ص:86

سلام سخن آغاز كرد پاسخش را ندهيد. (1) 1

آن حضرت در حديث ديگرى فرمود:

نزديك ترين مردم به خدا و رسولش كسى است كه آغاز به سلام كند. (2) 2

هنگام سلام گفتن نيز بلند سلام دهيد تا طرف مقابل صداى شما را بشنود.

امام باقر عليه السلام فرمود:

خداوند، آشكار سلام كردن را دوست مى دارد. (3) 3

امام صادق عليه السلام نيز فرمود:

هرگاه يكى از شما به ديگرى سلام دهد، صدا به سلام بلند كند و نگويد: من سلام كردم، آن ها جوابم را ندادند. شايد سلام كرده و آن ها نشنيده باشند! هريك از شما نيز كه جواب سلام را مى دهد، بلند جواب دهد تا مسلمانى نگويد: من سلام كردم و پاسخ من را ندادند .... (4) 4


1- - كافى، ج 2، ص 644
2- - همان.
3- - همان، ص 645
4- - همان.

ص:87

روش اجرايى سلام كردن را نيز پيشوايان دينى، خود به ما آموخته اند.

امام صادق عليه السلام فرمود:

كوچك بر بزرگ، رهگذر بر كسى كه نشسته و آنان كه تعدادشان كم است بر كسانى كه تعدادشان بيشتر است سلام كنند. (1) 1

همچنين اگر تعدادى در مجلسى نشسته اند آنان كه تازه به مجلس وارد مى شوند به آنان كه قبلا در آن مجلس حضور يافته اند سلام دهند. (2) 2

اما اگر جمعى نشسته اند و گروهى به مجلس وارد شده و سلام كنند، كافى است يك نفر آن را پاسخ دهد. (3) 3

32- لبخند به همسفران

حاجيان در طول سفر حج تلاش كنند تا در برخورد با همسفران به روى آنان لبخند بزنند.

امام باقر عليه السلام فرمود:


1- - كافى، ج 2، ص 646
2- - همان، ص 647
3- - همان.

ص:88

تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِي وَجْهِ أَخِيهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُ الْقَذَى عَنْهُ حَسَنَةٌ وَ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ. (1) 1

لبخند هر مردى به روى برادر مؤمن خود حسنه است و پاداش دارد و برگرفتن خار و خاشاك از چشم او [و برداشتن مانع از سر راه او] حسنه است و خدا به چيزى محبوب تر ازمسرورساختن مؤمن پرستش نشده است.

امام صادق عليه السلام نيز فرمود:

كسى از شما گمان مبرد كه اگر مؤمنى را شاد كند فقط او را خوشحال كرده، بلكه به خدا ما را شاد كرده و بلكه به خدا سوگند رسول خدا صلى الله عليه و آله را شادمان كرده است. (2) 2

33- كمك به همسفران

مستحب است مسافر به همراهان خود در طول سفر كمك كند و بار خويش را به دوش ديگران نياندازد.

در حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله سخن از مردى به ميان آمد و درباره او گفته شد:

او آدم خوبى است. سپس درباره اوصاف وى به


1- - كافى، ج 2، ص 188
2- - كافى، ج 2، ص 189

ص:89

پيامبر صلى الله عليه و آله عرض شد:

او با ما به حج آمد، هر زمان در مكانى منزل مى كرديم، پيوسته ذاكر خدا بود و لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ مى گفت و آن گاه كه حركت مى كرديم، پيوسته خدا را ياد مى كرد و ذكر خدا مى گفت تا باز در منزلى ديگر فرود مى آمديم.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

پس چه كسى شترش را علوفه مى داد و غذايش را آماده مى كرد؟

پاسخ دادند: همه ما.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: همه شما از او بهتريد! (1) 1

پيامبر صلى الله عليه و آله در اين زمينه براى اصحاب و ياران خويش الگو بود. در روايت آمده است كه آن حضرت در سفرى به اصحاب خود فرمودند تا گوسفندى قربانى كنند، يكى از مردان همراه گفت: ذبح گوسفند به عهده من؛ ديگرى گفت: پوست كندن آن نيز با من؛ سوّمى گفت: قطعه قطعه كردن گوشت ها با من و چهارمى گفت پختن آن نيز با من.

رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز فرمود: فراهم كردن هيزم نيز با من! اصحاب گفتند يا رسول اللَّه، پدران و مادران ما


1- - مكارم الاخلاق، ج 1، ص 564، ح 1955؛ ميزان الحكمة، ح 8614

ص:90

فداى شما باد! نبايد شما به زحمت بيفتيد، ما به جاى شما كارها را انجام مى دهيم!

حضرت فرمود: مى دانم كه شما به جاى من انجام مى دهيد، ليكن خداوند عزّوجل دوست نمى دارد بنده اى را كه اگر با گروهى مسافرت كرد، گوشه اى بنشيند [و كار نكند]. حضرت اين سخن را فرمود و برخاست تا براى آن ها هيزم جمع آورى كند. (1) 1

بنابراين، گرچه هم اكنون كارها به مدير و خدمه كاروان واگذار گرديده، ليكن حاجى نبايد خود را از فيض خدمتگزارى به حاجيان محروم سازد.

امام سجاد عليه السلام مسافرت نمى رفتند مگر با كسانى كه آن حضرت را نمى شناختند و از همان آغاز نيز با آن ها شرط مى كردند كه در طول سفر كار كنند و نيازهاى كاروان را برآورده سازند.

در يك سفرى كه حضرت با گروهى همراه شد، مردى آن حضرت را ديد و شناخت، سپس به كاروانيان گفت:

آيا مى دانيد اين مرد كيست؟ گفتند: نه.

گفت: اين على بن الحسين عليهما السلام است!

آن جمع به طرف آن حضرت آمده، دست و پاى


1- - بحارالانوار، ج 76، ص 273، ح 31

ص:91

ايشان را بوسه زدند و گفتند:

فرزند رسول خدا! آيا مى خواستى آتش دوزخ ما را، به دليل رفتار نادرست ما با شما، فرا گيرد؟ و در پايان عمر به هلاكت گرفتار آييم؟ چه باعث شده تا شما اين چنين عمل كنيد؟

حضرت فرمود: يك وقت با گروهى كه مرا مى شناختند همسفر شدم؛ آن ها به خاطر رسول خدا بيش از حد به من احترام و كمك كردند و من نگران تكرار آن توسط شما بودم، بنابراين مخفى بودن كارم را بيشتر دوست دارم! (1) 1

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

كسى كه مؤمنِ مسافرى را يارى دهد، خداوند هفتاد و سه ناراحتى را از وى دفع كند و در دنيا و آخرت او را از همّ و غم پناه دهد و بلاى بزرگى را كه در روز اجتماع مردم [فرداى قيامت ، با آن روبه رو است مرتفع سازد. (2) 2

اسماعيل خَثْعَمى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: وقتى ما [در سفر حج به مكه مى رسيم، همراهان ما مرا نزد اثاثيه گذاشته، خود به طواف مى روند.


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 430، ح 15177
2- - همان.

ص:92

حضرت فرمود: انْتَ اعْظَمُ اجْراً؛ پاداش و اجر تو از آن ها بيشتر است. (1) 1

شخص ديگرى به نام مُرازِم بن حكيم گويد:

با محمد بن مُصادِف همراه بودم، وقتى به مدينه رسيديم من بيمار شدم، وى نيز مرتب مرا تنها مى گذاشت و به مسجد مى رفت، من شكايت او را به پدرش مصادف كردم، او نيز مسأله را به امام صادق عليه السلام خبر داد، حضرت براى محمد بن مصادف پيغام فرستاد و فرمود:

قُعُودُكَ عِنْدَهُ أَفْضَلُ مِنْ صَلاتِكَ فِي الْمَسْجِدِ. (2) 2

نشستن تو در كنار او، از نماز خواندنت در مسجد بالاتر و برتر است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

سَيِّدُ الْقَوْمِ خادِمُهُمْ فِي السَّفَرِ. (3) 3

بزرگ هر قومى كسى است كه در سفر خدمتگزار آنان باشد.


1- - كافى، ج 4، ص 545، ح 26
2- - همان، ص 27
3- - محجةالبيضاء، ج 4، ص 61

ص:93

بنابراين در طول سفر، به خصوص روزهايى كه حاجيان به عرفات و مشعر و منا مى روند، همسفران به ويژه افراد مسن و بيمار را يارى دهند تا با اين عمل، پاداش آن ها مضاعف گردد.

34- ناسازگارى ممنوع

افراد بشر، هرچه از خوبى ها بهره مند باشند، باز ممكن است در برخى شرايط گرفتار كم حوصله گى، بهانه گيرى و ناسازگارى شوند و به همين دليل، هم خود و هم ديگران را ناراحت كنند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله در سفرى كه به حج مشرف مى شدند فرمودند:

مَنْ كانَ سَيِّى ءُ الْخُلْقِ وَ الْجِوارِ فَلا يَصْحَبُنا. (1) 1

كسى كه بداخلاق است و به همسايه خود بدى مى كند، با ما همراه نشود.

دليل اين سخن واضح است؛ زيرا آن كس كه در وضعيت عادى كج خلق بوده و همسايه آزارى مى كند، هنگام سفر و برخورد با سختى ها و


1- - بحارالانوار، ج 73/ 273

ص:94

مشكلات، رفتارى به مراتب نامناسب تر با ديگران خواهد داشت.

على بن ابى طالب عليه السلام كمىِ ناسازگارى با همسفران را از نشانه هاى جوانمردى در سفر برشمرده است. (1) 1

سعدى گويد:

يكى خوب كردار خوش خوى بود كه بدسيرتان را نكوگوى بود

به خوابش كسى ديد چون درگذشت كه بارى حكايت كن از سرگذشت

دهانى به خنده چو گُل باز كرد چو بلبل به صوتى خوش آغاز كرد

كه بر من نكردند سختى بسى كه من سخت نگرفتمى با كسى (2) 2

امام صادق عليه السلام فرمود:

مسافرت و سير منازل، توشه انسان را تمام، اخلاق را بد و لباس را فرسوده مى كند .... (3) 3

در مسافرت نظم زندگى عادى مردم به هم مى خورد


1- - بحارالانوار، ج 73، ص 266، ح 1.
2- - بوستان سعدى: باب چهارم، ص 232.
3- - بحارالانوار، ج 73، ص 277.

ص:95

و در غذا و استراحت و مكان آنان تغييراتى ايجاد مى شود، اين امور كه خودبه خود موجب تغيير در روحيه و اخلاق آنان مى گردد، لذا بايد مسافران تلاش كنند تا در چنين وضعيتى، همسفران خود را خسته و دل آزرده نكنند.

ناسازگارى آن چنان مذموم است كه امام باقر عليه السلام به نقل از رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

اگر ناسازگارى در برابر چشم [مردم مجسم شود، هيچ آفريده اى از مخلوقات خداوند از آن زشت تر نخواهد بود. (1) 1

زخاك آفريدت خداوند پاك پس اى بنده افتادگى كن چو خاك

حريص و جهان سوز و سركش مباش زخاك آفريدندت آتش مباش

چو گردن كشيد آتش هولناك به بيچارگى تن بيانداخت خاك

چو آن سرفرازى نمود، اين كمى از آن ديو كردند، از اين آدمى (2) 2


1- كافى، ج 2، ص 321، ح 2
2- بوستان سعدى، ص 189

ص:96

35- آزار نرساندن به همسفران

زائران، در جلسات و هنگام شركت در نمازهاى جماعت، ورود و خروج به مساجد، سوار شدن به اتوبوس و مواردى از اين قبيل، تلاش كنند تا ديگران را آزار ندهند، در مكان هايى كه مى روند، هركجا جاى خالى بود بنشينند و از تردّد و عبور ميان جمعيّت فشرده حجّاج اجتناب نمايند.

سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله اين گونه بود كه هروقت به محلى وارد مى شد، در نزديك ترين جا به ايشان- يعنى دم در- مى نشست. (1) 1

آن حضرت همچنين فرمود:

هرگاه يكى از شما به مجلسى وارد شد، در كنار آخرين نفرى كه نشسته بنشيند. (2) 2

رسول خدا صلى الله عليه و آله در حديث ديگرى فرمود:

هرگاه كسى در مجلسى وارد شود كه تعدادى آن جا حضور دارند، اگر از ميان آنان برادر دينى خود را دعوت نموده و براى وى در كنار خود جا باز كند، بايد دعوت او را بپذيرد؛ زيرا اين احترامى است كه


1- - كافى، ج 2، ص 662
2- - بحارالانوار، ج 16، ص 240

ص:97

برادر دينى او براى وى قائل شده و بدينوسيله او را گرامى داشته است. و اگر كسى براى وى جا باز نكرد، در مجلس بنگرد، هركجا جاى راحتى براى نشستن بود، همان جا بنشيند. (1) 1

36- ناديده گرفتن لغزش ها

در مسافرت گاهى آگاهانه و گاهى از روى غفلت ممكن است يكى از همسفران دچار لغزش شده، كار خلافى انجام دهد. سيره اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در اين زمينه آن بوده كه اين لغزش ها را يا ناديده مى گرفتند و يا با تذكر، فرد خطاكار را اصلاح مى كردند.

زراره از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل كرده كه فرمودند:

نزديك ترين موضع بنده به كفر آن است كه با مردى برادر دينى باشد و لغزش ها و خطاهاى او را شمرده [نزد خود نگه دارد] تا روزى او را به خاطر آن لغزش ها سرزنش كند. (2) 2


1- - بحارالانوار، ج 72، ص 465
2- - كافى، ج 2، ص 354

ص:98

طبيعى است كه هركس به دنبال كشف عيوب و خطاهاى مردم باشد، عملًا ديگران را به مقابله دعوت كرده و آنان را بر اين كار ترغيب مى كند و همين، موجب حرمت شكنى و درگيرى مؤمنان و مسلمانان با يكديگر خواهد شد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

به دنبال كشف لغزش هاى مؤمنان نباشيد، زيرا هركس به دنبال لغزش هاى برادر دينى خود برآيد، خداوند لغزش هاى او را دنبال مى كند و آن كس كه خداوند به دنبال لغزش هايش برآيد، او را رسوا خواهد كرد، گرچه در داخل خانه اش باشد. (1) 1

در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه فرمود:

اى كسانى كه به زبان اسلام آورده، ولى ايمان در دل هايتان نفوذ نكرده است! مسلمانان را نكوهش نكنيد و به دنبال عيوب آنان نباشيد كه هركس چنين كند، خداوند عيوب او را پيگيرى مى كند و هركه را خداوند دنبال عيب او برآيد، او را رسوا مى كند، گرچه


1- - كافى، ج 2، ص 355

ص:99

در درون خانه اش باشد. (1) 1

با رعايت اين نكته اخلاقى، مى توان در كاروان ها فضايى صميمى ايجاد كرد و بر شيرينى و لذّت سفر افزود، از اين رو حاجيان بايد با خوشبينى نسبت به يكديگر برخورد كنند و هرگز به دنبال شمردن لغزش هاى ديگران نباشند.

37- بازگو نكردن خاطرات تلخ

زندگى در سفر حج، جمعى و گروهى است و درنتيجه، افراد مختلف با سليقه ها و رفتارهاى گوناگون كنار همديگر جمع شده، چندين روز با هم زندگى مى كنند و به طور طبيعى اين اختلاف سليقه ها، گاهى منتهى به نزاع و درگيرى و كدورت مى شود. توصيه اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام به حاجيان اين است كه با همسفران خود، جوانمردانه برخورد نموده، پس از مراجعت نيز در هيچ مجلسى، حوادث ناخوشايند سفر را براى ديگران بازگو نكنند.

امام صادق عليه السلام در حديثى، يكى از دلايل جوانمردى در سفر را كتمان اسرار و رازدارى همراهان


1- - همان، ص 354

ص:100

پس از جدا شدن از آن ها ذكر مى كنند. (1) 1

آن حضرت در حديث ديگرى فرمود:

لَيْسَ مِنَ الْمُرُوءَةِ أَنْ يُحَدِّثَ الرَّجُلُ بِمَا يَلْقَى فِي السَّفَرِ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ. (2) 2

اين از جوانمردى نيست كه انسان آن چه از خوب و بد در سفر ديده و با آن برخورد كرده را بازگو نمايد.

38- جوانمردى در سفر

در سفر حج، حاجيان بايد با همسفران جوانمردانه برخورد كنند و سختى ها را به جان خريده، آسايش و آرامش ديگران را برخود ترجيح دهند.

هنگام سوار شدن به اتوبوس ها، موقع صرف غذا، زمان استفاده از بالابرها و ... ديگران- به خصوص كودكان و كهنسالان- را برخود مقدم بدارند و با برخورد صحيح و اسلامى و لبخند خستگى را از تن همسفران خويش بزدايند و به تعبير روايات، از خود جوانمردى نشان دهند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله تلاوت قرآن، ساختن مسجد،


1- - مكارم الاخلاق، ج 1، ص 541، ح 1876؛ امالى مفيد، ص 44، ح 3
2- - آثارالصادقين، ج 8، ص 492

ص:101

دوست گرفتن برادران دينى به خاطر خدا، جوانمردى در وطن، بخشيدن غذا، خوش خلقى و شوخى بدون معصيت را نشانه هاى جوانمردى در سفر دانسته اند. (1) 1

شوخى با ديگران اگر با تمسخر و يا غيبت و امثال آن همراه باشد گناه و معصيت است، ليكن ديگران را خوشحال نمودن و خستگى را از تن آنان زدودن، از عبادات شمرده مى شود.

صفوان جمّال گويد:

مُعَلىّ بن خُنَيس هنگام رفتن به سفر، براى خداحافظى خدمت امام صادق عليه السلام آمد. حضرت به او فرمود:

اى مُعَلىَّ، به وسيله خدا عزّت را طلب كن تا خداوند به تو عزّت بخشد.

معلّى گفت: اى فرزند رسول خدا، چگونه؟

حضرت فرمود:

اى مُعلّى، از خداوند متعال بترس تا همه كس از تو بترسند. اى مُعَلّى، با بخشش به برادرانت، به آنان اظهار دوستى كن؛ زيرا خداوند بخشش را وسيله دوستى و عطا


1- - بحارالانوار، ج 73، ص 266، ح 2

ص:102

نكردن به ديگران را وسيله دشمنى قرار داده است. به خدا قسم اگر شما از من چيزى بخواهيد و آن را به شما ببخشم براى من بهتر از آن است كه از من چيزى طلب نكنيد و من نيز آن را به شما ندهم و درنتيجه مرا دشمن بداريد.

و هرگاه خداوند عزّوجلّ به دست من خيرى جارى كند و آن به شما برسد، همان مورد پسند و ستايش خدا است. (1) 1

39- مدارا با بيماران

در مسافرت ها بسيار پيش مى آيد كه يكى از همراهان مبتلا به بيمارى مى شود و دوستانش به وى كم توجه يا بى توجهى مى كنند. چه بسا مى توانند او را همراه خود به زيارت ببرند، ليكن به دليل سختى كار، از مسؤوليت پذيرى خوددارى مى كنند. اين عمل با جوانمردى و اخلاق اسلامى در سفر سازگارى ندارد.

روزى مفضّل بن عُمَر خدمت امام صادق عليه السلام آمد و بر آن حضرت وارد شد، امام از او پرسيدند:

با چه كسى همسفر بودى؟


1- - امالى طوسى، ص 304

ص:103

مفضّل گفت: مردى از برادرانم.

حضرت فرمود: او چه شد؟

گفتم: از وقتى كه وارد مدينه شده ام نمى دانم مكان او كجاست!

امام عليه السلام به من فرمود:

آيا نمى دانى كه اگر كسى كه چهل گام با مؤمنى همسفر شود، خداوند در روز قيامت درباره او از وى سؤال مى كند؟ (1) 1

امام صادق عليه السلام در حديثى ديگر فرمود:

حَقُّ الْمُسَافِرِ أَنْ يُقِيمَ عَلَيْهِ إِخْوَانُهُ إِذَا مَرِضَ ثَلاثاً. (2) 2

حق مسافر آن است كه اگر بيمار شد، برادرانش تا سه روز كنار او بمانند.

آن حضرت همچنين فرمود:

هركس در راهى با برادر دينى خود همراه شود، سپس از او پيش افتد، به اندازه اى كه از جلوى چشم رفيق خود پنهان گردد، به او ستم كرده است. (3) 3


1- - بحارالانوار، ج 73، ص 275
2- - همان، ص 273
3- - بحارالانوار، ج 73، ص 275

ص:104

40- حل مشكلات همسفران

گاهى در سفر حج، براى برخى از حاجيان مشكلاتى؛ مانند گم كردن پول، بيمارى و ... پيش مى آيد كه شايسته است همسفران، آن ها را يارى دهند و مشكلاتشان را برطرف كنند.

ابان بن تغلب گويد:

با امام صادق عليه السلام طواف مى كردم، مردى از اصحاب ما پيش آمد و با اشاره از من خواست تا براى انجام كارى همراه او بروم، ليكن من دوست نمى داشتم طواف با امام صادق عليه السلام را رها كرده، او را همراهى كنم.

پس در همان حال كه طواف مى كردم، بار ديگر به من اشاره كرد و امام صادق عليه السلام او را ديد، پس فرمود:

ابان، اين مرد تو را مى خواهد؟

گفتم: آرى.

فرمود: او كيست؟

گفتم: مردى از اصحاب و ياران ما است.

حضرت پرسيدند: آيا با تو هم عقيده و هم مذهب است؟

گفتم: آرى.

حضرت فرمود: نزد او برو.

ص:105

گفتم: طواف را قطع كنم؟

فرمود: آرى.

پرسيدم: اگرچه طواف واجب باشد؟

فرمود: آرى.

ابان گويد: با او رفتم و پس از انجام كار وى، نزد آن حضرت بازگشتم.

سپس به ايشان عرض كردم: مرا از حقى كه مؤمن به گردن مؤمن ديگر دارد باخبر ساز.

حضرت فرمود: آنان را واگذار و پاسخش را نخواه.

گفتم: فداى شما شوم پاسخ آن را خواهانم و پيوسته اصرار كردم.

آنگاه فرمود: اى ابان، تا آن جا حق دارد كه نيمى از مالت را به او بدهى!

سپس به من نگريست و عكس العمل مرا در برابر آن مشاهده نموده، فرمود: اى ابان، آيا نمى دانى كه خداوند عزّوجلّ از آن ها اين گونه ياد كرده كه ديگران را بر خود مقدم مى دارند؟

گفتم: آرى، فدايت شوم.

فرمود: پس اگر تو مالت را با او قسمت كنى، او را بر خود مقدم نداشتى، بلكه او را با خود برابر داشتى، همانا وقتى او را بر خود مقدم داشته اى كه آن نيمه اى كه براى

ص:106

خود نگاهداشته اى به او دهى. (1) 1

در روايت تنبه آفرين ديگرى، يكى از ياران امام باقر عليه السلام گويد:

به امام باقر عليه السلام گفتم: فداى شما گردم، همانا شيعه نزد ما فراوان است!

فرمود: آيا ثروتمندان به مستمندان كمك مى كنند؟

آيا نيكوكار از بدكار مى گذرد؟ آيا با هم برابرى و مساوات دارند؟

گفتم: نه.

امام فرمود:

لَيْسَ هَؤُلاءِ شِيعَةً الشِّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هَذَا. (2) 2

اين ها شيعه نيستند، شيعه كسى است كه اين چنين عمل كند!

جميل گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:

مؤمنان خدمتگزار يكديگرند.

پرسيدم: چگونه؟

حضرت فرمود: يعنى براى هم سودمند هستند و بعضى براى بعضى ديگر مفيداند .... (3) 3


1- - كافى، ج 2، ص 171
2- - كافى، ج 2، ص 173
3- - كافى، ج 2، ص 167

ص:107

41- نامه نگارى

خانواده، خويشان و دوستان مسافر، از زمانى كه او به سفر مى رود تا وقتى كه بر مى گردد، دوست مى دارند پيوسته از او خبر بگيرند، در گذشته هاى دور كه ارتباط تلفنى محدود بوده و يا در برخى مناطق امكان پذير نبوده است، مسافران با تلگراف و نوشتن نامه، خويشاوندان و دوستان خود را از سلامتى خويش باخبر مى ساختند.

امام صادق عليه السلام در اين زمينه فرمود:

التَّوَاصُلُ بَيْنَ الِإِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ وَ فِي السَّفَرِ التَّكَاتُبُ. (1) 1

رابطه ميان برادران در وطن با يكديگر ديدار كردن و ديد و بازديد و در سفر، نامه نگارى است.

42- شناخت دوست

يكى از بهره هايى كه مى توان از مسافرت گرفت،


1- - آثارالصادقين، ج 8، ص 493

ص:108

شناخت دوستان واقعى و آزمودن آن ها است.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

السَّفَرُ ميزانُ الْقَوْم. (1) 1

سفر وسيله سنجش اخلاق مردم است.

در حكمت هاى منسوب به اميرمؤمنان على عليه السلام نيز آمده است:

السَّفَرُ مِيزانُ الأَخْلاقِ. (2) 2

امام صادق عليه السلام نيز فرمود:

هيچ كس را دوست خود مشمار تا آن كه او را در سه چيز بيازمايى:

1- او را به خشم آورى و ببينى كه آيا اين خشم او را از حق به باطل مى كشاند؟

2- با دينار و درهم (در امور مالى).

3- و زمانى كه با او مسافرت كنى. (3) 3

هنگام بروز مشكلات و سختى ها در سفر، مى توان دوست واقعى را شناخت. زمانى كه همه چيز خوب و منظم است، ميان دوستان مشكلى بروز نمى كند، ليكن اگر دشوارى و سختى پديد آمد و همراه و همسفر، پايدار و مقاوم باقى ماند و دوست خود را تنها نگذاشت، معلوم مى شود در دوستى خويش صادق


1- - مكارم الاخلاق، ص 240
2- - شرح ابن ابى الحديد، ج 20، ص 294
3- - المحبة في الكتاب و السنه، ص 99، ح 406

ص:109

بوده و از اين آزمون موفق بيرون آمده است.

امير مؤمنان على عليه السلام يافتن چنين دوستانى را نيازمند پيمودن راهى بس دراز و طولانى مى داند. (1) 1

43- راه هاى تحكيم دوستى در سفر

حاجيان معمولًا در سفر حج دوستانى پيدا مى كنند كه تا پايان عمر با يكديگر مأنوس گشته، همچون برادر با هم زندگى و معاشرت مى كنند.

پيشوايان دينى براى تحكيم اين اخوت و پيوند، راه هايى را مطرح كرده اند كه به برخى از آن ها اشاره مى كنيم:

1- خوش خويى با مردم

على عليه السلام فرمود: خوش خويى محبت ايجاد نموده و دوستى را پابرجا مى كند. (2) 2

2- خوش رفتارى با مردم

على عليه السلام فرمود: هركس خوش رفتارى پيشه كند، دوستانش فراوان شوند. (3) 3


1- - المحبه في الكتاب و السنه، ص 101، ح 418
2- - المحبة في الكتاب و السنه: ص 66، ح 190
3- - همان، ص 67، ح 199

ص:110

3- اخلاص در دوستى

على عليه السلام فرمود: دوست واقعى از دوستى اش برنمى گردد، گرچه در حقّش جفا شود. (1) 1

4- خوش رويى

على عليه السلام فرمود: خوش رويى و گشاده رويى، [موجب دوام دوستى است. (2) 2

5- رعايت ادب

امام كاظم عليه السلام فرمود:

ادب و احترام ميان خود و برادر دينى ات را از بين مبر؛ زيرا از ميان رفتن آن، حيا و شرم را از بين مى برد و برجاى بودن ادب، پايدار بودن دوستى را به دنبال دارد. (3) 3

6- اظهار دوستى


1- - المحبه في الكتاب و السنه: ص 67، ح 201
2- - همان، ص 68، ح 205
3- - همان: ح 207

ص:111

على عليه السلام فرمود: با اظهار دوستى، دوستى پديد مى آيد. (1) 1

7- تواضع

على عليه السلام فرمود: ميوه تواضع، دوستى است. (2) 2

8- وفادارى

على عليه السلام فرمود: عامل انس گرفتن مردم، وفادارى است. (3) 3

9- رعايت انصاف

على عليه السلام فرمود: با انصاف، برادرى تداوم مى يابد. (4) 4

10- مدارا با مردم

على عليه السلام فرمود: مدارا و نرمى و بخشندگى انسان، او را محبوب دشمنانش مى كند. (5) 5


1- - المحبه في الكتاب و السنه: ص 68، ح 208
2- - المحبة فى الكتاب والسنة، ص 68، ح 212
3- - همان، ص 68، ح 213
4- - همان، ص 69، ح 219
5- - همان، ص 70، ح 223

ص:112

44- عوامل گسستن دوستى ها

يك سلسله علل و عموامل نيز موجب گسستن دوستى ها و منشأ بروز كينه و دشمنى مى گردد كه مسافران و به خصوص زائران بيت اللَّه الحرام بايد از آن ها پرهيز كنند. برخى از آن ها عبارتند از:

1- بدخلقى

على عليه السلام فرمود: هر كه بد اخلاق شود، دوست و رفيق او نيز ناياب گردد. (1) 1

2- عيبجويى

امام صادق عليه السلام به ابوبصير فرمود: اى ابو محمد از دين مردم جستجو مكن كه بدون دوست مى مانى. (2) 2

3- جدال

على عليه السلام فرمود: كسى كه با برادران خود به بحث و مناقشه بپردازد دوستانش كم مى شوند. (3) 3

4- ستيزه جويى

على عليه السلام فرمود: باستيزه گرى، دوستى وجود ندارد. (4) 4

5- تنگ چشمى

على عليه السلام فرمود: شخص تنگ چشم، دوستى ندارد. (5) 5

6- تكبر

على عليه السلام فرمود: براى فرد متكبر دوستى


1- - المحبة فى الكتاب و السنه، ص 87، ح 323
2- - همان، ص 88، ح 329
3- - همان، ص 88، ح 332
4- - همان، ص 88، ح 335
5- - همان، ص 88، ح 343

ص:113

وجود ندارد. (1) 1

7- كينه توزى

على عليه السلام فرمود: هيچ كينه توزى را دوستى نيست. (2) 2

8- حسدورزى

على عليه السلام فرمود: حسود را دوستى نخواهد بود. (3) 3

9- دست انداختن ديگران

امام صادق عليه السلام فرمود:

كسى كه مردم را دست مى اندازد، نبايد انتظار صداقت در دوستى داشته باشد!

10- نيرنگ و فريبكارى

على عليه السلام فرمود: با حيله گرى، هيچ دوستى پايدار نمى ماند. (4) 4

45- چشم به مال ديگران نداشتن

مسافر سزاوار است در طول سفر، چشم به مال ديگران نداشته باشد و عزت و بزرگوارى خود را به


1- - المحبة فى الكتاب والسنة، ص 90، ح 351
2- - همان، ص 88، ح 356
3- - همان، ص 88، ح 358
4- - همان، ص 91، ح 361

ص:114

خصوص در سفر حج حفظ كند.

ابن عباس گويد:

گروهى از اهل يمن بدون تهيه زاد و توشه حج مى گزاردند و مى گفتند: بر خدا توكل مى كنيم، خداوند اين آيه را نازل كرد:

وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى (1) 1

و براى خود توشه برگيريد كه همانا بهترين توشه تقوا است. (2) 2

عكرمه و مجاهد و جز آنان نيز گفته اند:

گروهى از اعراب بدون همراه داشتن غذا و خوراكى لازم به حج آمدند و مى گفتند: ما توكل كننده بر خدا هستيم و برخى نيز مى گفتند: ما حج خانه خدا را انجام مى دهيم و او غذا به ما ندهد؟

و با اين تفكر، بارى بر دوش ديگران بوده، غذاى آنان را برخى از همسفرانشان تأمين مى كردند، آن گاه خداوند آيه وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى را نازل كرد و آنان را از اين كار برحذر داشت. (3) 3

احمدبن حنبل پيشواى حنبليان، درباره آنان كه


1- - بقره: 197
2- - تفسير طبرى، ج 4، ص 166- درالمنثور، ج 1، ص 221
3- - تفسير طبرى، ج 4، ص 166؛ درالمنثور، ج 1، صص 220 و 221

ص:115

بدون زاد و توشه به سفر مى روند گفت:

من آن را دوست نمى دارم، اينها بر خوراكى هاى مردم توكل كرده اند. (1) 1

46- پرهيز از سوء ظن

شايسته است حاجيان كاروان خود را به كانون محبت و صفا تبديل كنند ونسبت به همديگر مهربان و خوشبين باشند و از هر گونه سوء ظنى بپرهيزند.

امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:

كار برادر دينى خود را به بهترين وجه توجيه و حمل كن، تا زمانى كه از او كارى سرزند كه راه توجيه را بر تو ببندد و هيچگاه از سخنى كه از (دهان) برادرت بيرون آيد تا وقتى كه مى توانى محمل خوبى براى آن بيابى گمان بد مبر. (2) 2

حسن ظن و خوش بينى نسبت به ديگران، از برترين ارزش هاى اخلاقى و بزرگترين عطيه ها است. (3) 3

براى حل مشكل سوء ظن، پيشوايان اسلام تا آنجا جلو رفته اند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:


1- - مغنى ابن قدامه، ج 3، ص 221
2- - امالى صدوق، ص 250
3- - غرر الحكم، ح 4834

ص:116

اطْلُبْ لِاخِيكَ عُذْراً فَانْ لَمْ تَجِدْ لَهُ عُذراً فَالْتَمِسْ لَهُ عُذراً. (1) 1

براى گفتار و كردارى كه ازبرادر تو سر مى زند عذرى بجوى و اگر نيافتى عذرى بساز!

بنابراين، از آنجا كه حاجيان در سفر حج، به عبادت خدا روى آورده و در صدد كسب معارف و آمرزش الهى برآمده اند، لذا بايد به شدت از سوء ظن و بدبينى نسبت به ديگران خوددارى كنند؛ زيرا گمان بد عبادت را تباه مى كند. (2) 2

47- رازدارى

شيوه تقسيم بندى زائران هر كاروان به گونه اى است كه معمولا هر چند نفر در يك اتاق قرار مى گيرند و نزديك به يك ماه شب و روز با هم به سر مى برند، در چنين وضعيتى طبيعى است كه ميان آنان گفتگوهايى رد و بدل شود كه چه بسا بعضى از آن ها دوست نمى دارند اين سخنان جاى ديگرى بيان شود، از اين رو پيشوايان دينى ما به ما دستور داده اند تا سخنان محرمانه اشخاص


1- - بحار، ج 72، ص 197
2- - غرر الحكم، ح 5574

ص:117

را براى كسى بازگو نكنيم.

امام صادق عليه السلام فرمود:

آنچه درمجالس گفته مى شود امانت است و كسى حق ندارد، سخن هم صحبت خود را براى ديگرى بازگو كند مگر آنكه با اجازه او بوده و يا نقل آن، بيان خوبى او باشد (1) 1 (مانند آن كه كسى در مجالس خصوصى، همسفران خود را به نيكى به عبادت و امثال آن تشويق و ترغيب كرده و اين مطلب براى ديگرى بازگو شود).

رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين زمينه فرمود:

مجالس امانت اند و فاش كردن راز برادر دينى، خيانت است پس از اين كار دورى كن. (2) 2

و در حديث ديگرى فرمود:

وقتى دو نفر با يكديگر در جلسه اى صحبت مى كنند، آنچه با يكديگر در ميان مى گذارند امانت خدا است، پس جايز نيست كه يكى از آن ها بر خلاف ميل برادر دينى اش آنچه كه او ميل به افشاى آن ندارد را بازگو كند. (3) 3


1- - كافى، ج 2، ص 660
2- - بحار الانوار، ج 74، ص 89
3- - تنبيه الخواطر، ج 1، ص 98

ص:118

48- مدارا با حيوانات

حاجيان درسفر حج بايد تمرين كنند تا علاوه بر افراد بشر به حيوانات نيز آزار نرسانند و حقوق همگان را رعايت كنند.

يكى از توصيه هاى معصومين عليهم السلام رفق و مدارا با چهار پايانى بود كه حاجيان به عنوان مركب در سفر حج از آن ها استفاده مى كردند.

امام سجاد عليه السلام با شترى چهل مرتبه به حج رفت و در اين مسير طولانى و خطرناك، يك تازيانه به آن حيوان نزد. (1) 1

اسماعيل بن ابى زياد به اسناد خود نقل كرده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هر چهارپايى به گردن صاحب خود حقوقى دارد:

هر گاه درمنزلى فرود آمد، ابتدا به آن علوفه دهد و چون از كنار آب مى گذرد به آن آب دهد، به صورت آن نزند، و جز در راه خدا بر پشت آن سوار نگردد، بيش از توان او بار بر آن حمل نكند و بيش از طاقتش آن را راه نبرد. (2) 2

سكونى به اسناد خود از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده كه


1- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 191
2- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 187

ص:119

فرمود:

خداوند متعال مدارا را دوست دارد و مدارا كننده را كمك مى دهد، پس هنگامى كه بر چهار پاى لاغرى سوار شديد، در مكان محل استراحت آنان فرود آييد، اگر زمين آن محل خشك و بى علف بود آن را زودتر حركت دهيد و اگر زمين سرسبز بود پس آنجا فرود آييد (و آن ها را راحت بگذاريد). (1) 1

در حديث ديگرى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هر يك از شما با چهارپايى مسافرت كرد، موقع فرود آمدن در هر منزلى ابتدا به آن آب و علف دهد. (2) 2

ابن فضال از حماد لحام نقل كرده كه گفت:

قطار شترى از كنار امام صادق عليه السلام گذر مى كرد، آن حضرت شتر بار كشى را ديد كه بارش كج شده، فرمود:

اى غلام، با اين شتر به عدالت رفتار كن. پس همانا خداوندمتعال عدالت را دوست مى دارد. (3) 3

گرچه در اين زمان كسى از حيوانات به عنوان وسيله نقليه استفاده نمى كند، ليكن شايد بتوان اين استفاده را از روايات داشت كه حاجيان موظف اند در حفظ و حراست از وسائل نقليه عمومى مانند هواپيما، اتوبوس و ... كوشا و مراقب باشند.


1- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 189
2- - همان.
3- - همان، ص 191

ص:120

49- صبر در برابر مشكلات

طبيعت سفر، همواره با سختى و مشكلات همراه است، نظم زندگى به هم مى خورد و دشوارى هاى ناخواسته اى بر انسان تحميل مى شود، بهترين راه مقابله با اين سختى ها، صبر و بردبارى است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ ... وَ دَعِ الدُّنْيَا وَ الرَّاحَة. (1) 1

هنگامى كه اراده حج نمودى، دنيا و راحتى را رها كن ...

محرم شدن، از محرمات احرام پرهيز كردن، در بين جمعيت انبوه حاجيان طواف كردن، حضور در صحراى عرفات، كوچ از عرفات به مشعر و در صحراى فاقد امكانات شبى را تا صبح به سر بردن، پياده به سوى منا در ميان آن جمعيت حركت نمودن و سپس رمى جمرات و سر تراشيدن و ... سختى هايى دارد كه اگر حاجى عاشقانه هر يك از آن ها را انجام دهد، سختى ها به لذت روحى مبدّل خواهد شد.

در روايت ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود:

مَا مِنْ مَلِكٍ وَ لا سُوقَةٍ يَصِلُ إِلَى الْحَجِّ إِلَّا


1- - مستدرك الوسائل، ج 10، ص 172

ص:121

بِمَشَقَّةٍ فِي تَغْيِيرِ مَطْعَمٍ أَوْ مَشْرَبٍ أَوْ رِيحٍ أَوْ شَمْسٍ لا يَسْتَطِيعُ رَدَّهَا وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَجَلَّ وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ. (1) 1

هيچ پادشاه و نه هيچ رعيتى به حج نمى رسد مگر اينكه نوعى مشقت و ناگوارى در غذا، آشاميدنى ها، باد توفان، خورشيد و گرماى هوا او را تحت تأثير قرار مى دهد و اين است معنى فرموده خداوند بلند مرتبه كه اين چهار پايان هستندكه بارهاى شما را به شهر حمل مى كنند و اگر آن ها نبودند شما بامشقت و جان كندن آن را مى برديد، همانان پروردگار شما مهربان و رحيم است.

در روايت ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود:

وَ مَا أَحَدٌ يَبْلُغُهُ حَتَّى تَنَالَهُ الْمَشَقَّةُ. (2) 2

هيچ كس به حج دست نمى يابد مگر اينكه مشقت و سختى به او مى رسد.

تحمل سختى و رنج، خود بخشى از فلسفه حج


1- - كافى، ج 4، ص 253
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 112

ص:122

است كه در آن، انسان ساخته شده و به ضعف خويش در برابر خداوند بيشتر پى مى برد.

على بن موسى الرضا عليه السلام فرمود:

وَ عِلَّةُ اْلحَجِّ ... وَ ما فِيهِ مِن اسْتِخْراجِ اْلأَمْوالِ وَ تَعْبِ اْلأَبْدانِ وَ حَظٌرِها عَنِ الشَّهَواتِ وَ الَّلذَّاتِ ... (1) 1

پرداخت اموال، سختى بدن ها، دورماندن ازشهوات و لذات و ... بخشى از فلسفه وجوب حج است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

پدرم امام باقر عليه السلام پيوسته مى فرمود:

حج از نماز و روزه برتر است، همانا نمازگزار ساعتى و روزه دار، يك روز از اهل خود دور مى شود، اما حاجى بدن خود را به رنج مى افكند و نفس خود را به سختى و اميد وا مى دارد و مال خود را انفاق و مدتى طولانى از خانواده خود دور مى ماند ... (2) 2

از جمله سختى هاى حج، تحمل گرما در فصل تابستان، به خصوص هنگام حضور در عرفات و منا است.


1- - كافى، ج 4، ص 255، ح 14
2- - مسند احمد، ج 4، ص 114

ص:123

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى حَرِّ مَكَّةَ سَاعَةً تَبَاعَدَتْ عَنْهُ النَّارُ مَسِيرَةَ مِائَةِ عَامٍ وَ تَقَرَّبَتْ مِنْهُ الْجَنَّةُ مَسِيرَةَ مِائَةِ عَامٍ. (1) 1

و كسى كه يك ساعت بر گرماى مكه صبر كند، دوزخ يك صد سال از وى دور و بهشت يك صد سال به وى نزديك مى گردد.

تحمل گرما و ساخته شدن و ايجاد تحول روحى، انسان حج گزار را به خدا نزديك و از آتش دور مى كند و بر اساس فرموده ائمه معصومين عليهم السلام اجر كسانى كه در سرما و گرما حج به جا مى آورند از ديگران بالاتر است. (2) 2

در ره منزل ليلى كه خطرهاست به جان شرط اول قدم آن است كه مجنون باشى

گرچه امروزه امكانات فراوانى براى حاجيان فراهم شده و منازل به حرمين نزديك تر و راه ها هموارتر و رفت و آمدها سهل تر و آب و غذا فراوان و بهداشتى و خيمه هاى منا ضدآتش و داراى كولر است و آب و


1- - مستدرك الوسائل، ج 9، ص 364، ح 11088
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 174، ح 14558

ص:124

ساير نيازمندى هاى حجاج به موقع تأمين مى گردد، ليكن درعين حال اين سفر دشوارى هايى دارد كه بايد با صبر و حوصله آنها را تحمل و از كنار آن عبور نمود.

50- مواعظ لقمان به مسافران

امام صادق عليه السلام فرمود:

لقمان به پسرش گفت:

هرگاه با گروهى همسفر شدى، در كارهاى خود و آنان بسيار با آن ها مشورت كن و با لبخند با آنان برخورد كن (وخنده رو باش) و در زاد و توشه اى كه همراه دارى نسبت به آنها كريم و بخشنده باش، هرگاه تو را دعوت كردند بپذير و اگر از تو كمك خواستند آنان را يارى ده، بيشتر ساكت و خاموش باش و فراوان نماز بخوان و در آنچه كه با خود دارى از مركب و مال و توشه، بسيار بخشنده باش.

هر گاه درامر حقى از تو شهادت خواستند، شهادت ده و هر گاه از تو مشورت خواستند، با دقت نظر به آنان پاسخ ده، و پيش از آن كه درباره چيزى فكر كنى و چگونگى آن بر تو روشن شود تصميم نگير و در مشورت دهى به ديگران با شتاب پاسخ نده، مگر آن كه در حال برخاستن، نشستن، غذا خوردن و ... فكرت را در رابطه با آن امر به كار اندازى. همانا كسى كه براى

ص:125

طرف مشورت خيرخواهى نكند، خداوند رأى و انديشه او را مى گيرد و (لباس) امانت را از او دور كند.

هر گاه ديدى همراهان تو حركت مى كنند، با آن ها حركت كن و اگر ديدى كار مى كنند تو هم با آنان كاركن و اگر صدقه و يا وامى به كسى دادند تو نيز به ايشان اعطا كن و از آن كه از تو بزرگتر است حرف شنوى داشته باش.

هرگاه همراهانت تو را به چيزى فرمان دادند و از تو چيزى پرسيدند به آن ها آرى بگو و نگو خير؛ زيرا نه گفتن عيب و نقص است.

و هرگاه در راه سرگردان مانديد، از مركب فرود آييد و آن گاه كه ترديد داشتيد بايستيد و مشورت كنيد ...

فرزندم هرگاه وقت نماز فرارسيد براى هيچ كارى نماز را به تأخير ميانداز، نماز را بخوان و خود را از اين دَيْنى كه به عهده دارى راحت كن، نماز را به جماعت بگزار اگرچه بر سرِ نيزه باشد (1) 1 ...

هر گاه خواستيد جايى منزل كنيد، در مكانى فرود آييد كه خوش منظرتر و خاكش نرم تر و پرعلف تر باشد.


1- - كنايه از تنگى مكان است.

ص:126

و آنگاه كه فرود آمدى، پيش از آن كه بنشينى دو ركعت نماز بگزار و هر گاه نياز به قضاى حاجت داشتى از آنجا فاصله بگير و چون خواستى كوچ كنى دو ركعت نماز بگزار، و با زمينى كه در آن فرود آمده بودى وداع كن و بر آن سرزمين و مردم آن جا درود فرست؛ زيرا هر سرزمينى ساكنانى از فرشتگان دارد.

اگر مى توانى غذا نخور مگر آن كه نخست بخشى از آن غذا را انفاق كرده باشى و تا زمانى كه سوار بر مركبى، بر تو باد به تلاوت قرآن و تازمانى كه مشغول كارى هستى بر تو باد به تسبيح خداگفتن و هر وقت كار خاصى ندارى برتو باد به دعا ... (1) 1

51- راهنماى گمشدگان

ابوبصير گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: اگر در راه گم شدى فرياد كن و بگو:

يَا صَالِحُ أَوْ يَا أَبَا صَالِحٍ أَرْشِدُونَا إِلَى الطَّرِيقِ يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ. (2) 2

اى صالح و اى ابا صالح لطف و عنايت خداوند بر شما باد، ما را راهنمايى كنيد.


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 440، ح 15208 و 15209
2- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 195، ح 885 و 886

ص:127

همچنين نقل شده كه خداوند صالح را بر بيابان و حمزه را بر دريا گمارده است.

عبيداللَّه گويد:

چنين مشكلى براى ما پيش آمد و ما راه را گم كرديم، برخى از همراهان از ما خواستند تا صداى خود را بلند كرده و جمله فوق را بگوييم، پس از آنكه صدا زديم، دو نفر به سوى ما آمده ما را راهنمايى كردند و گفتند: راه از سمت راست است (يا آن كه گفتند سمت چپ) و ما درهمان جهت حركت كرده، راه را يافتيم.

او همچنين از قول پدرش نقل كرده كه در بيابان راه را گم كرديم پس بلند صدا زديم (يا صالح و يا اباصالح) آنگاه ما را راهنمايى كردند. رفيق همراه ما گفت:

صداى ضعيفى را شنيدم كه مى گفت:

راه در سمت راست است و ما خيلى راه نرفته بوديم كه به مسير اصلى رسيديم. (1) 1

52- زينت تشيّع

زائران ايرانى سفيران مذهب تشيع و انقلاب اسلامى در سرزمين وحى اند، مسلمانان حاضر در آن


1- - محاسن، ص 363

ص:128

ديار، شيعه بودن و ويژگى هاى تشيع را در رفتار و كردار ايرانيان مى بينند، بنابراين بايد به شكلى عمل كنند كه باعث زينت و افتخار پيشوايان خود باشند.

هشام كندى مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:

شما را برحذر مى دارم از اين كه كارى انجام دهيد كه به خاطر آن، ما را سرزنش كنند؛ زيرا فرزندِ بد، با عمل خود پدر را بدنام مى كند. شما براى آن كس كه خود را به او بسته و از ديگران به خاطر او گسسته ايد آبرو و زينت باشيد، در ميان عشاير آنان نماز بگزاريد (يعنى در نماز جماعت آنان شركت كنيد) بيماران آن ها را عيادت كنيد، در تشييع جنازه آنان حاضر شويد و مبادا آن ها در كار خير بر شما سبقت گيرند، شما در انجام كارهاى خير از آن ها سزاوارتريد (1) 1 ...

معاويةبن وهب گويد: خدمت امام صادق عليه السلام آمده، گفتم:

ما (پيروان شما) شايسته است كه در رفتار با هم مذهبان خود و نيز مردم ديگرى كه با آنان معاشرت داريم چگونه رفتار كنيم؟

حضرت در پاسخ فرمود:


1- - كافى ج 2، ص 219

ص:129

امانت آنان را به آن ها برگردانيد، بيمارانشان را عيادت كنيد و در تشييع جنازه هاى آنان حضور يابيد. (1) 1

معاويةبن وهب در حديث ديگرى گفته است:

از امام صادق عليه السلام پرسيدم، ما با هم مذهبان و نيز كسانى كه هم مذهب ما نيستند چگونه رفتار كنيم؟

حضرت فرمود:

به امامان خود كه از آن ها پيروى مى كنيد بنگريد و هر كارى كه آن ها مى كنند شما نيز انجام دهيد. پس به خدا سوگند پيشوايان شما از بيماران آن ها عيادت مى كنند، درتشييع جنازه هاى آنان حاضر مى شوند و به سود و زيان آنان شهادت مى دهند و امانت آنان را به آنان باز مى گردانند. (2) 2

ابى اسامه زيد شحّام گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود:

به هر يك از آنان كه مى بينى از من اطاعت كرده و به گفته من عمل مى كند سلام برسان، من شما را به تقواى خداوند و ورع در دين، كوشش و تلاش براى خدا و راست گويى و امانت دارى و سجده هاى طولانى و نيكى به همسايه دعوت و سفارش مى كنم.


1- - كافى، ج 2، ص 635
2- - كافى، ج 2، ص 136

ص:130

رسول خدا صلى الله عليه و آله مأمور به ابلاغ چنين برنامه هايى بوده و اينها را آورده است، بنابراين، امانت هركه به شما امانت سپرده را، به او بازگردانيد، خواه خوش كردار بوده و يا بدكار، همانا رسول خدا صلى الله عليه و آله پيوسته دستور مى داد حتى نخ و سوزنى را هم اگر امانت سپرده اند به صاحبش برگردانند.

[امام سپس فرمودند:] باعشاير آنان نماز بگزاريد و در تشييع جنازه ايشان حاضر شويد، بيماران آن ها را عيادت كنيد، حقوق ايشان را بپردازيد، پس هر مردى از شما اگر در دين خود ورع داشته باشد و راست گويد و امانت را بپردازد و با مردم خوش رفتارى كند، گفته مى شود اين مرد جعفرى است و اين موجب خشنودى من مى شود و شادى را بر من وارد مى كند و گفته مى شود:

اين است تربيت جعفر (بن محمد الصادق عليه السلام).

به خدا سوگند، پدرم (امام باقر عليه السلام) براى من نقل كرد كه مردى از شيعيان على بن ابى طالب عليه السلام، در ميان قبيله اى زندگى مى كرد كه زينت آنان به شمار مى آمد، او از همه امانت دارتر بود و حقوق را بيش از ديگران مراعات مى كرد. از همه راستگوتر بود؛ به گونه اى كه همگان وصايا و امانت هاى خود را به وى مى سپردند، [اگر] از همه مردم آن قبيله سئوال مى كردى، مى گفتند:

ص:131

مَنْ مِثْلُ فُلان؛ چه كسى مثل فلانى است؟

يعنى او از همه ما امانت دارتر و راستگوتر است. (1) 1

اين گونه رفتار و عمل با مخالفان و خوشرفتارى و سلوك اسلامى با ديگر مسلمانان، موجب ايجاد جاذبه براى تشيع بوده، آنان را به مذهب شيعه و اهل بيت عصمت و طهارت علاقه مند مى كند. و لذا تمامى حج گزاران چه در دورن كاروان ها و چه در اجتماعات مسجد النبى و مسجدالحرام و ديگر مجامع عمومى، بايد كاملًا مراقب رفتار و كردار خود باشند تا خشنودى امامان معصوم عليهم السلام را بر ديگر دستاوردهاى اين سفر الهى بيافزايند.

53- ايجاد جاذبه

بسيارى از حاجيان مى پرسند: ما براى ايجاد جاذبه بيشتر نسبت به اهل بيت عصمت و طهارت و تشيع در حرمين شريفين چگونه رفتار كنيم؟

پاسخ اين پرسش، در بيان امام صادق عليه السلام آمده است:

كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ


1- - كافى، ج 2، ص 636

ص:132

الْوَرَعَ وَ الاجْتِهَادَ وَ الصَّلاةَ وَ الْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَةٌ. (1) 1

شما با غيرزبانتان (يعنى در عمل) مردم را (به اسلام و تشيع) دعوت كنيد، بايد از شما ورع، كوشش، نماز و كار خير ببينند، اينها دعوت كننده بوده (و جاذبه ايجاد مى كند).

درحديث ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود:

همانا ما هيچ مردى را مؤمن نمى شماريم، مگر آن كه تمامى اوامر و دستورات ما را اطاعت و پيروى كند، آگاه باشيد يكى از نشانه هاى پيروى از دستورات و ارادت ورزى به ما، داشتن ورع است پس خود را به آن بياراييد، خداوند بر شما رحمت آورد، دشمنان ما را با آن در تنگنا قرار دهيد، خداوند شما را رهايى بخشد. (2) 2

پيام اين حديث و احاديث مشابه آن به شيعيان اين است كه آنان نبايد تنها به شيعه بودن دل خوش كرده قانع باشند، بلكه بايد در عمل پيرو راستين اهل بيت بوده، در همه جا الگوى رفتارى پيشوايان خود را پياده كنند و به نمايش بگذارند.


1- - كافى، ج 2، ص 78
2- - همان.

ص:133

امام باقر عليه السلام در روايتى ويژگى هاى شيعيان خود را براى جابربن عبداللَّه انصارى اين گونه بيان فرموده اند:

اى جابر كسى كه خود را منتسب به ما مى دارد، آيا او را همين بس است كه گويد ما اهل بيت را دوست داريم؟

به خدا سوگند شيعه ما نيست جز كسى كه از خدا بترسد و او را فرمانبردار باشد، اين گونه كسان شناخته نمى شوند جز با تواضع و خشوع، امانتدارى، كثرت ياد خدا، روزه دارى، اقامه نماز، نيكى به پدر و مادر، رسيدگى به حال همسايگان فقير و مسكين و بدهكار و رسيدگى به يتيمان، راستگويى، خواندن قرآن، كنترل زبان از (تعرض به) مردم مگر با خير و خوبى، و اين گونه كسان در ميان قوم خود امين و مورد اعتماد مى باشند.

جابر گويد: عرض كردم: فرزند رسول خدا! من امروزه كسى را با اين خصوصيت ها كه بيان فرموديد نمى شناسم!

امام فرمود:

اى جابر! روش هاى گوناگون تو را به سوى خود نكشاند، كه فكر كنى براى مرد همين كافى است كه بگويد:

من على را دوست مى دارم و پيرو او هستم و سپس

ص:134

با اين گفته عملى همراه نباشد.

پس اگر گويد: من رسول خدا صلى الله عليه و آله را دوست دارم، اما از سيره پيامبر پيروى نكرده، به سنت او عمل نكند، دوستى رسول خدا صلى الله عليه و آله او را هيچ سودى ندهد.

پس از خدا بترسيد و براى دستيابى به آنچه نزد خدا است كار كنيد، و ميان خدا و هيچكس خويشاوندى و قرابتى وجود ندارد، بهترين بندگان خدا و گرامى ترين آن ها نزد خداوند، با تقواترين و مطيع ترين آنها است.

اى جابر! به خدا سوگند، به خداوند نمى توان نزديك شد جز با اطاعت و فرمانبردارى ...

مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلايَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ. (1) 1

هر كه مطيع خدا است، او دوست ما است و هر كه خدارا نافرمانى كند، دشمن مااست، به ولايت ما نمى توان رسيد جز با عمل و ورع.

54- پوشش مناسب

از نكاتى كه لازم است حاجيان در سفر حج مراعات كنند، استفاده از لباس تميز و پوشش مناسب در داخل


1- - كافى ج 2، ص 74، ح 3

ص:135

كاروان ها و به خصوص در مقابل ديدگان ديگر مسلمانها است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

خداوند زيبايى و خودآرايى را دوست مى دارد و فقر و بيچارگى و نادار و تهى دست جلوه دادن را ناخوش دارد. و همانا خداوند عزّوجلّ هرگاه به بنده اش نعمتى دهد، دوست دارد تا آثار آن نعمت را در او ببيند، گفته شد چگونه؟

حضرت فرمود:

لباس خود را تميز كند (لباس تميز بپوشد) خود را خوشبو گرداند، خانه اش را گچ كارى كند و جلو در منزل خود را جارو نمايد. (1) 1

روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله به مردى با موهاى ژوليده و لباس كثيف و سر و وضع پريشان برخورد كرد و خطاب به وى فرمود:

بهره بردن از نعمت هاى الهى و نماياندن نعمت جزيى از دين است. (2) 2


1- - امالى طوسى، ص 275
2- - فروع كافى ج 6، ص 439

ص:136

على عليه السلام نيز فرمود:

همچنان كه دوست مى داريد افراد ناآشنا شما را دربهترين حالت خود ببينند و در نتيجه خود را براى آن ها مى آراييد، زمانى كه نزد برادر مسلمان خود مى رويد نيز، خود را آراسته (با لباس و وضعيت مناسب) ظاهر شويد. (1) 1

باز در حديثى ديگر رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

همانا خداوند دوست مى دارد هنگامى كه بنده اش نزد برادران دينى خود مى رود با هيأتى منظم و آراسته باشد. (2) 2

در رابطه با وضعيت موهاى سر نيز رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هر كس موى خود را بلند گزارد بايد به آن برسد (و آن را مرتب كند) و گرنه آن را كوتاه نمايد. (3) 3

حاجيان همچنين از لباس هايى با رنگ روشن


1- - خصال، ص 612
2- - مكارم الاخلاق، ج 1، ص 85
3- - وسائل الشيعه، ج 2، ص 129

ص:137

استفاده كنند، در روايات از ميان رنگ ها، به رنگ سفيد توجه بيشترى شده است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

لباس سفيد بپوشيد كه پاك و پاكيزه تر است. (1) 1

55- عبادت عاشقانه

حرمين شريفين بهترين مكان ها براى عبادت خداوند بر روى كره زمين است، عبادت نيز اگر با اخلاص همراه باشد، به يقين مورد پذيرش حضرت حق قرار مى گيرد. از اين رو حاجيان بايد فرصت ها را غنيمت شمرده، از لحظه لحظه عمرشان در اين سفر توشه برگيرند و آن را ذخيره آخرت كنند. ليكن در عين حال به اين نكته توجه داشته باشند كه در انجام عبادات افراط ننموده و خود را آن چنان خسته نكنند كه هميشه با حال كسالت به عبادت مشغول شوند؛ زيرا عبادتى ارزشمند است كه انسان با عشق و شور كامل در پيشگاه خدا حاضر شود و قلبش از خوف خدا به تپش درآيد و اشك از ديدگانش جارى گردد و به گونه اى خدا را بخواند كه گويى خدا را مى بيند و مشاهده مى كند.


1- - وافى، ج 20، ص 711

ص:138

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

خدا را چنان عبادت كن كه گويى او را مى بينى ... (1) 1

آن حضرت همچنين فرمود:

برترين مردم كسى است كه عاشق عبادت بوده، آن را در آغوش گيرد و از صميم قلب دوستش بدارد و با بدن خود آن را لمس كند و خويشتن را براى آن از هر چيزى فارغ سازد، و بر او باكى نباشد كه دنيايش به سختى مى گذرد يا به آسانى. (2) 2

اميرمؤمنان على عليه السلام در نامه اى به حارث همدانى اين گونه مرقوم فرمود:

نفس خود را در عبادت پروردگار فريب ده و با آن مدارا كن و به زور وادار به عبادتش مساز و در فراغت و خرّمى اش او را به طاعت وبندگى وادار، مگر درمواردى كه بر تو واجب است (مانند نمازهاى يوميه) كه از به جا آوردن آن در وقتش چاره اى نيست ... (3) 3

اما سجاد عليه السلام نيز اين گونه دعا كند:


1- - كنز العمال، ح 5250
2- - كافى، ج 2، ص 83
3- - نهج البلاغه، نامه 69

ص:139

... أسْئَلُكَ مِنَ الشَّهادَةِ اقْسَطُها وَ مِنَ الْعِبادَةِ أَنْشَطُها. (1) 1

خداوندا! از شهادت دادن، عادلانه ترين آن را و از عبادت، با نشاطترين آن را از تو مى خواهم.

رسول خدا صلى الله عليه و آله در يكى از وصاياى خود به امير مؤمنان على عليه السلام اين چنين فرمود:

يا على، اين دين محكم و پايدار است پس به آرامى در آن درآى و عبادت پروردگارت را مبغوض خود مكن، پس همانا كسى كه افراط مى كند نه مركبى به جاى مى گذارد ونه راه طى مى كند ... (2) 2

انجام عبادت كم، ليكن همراه با خشوع و تضرع و اخلاص در پيشگاه خداوند از عبادت فراوان ليكن همراه با كسالت و بى حالى ارزشش بيشتر و بالاتر است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

من نوجوان بودم و در حالى كه عرق ريزان مشغول طواف بودم، پدرم (امام باقر عليه السلام) به


1- - بحار الانوار، ج 91، ص 155
2- - كافى، ج 2، ص 86

ص:140

من برخورد كرد و فرمود: اى فرزندم، جعفر! چون خداوند بنده اى را دوست دارد، او را به بهشت مى برد و از او به اندك عبادتى راضى است. (1) 1

56- اغتنام فرصت ها

مكه و مدينه از جاذبه هاى بيشمارى برخوردارند.

حاجيان با اولين نگاه خود به گنبد سبز رسول خدا صلى الله عليه و آله يا قبرستان بقيع و باديدن كعبه در مكه مكرمه دگرگون شده، بى اختيار اشك از ديدگانشان جارى مى شود و چنين صحنه هايى در عرفات، مشعر، مِنا و ديگر اماكن مقدس اين دو شهر فراوان ديده مى شود. حاجى بايد چنين لحظاتى را غنيمت شمرده، از خداوند چيزى را طلب كند كه خير دنيا و آخرت او و وابستگانش در آن باشد.

آدمى گاهى دلش مى شكند و اشكش جارى مى شود و در آن حال از خداوند مى خواهد تا خانه كوچكش را به يك خانه بزرگ تبديل كند و يا آن كه به كسب و كارش رونق دهد و چه بسا حاجتش نيز برآورده شود ليكن فرصت مهمّى را از دست


1- - كافى، ج 2، ص 86

ص:141

داده است.

از اين رو شايسته است حاجى، با مراجعه به ادعيه اى كه در قرآن كريم آمده و يا دعاهايى كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام نقل شده، جملاتى را در ذهن خود داشته باشد تا در آن لحظه حساسى كه دلش مى شكند و اشكش جارى مى شود از خداوند چيزى را بخواهد كه خير دنيا و آخرت در آن باشد.

برخى از اين دعاها عبارتنداز:

1- امام باقر عليه السلام به زراره فرمود بگو:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَافِيَتَكَ فِي أُمُورِي كُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْيِ الدُّنْيَا وَ عَذَابِ الْآخِرَةِ. (1) 1

بار خدايا! از تو مى خواهم، همه خوبى هايى را كه علم تو به آن احاطه دارد و به تو پناه مى برم از همه بدى هايى كه تو به آن علم دارى و بار خدايا! از تو مى خواهم سلامتى و عافيت را در تمام كارهايم و به تو پناه مى برم از خوارى در دنيا و عذاب آخرت.


1- - كافى، ج 2، ص 578

ص:142

2- مناجات با خدا.

محمدبن ابى حمزه به نقل از پدرش مى گويد:

امام على بن الحسين عليهما السلام را شب هنگام، كنار كعبه ديدم كه نماز مى خواند، پس قيام خود را طولانى كرد تا آنجا كه گاهى بر پاى راست و گاهى بر پاى چپ تكيه مى كرد سپس با صدايى همراه با گريه مى فرمود:

يَا سَيِّدِي تُعَذِّبُنِي وَ حُبُّكَ فِي قَلْبِي، أَمَا وَ عِزَّتِكَ لَئِنْ فَعَلْتَ لَتَجْمَعَنَّ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَوْمٍ طَالَ مَا عَادَيْتُهُمْ فِيكَ. (1) 1

آقاى من! آيا در حالى كه محبت تو در قلب من است مرا عذاب مى كنى؟ به عزتت قسم اگر چنين كنى، ميان من و مردمانى كه مدتى طولانى به خاطر تو با آن ها دشمنى كرده ام جمع كرده اى!

3- در دعاى ابوحمزه ثمالى مى خوانيم:

اللّهُمَّ ... اصْلِحْ جَميعَ احْوالِى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ اطَلْتَ عُمْرَة وَ حَسَّنْتَ عَمَلَهُ وَ اتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ وَ رَضيتَ عَنْهُ و احْيَيْتَهُ حَيوةً طَيِّبَةً .... (2) 2


1- - كافى، ج 2، ص 579
2- - مفاتيح الجنان، دعاى ابوحمزه ثمالى.

ص:143

بار خدايا! تمام حالات مرا اصلاح كن و مرا از كسانى قرار ده كه عمرش را طولانى و كردارش را نيكو و نعمتت را بر او تمام كرده اى و از او خشنود گشته اى و زندگى پاك و پاكيزه به او بخشيده اى ...

4- در همان دعا مى خوانيم:

اللَّهُمَّ أَلْحِقْنِي بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اجْعَلْنِي مِنْ صَالِحِ مَنْ بَقِيَ وَ خُذْ بِي سَبِيلَ الصَّالِحِينَ وَ أَعِنِّي عَلَى نَفْسِي بِمَا تُعِينُ بِهِ الصَّالِحِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ اخْتِمْ عَمَلى بِأَحْسَنِهِ. (1) 1

بار خدايا! مرا به شايستگان از گذشتگان ملحق كن و از شايستگانى كه باقى مانده اند قرارم بده و مرا به راه شايستگان ببر و به من كمك ده بر مخالفت با هواى نفسم، به آنچه كمك دادى شايستگان را بر مخالفتشان با هواى نفس و پايان كارم را به نيكوترين اعمالم ختم كن ...

5- در دعاى ديگرى مى خوانيم:

اللَّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ هَبْ


1- - كافى، ج 2، ص 578

ص:144

لى رَحْمَةً واسِعَةً جامِعَةً ابْلُغُ بِها خَيْرَ الدُّنْيا وَ الاخِرَةِ ....

بار خدايا! بر محمد و آل او درود فرست و به من رحمتى گسترده عطا كن كه به وسيله آن به خير دنيا و آخرت نائل شوم و ...

6- گاهى اوقات يك سطر دعا به عظمت همه جهان معنى و مفهوم دارد.

امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايد:

الهى انْتَ كَما احِبّ فَاجْعَلْنى كَما تُحِبّ. (1) 1

خدايا! تو آنگونه هستى كه من مى خواهم، پس مرا نيز آن گونه قرار ده كه تو مى خواهى!

اگر انسان آنگونه شود كه خدا مى خواهد، به همه خوبى ها دست يافته است.

حال با توجه به آنچه كه ذكر شد، به حجاج بيت اللَّه الحرام توصيه مى شود تا از ادعيه مهمى همچون: دعاى كميل، دعاى ابوحمزه ثمالى، دعاى عرفه امام حسين عليه السلام، مناجات شعبانيه، ادعيه صحيفه سجاديه، دعاى مكارم الاخلاق و زيارت هايى مانند


1- - بحار الانوار، ج 74، ص 400

ص:145

جامعه و امين اللَّه غافل نشده و پس از توجه به قرآن، با خواندن اين ادعيه و دقت در مضامين والاى آن، چگونه با خدا سخن گفتن را آموخته و با درخواست بهترين و جامع ترين و پرمحتواترين دعاها، از خداوند خير بزرگ، حسن عاقبت و موفقيت و فلاح و رستگارى در دنيا و آخرت را براى خود، فرزندان و بستگان و ملتمسين دعا طلب كرده و به فوز عظيم دست يابند.

57- توجه به اوقات نماز

خداوند در قرآن كريم خطاب به مؤمنان فرموده است:

حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ. (1) 1

بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد، و خاضعانه براى خدا بپاخيزيد.

امام صادق عليه السلام نيز به حاجيان توصيه فرموده است كه:

وَ راعِ اوْقاتَ فَرائِضِ اللّهِ وَ سُنَنِ نَبِيّة. (2) 2


1- - بقره: 228
2- - مصباح الشريعه، ص 142

ص:146

پيوسته مراقب و مواظب اوقات واجبات الهى (نمازها) و نيز سنت هاى پيامبرش باش.

در حالات ائمه معصومين عليهم السلام آمده است كه هرگاه زمان نماز فرا مى رسيد، اندامشان به لرزه درآمده، رنگ چهره شان دگرگون مى شد، وقتى علت آن را جويا مى شدند مى فرمودند:

وقت اداى امانتى رسيده كه آسمان ها و زمين و كوه ها زير بار آن نرفتند و آن را برنتافتند (1) 1 و يا مى فرمودند:

سزاوار است كسى كه در پيشگاه خداوند مى ايستد رنگش پريده و بندبند اعضاى بندش بلرزد.

امير مؤمنان على عليه السلام در فرمانى به محمد بن ابى بكر آنگاه كه او را والى مصر قرار داد چنين نگاشت:

صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْ ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلاتِكَ. (2) 2

نماز را در وقت تعيين شده آن به جاى آور،


1- - تفسير صافى، ج 2، ص 370
2- - نهج البلاغه، نامه 27

ص:147

نه به خاطر فراغت و بيكارى در انجام آن شتاب كن و نه به بهانه كار آن را به تأخير بيانداز، بدان كه همه اعمال تو بسته به نماز تو است.

در قرآن كريم خداوند نسبت به كسانى كه نسبت به نماز مسامحه و سهل انگارى مى كنند، با لحنى تهديدآميز سخن گفته است.

در سوره ماعون مى فرمايد:

فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ (1) 1.

واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غافل اند! [و در انجام آن سهل انگارى مى كنند]

رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز فرموده است:

نمازهاى خود را تباه و ضايع نسازيد؛ زيرا كسى كه نمازش را ضايع كند در روز قيامت با قارون و هامان محشور مى شود و بر خداوند است كه او را همراه با منافقين وارد آتش كند. پس واى بر كسى كه مراقب نماز و انجام سنن او نيست. (2) 2


1- - ماعون: 7
2- - وسائل الشيعه، ج 4، ص 30، ح 4431

ص:148

در حديثى ديگر امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه فرمود:

شيطان از مؤمنى كه مراقبت مى كند تا نمازهاى پنج گانه خود را در وقت مقرّر شده بخواند در هراس است، پس هر گاه مؤمن نمازهاى خود را ضايع نموده [نسبت به آن مراقبت نداشته باشد] شيطان جرئت يافته، آن فرد را به گناهان بزرگ مبتلا مى كند. (1) 1

امام صادق عليه السلام در حديث مبسوطى فرمود:

ملك الموت شيطان را از كسى كه نسبت به نماز خود مراقبت دارد دور مى كند، و در لحظه حساس و خطرناك مرگ، شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله را به او تلقين مى كند. (2) 2

از زبان برخى از ائمه معصومين عليهم السلام مكرر نقل شده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

آن كس كه نماز را سبك بشمارد از من


1- - وسائل الشيعه، ج 4، ص 28، ح 4426
2- . وسائل الشيعه، ج 4، ص 29، ح 4429

ص:149

نيست و به خدا سوگند در حوض كوثر بر من وارد نمى شود. (1) 1

ابا بصير گويد:

بر امّ حميده وارد شدم تا رحلت امام صادق عليه السلام را به ايشان تسليت بگويم، پس او گريست و من نيز از گريه او گريستم، آنگاه گفت:

اى ابا محمد، امام صادق عليه السلام هنگام مرگ چشمانش را گشود سپس فرمود: هر كس ميان من و او خويشاوندى هست جمع كنيد و ما هر كس بود جمع كرديم، آنگاه امام به سوى آنان نگريست و فرمود:

إِنَّ شَفَاعَتَنَا لا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاةِ. (2) 2

آن كس كه نماز را سبك بشمارد به شفاعت ما نمى رسد.

با توجه به آنچه ذكر گرديد، زائر سرزمين وحى بايد بيش از گذشته نسبت به نماز اهميت داده و تلاش كند در اول وقت آن را اقامه نمايد و هرگز هنگام نماز در كوچه و خيابان پرسه نزند و چهره تشيع را در نگاه و منظر ديگر مسلمانان خدشه دار نسازد.


1- - وسائل الشيعه، ج 4، ص 25، ح 4417
2- - همان، ص 26، ح 4423

ص:150

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

براى هر چيزى صورتى است و صورت دين شما نماز است، پس هيچ يك از شما چهره دين خود را زشت نكند. (1) 1

نماز وسيله اى براى پاك كردن روح آدمى است از اين رو بايد به استقبال آن شتافت و در اولين فرصت روح و جان را از آلودگى ها پاك كرد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله تشبيه زيبايى در اين زمينه داشته و به برخى از اصحاب خود فرمودند:

اگر درِ خانه هر يك از شما نهرى جارى باشد و هر روز پنج مرتبه در آن غسل كنيد آيا چركى در بدن باقى مى ماند؟

گفتيم: نه

فرمود: مَثَل نماز نيز همچون نهرى جارى است هر نمازى را كه بخوانيد گناهان شما در فاصله بين نمازها را پاك مى كند. (2) 2

لقمان حكيم نيز در وصيت به فرزندش گويد:

فرزندم! آنگاه كه وقت نماز فرا رسيد، آن را به خاطر چيزى به تأخير ميانداز، نماز را به


1- - وسائل الشيعه، ج 4، ص 24، ح 4416
2- - وسائل الشيعه، ج 4، ص 12، ح 4387

ص:151

جاى آر و خود را از اين دَيْن رها ساز، نماز را به جماعت بخوان اگر چه مكان براى نماز تنگ باشد، گويى بر نوك نيزه ايستاده اى. (1) 1

58- نماز نيكو

يكى از توصيه هاى امام صادق عليه السلام به پيروانشان اين است كه نماز را خوب و نيكو بجاى آورند عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ الصَّلاةِ (2) 2

نيكو نماز گزاردن يعنى آداب ظاهرى و باطنى آن را رعايت كردن، برخى از آداب ظاهرى نماز عبارتند از:

1- پيش از نماز دندان ها را مسواك كنند.

2- با لباس خوب و تميز در مساجد حاضر شوند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

رنگ سفيد نزد خداوند محبوب تر است پس در آن نماز بگزاريد. (3) 3

3- موقع نماز خود را معطر كنند.

4- در نماز انگشتر عقيق در دست داشته باشند.

5- نماز را در اول وقت بخوانند.

6- نمازها را در مساجد و به جماعت اقامه كنند.


1- - من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 194، ح 884
2- - امالى مفيد، ص 186
3- - كنز العمال، ج 15، ص 302، ح 4117

ص:152

7- نماز را با دعا آغاز كنند رسول خدا صلى الله عليه و آله خود پس از تكبير مى فرمود:

وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذَلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ. (1) 1

8- پيش از قرائت حمد اعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم بگويد و از شيطان به خدا پناه ببرد.

9- هنگام خواندن نماز آرام باشد و حركت نكند.

10- نماز را تند و با عجله نخواند.

آداب باطنى نماز نيز عبارتند از:

1- حضور قلب

2- خضوع و خشوع

3- حالت بكاء و گريه

4- به گونه اى نماز بخواند كه گويى خداوند را مى بيند و بداند كه اگر او خدا را نمى بيند خداوند او را مشاهده مى كند و ... (2) 2


1- - كافى، ج 3، ص 310، ح 7؛ تهذيب، ج 2، ص 67، ح 224
2- - الصلوة فى الكتاب والسنة صص: 65- 86

ص:153

59- شركت در نماز جماعت

يكى از موفقيت هاى بزرگ سفر حج، دستيابى به ثواب فراوان نماز گزارى در مسجد النبى و مسجد الحرام است.

امام صادق عليه السلام فرمود:

نماز در مسجد الحرام يكصد هزار و در مسجد النبى ده هزار نماز پاداش دارد. (1) 1

و طبيعى است كه اگر نمازهاى واجب را در اين دو مكان مقدّس به جماعت بخوانند، پاداشى برتر و غير قابل تصوّر خواهد داشت. در روايت آمده است كه:

اگر نماز به جماعت خوانده شود و نماز گزاران بيش از ده نفر باشند شمارش پاداش آن براى افراد بشر امكان پذير نيست.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

فَإِنْ زَادُوا عَلَى الْعَشَرَةِ فَلَوْ صَارَتْ بِحَارُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ كُلُّهَا مِدَاداً وَ الْأَشْجَارُ أَقْلاماً وَ الثَّقَلانِ مَعَ الْمَلائِكَةِ كُتَّاباً لَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يَكْتُبُوا ثَوَابَ رَكْعَةٍ وَاحِدَةٍ. (2) 2


1- - كافى، ج 4، ص 586، ح 1.
2- - مستدرك الوسائل، ج 6، ص 443.

ص:154

اگر بيش از ده نفر شدند، اگر درياهاى آسمان و زمين مركّب و جن و انس و فرشتگان نويسنده شوند، نخواهند توانست ثواب يك ركعت آن را بنويسند.

امام صادق عليه السلام نيز به پيروان خود دستور داده اند تا نمازهايشان را در مساجد [و به جماعت بخوانند:

عَلَيْكُمْ بِالصَّلاةِ فِي الْمَسَاجِدِ .... (1) 1

بر شما باد به خواندن نماز در مساجد.

آن حضرت همچنين به زيد الشّحام كه با غير شيعه معاشر بود و با آنان در يك منطقه زندگى مى كرد، فرمود:

خود را با اخلاق ايشان تطبيق دهيد رفتارى خوب با آنان داشته باشيد، در مساجدشان نماز بگزاريد، از بيمارانشان عيادت كنيد، در تشييع جنازه آنان حاضر شويد، و اگر بتوانيد امام جماعت يا مؤذن آنان باشيد چنين كنيد، زيرا اگر چنين رفتار بنماييد گويند:

اينها جعفرى (و پيروان جعفر بن محمد


1- - كافى، ج 2، ص 635.

ص:155

الصادق عليه السلام) اند، خداوند جعفر را رحمت كند.

ياران خود را چه خوب تربيت كرده است ... (1) 1

بنابراين نتيجه مى گيريم:

1- نماز خواندن در مسجد النبى و مسجد الحرام ثواب فراوان دارد.

2- دستور امام صادق عليه السلام است كه نمازها را به جماعت بخوانيم.

3- دستور امام صادق عليه السلام است كه در نمازهاى جماعت ديگران شركت كنيم.

4- اگر نماز به جماعت خوانده شود، نوشتن ثوابِ آن براى كسى مقدور نيست.

حال با اين همه سفارش و تأكيد، متأسفانه گاهى مشاهده مى شود كه برخى از زائران ايرانى، يكى از زيباترين و شكوهمندترين صحنه ها، در مكه و مدينه را به تلخ ترين خاطره ها در ذهن مسلمانان ساير كشورها تبديل مى كنند.

در ايام حج مسلمانان جهان، كه براى انجام فريضه حج و زيارت قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله به مكه و مدينه آمده اند، پيش از گفتن اذان، همچون سيل به سوى حرم سرازير مى شوند، راه هاى منتهى به حرم همه پر از انسان هاى عاشق پيشه اى است كه به عشق خدا به اين


1- - من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 383

ص:156

سرزمين آمده اند و اگر كسى دير برسد در بسيارى اوقات امكان ورود به مسجد را پيدا نمى كند، درست در چنين وضعيتى بعضى از زائران ايرانى، يا از مسجد خارج شده و يا در كنار مغازه ها و خيابان ها نشسته و يا به سوى منازل خود در حال حركت اند و در نتيجه خاطره تلخى از خود و تشيع در ذهن مسلمانان ساير كشورها به يادگار مى گذارند.

اگر اين گونه افراد به سخنان و سفارش هاى امام صادق عليه السلام توجه كنند، به يقين از اين رفتارها دست برمى دارند.

امام صادق عليه السلام از طريق پدران خود از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه آن حضرت فرمود:

كسى كه صداى اذان را در مسجد بشنود و بدون علت و بيمارى از مسجد خارج شود منافق است مگر آن كه تصميم داشته باشد به مسجد برگردد. (1) 1

بنابراين، بر حاجيان لازم است هنگام اقامه نماز جماعت، از منازل خود و يا هر جا كه هستند به طرف مساجد حركت نموده، در اجتماعات مسلمانان شركت كنند و افزون بر بهره معنوى و پاداش الهى، از بركات


1- - بحار الانوار، ج 85، ص 9، ح 13

ص:157

زندگى جمعى و انس با مردم نيز بهره مند شوند.

على بن ابى طالب عليه السلام نيز فرمود:

مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ فَلَمْ يُجِبْهُ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ فَلا صَلاةَ لَهُ. (1) 1

ابن عباس گفته است:

هر كس نداى مؤذن را بشنود و به آن پاسخ ندهد، چيزى را نخواسته و چيزى نيز براى او خواسته نشده است.

در روايت آمده است كه چون روز قيامت فرا رسد گروهى از مردم به صحنه محشر مى آيند، در حالى كه چهره هايشان همچون ستاره درخشان است، فرشتگان به آنها مى گويند:

شما چه اعمالى داشتيد؟

پاسخ مى دهند:

ما هرگاه نداى اذان را مى شنيديم، براى گرفتن وضو برمى خاستيم و هيچ چيز غير از آن، ما را به خود مشغول نمى كرد.

گروهى نيز محشور مى شوند در حالى كه چهره هاى آنان همچون ماه درخشندگى دارد، اينها نيز در پاسخ به


1- - وسائل الشيعه، ج 8، ص 291، ح 10694.

ص:158

همان سؤال گويند:

ما پيش از وقت نماز وضو مى گرفتيم [و براى نماز آماده مى شديم ، گروهى نيز محشور مى شوند در حالى كه چهره آنان همچون خورشيد مى درخشد. اينها نيز در پاسخ مى گويد:

ما اذان را در مسجد شنيديم. (1) 1

60- نظم در صفوف

يكى از نكاتى كه در روايات بسيار بر آن تأكيد شده، نظم در صفوف نماز جماعت است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

سَوُّوا صُفُوفَكُمْ فَانَّ تَسْوِيَةَ الصَّفِّ تَمامُ الصَّلاة. (2) 2

صف هاى خود را منظم كنيد؛ زيرا مرتب و برابر بودن صفوف [شرط] تمام و كمال بودن نماز است.

پس از آن كه صفوف نماز مرتب شد، اگر هنوز جايى باقى مانده، ابتدا بايد جاهاى خالى را پر كنند و سپس صفوف بعدى را تشكيل دهند.

امير مؤمنان عليه السلام فرمود:


1- - محجة البيضاء، ج 1، ص 344
2- - بحار الانوار، ج 85، ص 20

ص:159

سُدُّوا فُرَجَ الصُّفُوفِ مَنِ اسْتَطَاعَ أَنْ يُتِمَّ الصَّفَّ الْأَوَّلَ وَ الَّذِي يَلِيهِ فَلْيَفْعَلْ فَإِنَّ ذَلِكُمْ أَحَبُّ إِلَى نَبِيِّكُمْ وَ أَتِمُّوا الصُّفُوفَ فَإِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى الَّذِينَ يُتِمُّونَ الصُّفُوفَ. (1) 1

جاهاى خالى صفوف را پر كنيد، كسى كه مى تواند صف اول را تكميل كند و يا صف پس از آن را، پس بايد چنين كند؛ زيرا اين عمل نزد پيامبر دوست داشتنى تر است و صفوف را تكميل و پر كنيد، پس همانا خدا و فرشتگان او، بر كسانى كه صف ها را پر مى كنند، درود مى فرستند.

على عليه السلام در حديثى ديگر فرمود:

بهترين صفوف، صف هاى اول است و آن صف فرشتگان است ... (2) 2

امام صادق عليه السلام نيز فرمود:

صف ها را كامل كنيد و اگر كسى از شما احساس كرد در صف اول جا تنگ است،


1- - بحار الأنوار، ج 85، ص 18
2- - بحار الانوار، ج 83، ص 18

ص:160

زيانى به شما نمى رساند كه در صف بعد بايستد، و اگر در صف اول جاى خالى وجود داشت، زيانى به شما نمى رساند كه به سمت راست يا چپ حركت نموده- اگر جاى خالى كمى اين طرف يا آن طرف بود- و آن جاى خالى را پر كنيد. (1) 1

و بالا خره رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

اگر مردم پاداش آنچه مربوط به اذان و صف اول نماز است را مى دانستند، نسبت به آن علاقمند گرديده، آهنگ آن مى كردند. (2) 2

حال با توجه به آنچه كه از كلام معصومين عليهم السلام نقل شد، پيروان اهل بيت عصمت و طهارت بايد در نظم صفوف جماعت تلاش نموده، به موقع در مساجد حاضر شوند و آنگاه كه صفوف نماز جماعت تشكيل شد و جايى براى نشستن نبود، از آزار رساندن به مسلمانان و از روى دوش آنان عبور كردن خوددارى كنند و هر كجا كه جاى خالى وجود داشت همان جا بنشينند.


1- - بحار الأنوار، ج 83، ص 18
2- - همان، ص 20

ص:161

61- رو به قبله نشستن

حاجيان در حرمين شريفين تلاش كنند رو به قبله بنشينند، به خصوص زمانى كه در مسجد الحرام و يا در مسجد النبى حضور دارند، اين عمل پيروى از سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله است و پاداش دارد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حديثى فرمود:

براى هر چيزى شرف و حرمتى است و شريف ترين مكانِ نشستن، جايى است كه رو به قبله باشد. (1) 1

امام صادق عليه السلام فرمود:

رسول خدا صلى الله عليه و آله بيشتر اوقات رو به قبله مى نشست. (2) 2

متأسفانه گاهى مشاهده مى شود كه حاجيان در مسجد الحرام پشت به كعبه نشسته و با دوستان خود گفتگو مى كنند، اين نه تنها خلاف سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله است بلكه حاجيان را از ثواب نگاه به كعبه نيز محروم مى كند.


1- - بحار الانوار، ج 72، ص 469
2- - مكارم الاخلاق، ج 1، ص 66

ص:162

62- مراعات حال ديگران

در بيشتر اوقات سال، به خصوص فصل تابستان، هواى مكه و مدينه گرم است از اين رو، شايسته است حاجيان هنگام شركت در نمازهاى جماعت و يا در جلسات آموزشى كمى با فاصله بنشينند تا همسفران خود و يا ديگر مسلمانان از تنگى جا اذيت نشوند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده:

براى آنان كه در تابستان دور هم مى نشينند، شايسته است كه هنگام نشستن، ميان هر دو نفر به اندازه استخوان ذراعى فاصله باشد تا در نتيجه از نزديكى به يكديگر در گرما به مشقت نيفتند. (1) 1

63- پرهيز از اسراف

يكى از نكات مهم و قابل توجّه حاجيان اين است كه در سفر حج بايد از اسراف و تبذير خوددارى كنند.

گاهى اوقات حاجيان بيش از نياز و مصرف خود، غذا و نوشابه و آب ميوه را داخل اتاق برده و در نتيجه به دليل ماندن و مصرف نكردن فاسد شده، آن ها را دور مى ريزند و يا هنگام خروج از اتاق، كولر و چراغ ها را


1- - كافى، ج 2، ص 662

ص:163

روشن مى گذارند و از اتاق خارج مى شوند.

قرآن خطاب به مؤمنان مى فرمايد:

كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (1) 1

و بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد، همانا خداوند اسراف كنندگان را دوست نمى دارد.

و در آيه ديگر مى فرمايد:

وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ. (2) 2

و همانا اسراف كنندگان ياران آتش اند.

على عليه السلام فرمود:

اسراف موجب هلاكت و نابودى، و ميانه روى مايه زيادى ثروت است. (3) 3

امام سجاد عليه السلام در دعاى بيستم صحيفه سجاديه، از خداوند مى خواهد:

بار خدايا! مرا از زياده روى و اسراف باز دار و روزيم را از نابودى نگاهدار و ثروتم را


1- - اعراف: 31
2- - غافر: 43
3- - بحار الانوار، ج 59، ص 192

ص:164

با دادن بركت به آن، زياد گردان و راه مصرف آن را در كارهاى خير به من بنمايان. (1) 1

على عليه السلام در روايتى اسراف را اينچنين معرفى كرده و فرموده اند:

خرج كردن دارايى در مسير نادرست، زياده روى و اسراف است. (2) 2

بنابراين، هزينه كردن مال در كارهاى غير ضرورى و خريد كالاهايى كه خيلى به آن نياز ندارد و نيز خريد كالاهاى تزيينى و تجمّلى را مى توان از موارد اسراف شمرد.

در حديث ديگرى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

اين كه هرچه دلت بخواهد بخورى، خود نوعى اسراف است. (3) 3

در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام دور ريختنِ مانده غذا در ظرف (چه آب و چه غذا و استفاده از لباس بيرون در خانه را) از موارد اسراف دانسته اند. (4) 4


1- - صحيفه سجاديه، ص 86
2- - نهج البلاغه، خطبه 126
3- - كنز العمال، ح 7366
4- - بحار الانوار، ج 72، ص 303

ص:165

و در حديثى ديگر امام صادق عليه السلام در بيان معناى آيه وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً فرمود:

هر كس چيزى در راهى غير از اطاعت خدا انفاق كند، او ولخرج است و هر كس در راه خير انفاق نمايد، صرفه جو و ميانه رو است. (1) 1

مُعَمَّرِ بن خِلَّاد گويد:

از امام رضا عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:

كسى كه در منزل غذا مى خورد و چيزى از غذا [در سفره ريخته و باقى مانده، آن را بخورد و كسى كه در صحرا و خارج منزل غذا مى خورد، [باقيمانده غذا را] براى پرندگان و حيوانات وحشى بگذارد. (2) 2

64- پرهيز از پرخورى و خواب زياد

يكى از نكات مهم و قابل توجه در سفر حج اين است كه به دليل فراهم بودن امكانات و تغذيه مناسب، برخى افراد بيش از ظرفيت مورد نياز بدن، اقدام به


1- - بحار الانوار، ج 72، ص 302
2- - فروع كافى، ج 6، ص 300

ص:166

خوردن غذا و نوشيدنى ها مى كنند و در نتيجه به دليل پر شدن شكم و غلبه خواب بر آنها، از فيض حضور بيشتر در حرمين شريفين و به خصوص بهره گيرى از سحرهاى مكه و مدينه محروم مى شوند، از اين رو كسانى كه طالب صفاى روح و حضور زيادتر در مسجد الحرام و مسجد النبى صلى الله عليه و آله و بهره گيرى افزون تر معنوى از اين سفر عظيم الهى هستند، بايد از غذاى كمترى استفاده كنند و به اندازه ضرورت بخوابند و استراحت كنند.

على عليه السلام فرمود:

هرگاه خداوند خوبى بنده اش را اراده كند، كم گويى، كم خورى و كم خوابى را به او الهام و نصيب گرداند. (1) 1

در حديث ديگرى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

با خوردن و آشاميدن فراوان، دل ها را نميرانيد، پس همانا قلب [بر اثر پرخورى مى ميرد، مانند زراعتى كه به آن زياد آب داده شود. (2) 2

حضرت مسيح عليه السلام به پيروان خود مى فرمود:


1- - مستدرك الوسائل، ج 16، ص 213
2- - تنبيه الخواطر، ج 1، ص 46

ص:167

اى بنى اسرائيل، غذا زياد نخوريد؛ زيرا هر كه فراوان غذا بخورد زياد مى خوابد و هر كس زياد بخوابد كمتر نماز گزارد و هر كه كمتر نماز بخواند نامش در شمار غافلان ثبت گردد. (1) 1

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

از پرخورى پرهيز كنيد؛ زيرا مايه بيمارى و تباهى بدن گردد و انسان را در عبادت تنبل و سست گرداند. (2) 2

و باز در جاى ديگر فرمود:

نزد خداوند چيزى منفورتر از معده پر نيست. (3) 3

امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه يحياى پيامبر عليه السلام، روزى با ابليس برخورد كرد و به وى فرمود:

اين آويزها چيست كه همراه دارى؟

ابليس گفت:

اينها شهوات و تمايلاتى است كه فرزندان آدم گرفتار آن شده اند.


1- - وسائل الشيعه، ج 24، ص 241
2- - بحار الانوار، ج 59، ص 266
3- - وسائل الشيعه، ج 24، ص 248

ص:168

يحيى گفت:

آيا چيزى از آن ها براى من هست؟

ابليس پاسخ داد:

چه بسا برخى اوقات كه از خوردن غذا سير شوى، تو را از نماز و ياد خدا باز مى داريم.

يحيى فرمود:

با خدا عهد مى كنم كه هرگز معده خود را از غذا پر نكنم.

ابليس نيز گفت:

... للَّهِ عَلَيَّ أَنْ لا أَنْصَحَ مُسْلِماً أبَداً (1) 1

با خداوند پيمان مى بندم كه هرگز، از اين پس مسلمانى را اندرز ندهم ...

65- مسواك زدن

مسواك دندان ها مستحب مؤكد است و در روايات به مؤمنان سفارش شده تا با هر وضويى دندان ها را مسواك كنند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

وضو نيم يا پاره اى از ايمان و مسواك زدن


1- - وسائل الشيعه، ج 24، ص 241

ص:169

نيمى يا پاره اى از وضو است. (1) 1

امام صادق عليه السلام فرمود:

مِنْ اخْلاقِ الأَنْبِياءِ السِّواكِ. (2) 2

مسواك زدن از اخلاق پيامبران است.

به ويژه كسانى كه در حرمين شريفين اقدام به خواندن قرآن مى كنند، شايسته است پيش از آن، دهان را مسواك كنند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

دهان هاى خود را با مسواك زدن خوشبو كنيد؛ زيرا دهان ها گذرگاه هاى قرآن است. (3) 3

امام صادق عليه السلام براى مسواك، دوازده ويژگى برشمرده اند:

1- از سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله است 2- دهان را تميز مى كند 3- نور چشم را زياد مى كند 4- خداوند را خشنود مى سازد 5- دندان ها را سفيد مى كند 6- پوسيدگى دندان ها را از ميان مى برد 7- لثه را قوى و محكم مى كند 8- اشتهاى به غذا را زياد مى كند 9- بلغم


1- - كنز العمال، ح 26200
2- - بحار الانوار، ج 73، ص 131
3- - كنز العمال، ح 2753

ص:170

را از بين مى برد 10- حافظه را زياد مى كند 11- حسنات انسان را مضاعف مى سازد 12- با مسواك زدن فرشتگان خوشحال مى شوند. (1) 1

حال با توجه به ويژگى هاى فوق و سفارش هاى پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام و به خصوص از آنجا كه سفر حج يك سفر جمعى است و حاجيان در طول شبانه روز، علاوه بر همسفران، در مساجد نيز با ديگر مسلمانان جهان از نزديك ارتباط دارند، لذا شايسته است كه با مسواك زدن دهان خود را خوشبو سازند.

66- چند نكته بهداشتى

رعايت امورى كه تأمين كننده سلامتى انسان در سفر حج مى باشد، بسيار ضرورى و لازم است؛ چرا كه ممكن است با اندك غفلتى، حاجى گرفتار بيمارى شده و چند روزى از فيض حضور در حرم محروم بماند. از اين رو، توجّه زائران را به چند نكته مهم بهداشتى از زبان معصومين عليهم السلام جلب مى نمايم:

1- امام باقر عليه السلام فرمود:

هر كه مى خواهد غذا به او ضرر نرساند، بايد تا گرسنه نشده و معده وى خالى


1- - خصال، ص 481

ص:171

نگشته، غذا نخورد، پس هنگام خوردن غذا ابتدا نام خدا را بر زبان جارى كند و بايد غذا را خوب بجود و تا اشتها دارد از خوردن غذا دست بكشد. (1) 1

امام صادق عليه السلام فرمود:

هر كس پيش و پس از غذا خوردن، دست هاى خود را بشويد، در آغاز و پايان آن غذا به او بركت داده شود و تا زنده است در گشايش به سر برده و از بيمارى جسمانى مصون ماند. (2) 2

3- على عليه السلام فرمود:

غذا را با خوردن [كمى نمك آغاز كنيد ... (3) 3

4- در روايات از خوردن غذاى داغ و فوت كردن غذامردم را نهى كرده اند، بنابراين اين با كمى تأمل و پس از ملايم شدن حرارت غذا، اقدام به خوردن آن كنيد.

روزى براى رسول خدا صلى الله عليه و آله غذاى داغ و سوزان آوردند، حضرت فرمود:


1- - وسائل الشيعه، ج 24، ص 433
2- - فروع كافى، ج 6، ص 290
3- - همان، ص 325

ص:172

بگذاريد تا خنك شود، خداوند نخواسته آتش به ما بخوراند و بركت در [غذاى خنك است. (1) 1

67- ادب لبّيك گفتن

حاجى در ميقات با لبيك گويى حضور خود در محضر حق را اعلام و به خداوند پاسخ مثبت مى دهد، بر اين اساس بر حاجى لازم است ادب را در گفتگو با خداوند مراعات نمايد، برخى آداب لبيك عبارتند از:

1- خشوع

سفيان بن عيينه گويد:

امام زين العابدين عليه السلام در سفر حج، زمانى كه احرام بست و بر مركب قرار گرفت، رنگش زرد شده و لرزه بر اندام آن حضرت افتاد، كسى به آن حضرت گفت: آيا لبيك نمى گوييد؟

فرمود: مى ترسم بگويم و خداوند در پاسخ من بگويد: لا لَبَّيْكَ وَلا سَعْدَيْك پس زمانى كه آن حضرت لبيك گفت، بيهوش شد و از مركب فرو افتاد و تا پايان انجام مناسك حج اين حالت به آن حضرت دست مى داد. (2) 2


1- - فروع كافى، ج 6، صص 321 و 322
2- - الحج فى الكتاب والسنة، ص 182، ح 456

ص:173

2- تكرار لبّيك

امام صادق عليه السلام فرمود:

هر گاه از مسجد شجره محرم شدى، اگر پياده اى، از همانجا كه در مسجد قرار دارى تلبيه بگو و سپس اين چنين بگو:

لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا الْمَعَارِجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّةٍ تَمَامُهَا عَلَيْكَ. (1) 1

و هرگاه بر مركب سوار، يا از آن پياده شدى، به دشتى سرازير و يا بر تپه اى بالا رفتى و يا با سوارى برخورد كردى، و نيز هنگام سحر، با صداى بلند لبّيك بگو. (2) 2

3- بلند گفتن لبيك براى مردان

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: جبرئيل بر من نازل شد و گفت:

همانا خداوند- عزّوجلّ- به تو فرمان مى دهد


1- - الحج فى الكتاب والسنة، ص 182، ح 459
2- - الحج فى الكتاب والسنة، ص 183، ح 459

ص:174

كه ياران و پيروانت امر كنى صدايشان را هنگام گفتن تلبيه بلند كنند؛ چرا كه تلبيه شعار حج است. (1) 1

لازم به تذكر است كه بلند لبيك گفتن، اختصاص به مردان دارد و بر زنان مستحب نيست.

امام صادق عليه السلام فرمودند:

لَيْسَ عَلَى النِّسَاءِ جَهْرٌ بِالتَّلْبِيَةِ. (2) 2

بلند گفتن تلبيه بر زنان لازم نيست.

4- قطع لبيك با ديدن خانه هاى مكه

امام صادق عليه السلام فرمود:

آنكه حج تمتع به جا مى آورد، هنگامى كه نگاهش به خانه هاى مكه افتاد، لبيك گفتن را قطع كند. (3) 3

68- آداب ورود به منطقه حرم و شهر مكه

در روايات براى ورود به مكه، آدابى ويژه بيان شده است كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

1- هنگام ورود به مكه بايد با احرام داخل شود.


1- - الحج في الكتاب والسنه، ص 183، ح 459
2- - همان، ص 184، ح 466
3- - الحج فى الكتاب والسنه، ص 184، ح 467

ص:175

2- براى ورود به مكه غسل كند. (1) 1

رسول خدا صلى الله عليه و آله خود هنگام ورود به مكه در منطقه فخ غسل كرد و سپس وارد مكه شد. (2) 2

حلبى از اصحاب امام صادق عليه السلام گويد:

آن حضرت به ما دستور داد پيش از ورود به مكه در منطقه فخ غسل كنيم. (3) 3

راه حل ديگرى نيز امام صادق عليه السلام ارائه داده اند و آن اينكه كسانى كه در ميان راه موفّق به انجام غسل نمى شوند، مى توانند از آن بهره گرفته، ثواب غسل كردن را ببرند. آن حضرت فرمود: هرگاه به حرم رسيدى ان شاء اللَّه، موقع ورود به حرم غسل كن و اگر جلوتر رفتى در منطقه بئرميمون يا فخ و [اگر ميسّر نشد] در منزل خود در مكه غسل كن.

جبرئيل امين، هنگام حج گزارى حضرت ابراهيم عليه السلام و در حالى كه اسماعيل نيز همراه او بود وقتى به حرم رسيدند، خطاب به آن دو گفت:

فرود آييد و پيش از دخول به حرم غسل


1- - لازم به ذكر است كه هم اكنون با توجّه به مقرّرات كشور عربستان و عدم توقّف اتوبوس ها و نبود امكانات، امكان غسل كردن هنگام ورود به مكّه وجود ندارد.
2- - الحج فى الكتاب و السنه، ص 56، ح 82
3- - همان.

ص:176

كنيد، آن ها نيز فرود آمدند و غسل كردند! (1) 1

3- متواضع و فروتن باشد.

معاويه بن عمار مى گويد: امام صادق عليه السلام فرمود:

هر كس به آرامى و همراه با آرامش وارد مكه شود، خداوند گناه او را ببخشايد.

پرسيدم چگونه با سكينه و آرامش وارد شود؟

حضرت پاسخ داد: بدون تكبر و غرور داخل گردد. (2) 2

69- آداب ورود به مسجد الحرام

پس از آن كه حاجى وارد مكه شد، براى آن كه بتواند مناسك و اعمال خود را به خوبى و با كمال توجه و با حال خضوع و خشوع انجام دهد، بهتر آن است كه ابتدا به محل استقرار خود رفته، وسايل و اسباب سفر را مستقر و پس از رفع خستگى غسل كند، سپس وضو بگيرد و به طرف مسجد الحرام حركت كند.

امام صادق عليه السلام در اين زمينه فرمود:

هر گاه حاجى يا عمره گزار به مكه وارد شد، ابتدا وسايل خود را مستقر سازد سپس آهنگ


1- - الحج فى الكتاب و السنه، ص 57
2- - همان.

ص:177

مسجد الحرام كند. (1) 1

عمران حلبى مى گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم آيا زنان هنگام رفتن كنار كعبه غسل كنند؟

حضرت فرمود: آرى، همانا خداوند متعال مى فرمايد:

أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ. (2) 2

خانه ام را براى طواف كنندگان، عبادت كنندگان و راكعان و ساجدان پاك سازيد.

و سزاوار است كه بنده، جز با طهارت وارد خانه خدا نشود و (پيش از ورود) آلودگى ها را شسته و پاك شده باشد. (3) 3

مستحب است حاجى هنگام ورود به مسجد الحرام، از باب بنى شيبه وارد شود. اين باب پيشتر كنار مقام ابراهيم قرار داشته كه در تصاوير قديمى مسجد الحرام مشخص است ليكن هم اكنون نشانى از آن باقى نمانده است.


1- - كافى، ج 4، ص 399
2- - بقره: 125
3- - تهذيب، ج 5، ص 251

ص:178

دليل اين عمل مستحبى را امام صادق عليه السلام اين چنين بيان فرموده اند:

بت هُبَل را كه امير مؤمنان، على عليه السلام هنگام بالا رفتن بر دوش رسول خدا صلى الله عليه و آله از بام كعبه به زمين انداخت، در باب بنى شيبه دفن كردند و از اين رو، ورود به مسجد الحرم از اين در سنت شد. (1) 1

مرحوم شهيد در شرح لمعه با بيان اين كه مستحب است حاجى از باب بنى شيبه وارد شود، فرموده اند:

ليَطَأَ هُبَلْ؛ تا بُت هُبل را پايمال كند. (2) 2

هُبل بزرگترين بُتى بوده كه اعراب جاهلى آن را مى پرستيدند. (3) 3

معناى اين سخن آن است كه هر حاجى هنگام ورود به مسجد الحرام بايد بت ها را زير پا گذاشته و سپس وارد شود.

امام باقر عليه السلام فرمود:

هر گاه به مسجد الحرام وارد شدى و مقابل حجر الاسود رسيدى، بگو:


1- - الحج فى الكتاب و السنه، ص 67، ح 109
2- - اللمعة الدمشقيّه، ج 2، ص 253
3- - همان.

ص:179

أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ كَفَرْتُ بِالطَّاغُوتِ وَ بِاللّاتِ وَالْعُزَّى وَ بِعِبَادَةِ الشَّيْطَانِ وَ بِعِبَادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعَى مِنْ دُونِ اللَّهِ. (1) 1

شهادت مى دهم كه جز خداوند يكتا معبودى وجود ندارد و شهادت مى دهم كه محمد صلى الله عليه و آله بنده و رسول خدا است، به خدا ايمان آوردم و به طاغوت ولات و عُزَّى و پرستش شيطان و هر كه جز خدا پرستش شود كفر ورزيدم.

سپس به حجر الأسود نزديك و (اگر امكان استلام حجر الأسود به راحتى وجودداشت) آن را با دست راست لمس كن و بگو:

بِسْمِ اللَّهِ وَاللَّهُ أَكْبَرُ، اللَّهُمَّ أَمَانَتِي أَدَّيْتُهَا وَ مِيثَاقِي تَعَاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ عِنْدَكَ لِي بِالْمُوَافَاةِ. (2) 2

به نام خدا، وخداوند بزرگتر از آن است كه به وصف درآيد، بار خدايا! اين امانت من است كه آن را ادا نمودم و پيمان من است كه


1- - كافى، ج 4، ص 403
2- - همان.

ص:180

به آن وفا نمودم، براى آن كه نزد تو شهادت دهد كه من به پيمان خود وفا دارم.

معاويةبن عمار نيز از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه:

هنگام ورود به مسجد الحرام، با پاى برهنه و با آرامش و وقار و خشوع داخل شو.

همچنين فرمود:

كسى كه با خشوع وارد مسجد الحرام شود، خداوند اگر بخواهد او را مى آمرزد.

از آن حضرت پرسيدم: خشوع چيست؟

فرمود:

آرامش قلب. با تكبر و خود بزرگ بينى وارد مشو، پس هر گاه به در مسجدرسيدى بايست و بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، السَّلامُ عَلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ السَّلامُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمَنِ، السَّلامُ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. (1) 1

سلام و درود و رحمت خدا بر تو اى پيامبر.

به نام خدا و به يارى خدا و از خدا و آن چه خدا بخواهد. و درود و سلام بر پيامبران و


1- - كافى، ج 4، ص 402

ص:181

رسولان خدا، سلام بر رسول خدا، سلام بر ابراهيم وحمد و سپاس مخصوص خداوند جهانيان است.

و پس از آنكه داخل مسجد شدى دو دست خود را بالا بياور و رو به كعبه كن و بگو:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِي مَقَامِي هَذَا، فِي أَوَّلِ مَنَاسِكِي، أَنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي وَ أَنْ تَجَاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِي وَ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرَامَ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا بَيْتُكَ الْحَرَامُ، الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً مُبَارَكاً وَ هُدًى لِلْعَالَمِينَ، اللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ وَ الْبَلَدُ بَلَدُكَ وَ الْبَيْتُ بَيْتُكَ، جِئْتُ أَطْلُبُ رَحْمَتَكَ وَ أَؤُمُّ طَاعَتَكَ، مُطِيعاً لِأَمْرِكَ، رَاضِياً بِقَدَرِكَ، أَسْأَلُكَ مَسْأَلَةَ الْمُضْطَرِّ إِلَيْكَ الْخَائِفِ لِعُقُوبَتِكَ، اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ رَحْمَتِكَ وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ وَمَرْضَاتِكَ. (1) 1

بار خدايا! همانا من در اين مكان و در آغاز


1- - كافى، ج 4، ص 401

ص:182

مناسك خود، از تو مى خواهم توبه مرا بپذيرى و از خطاهايم درگذرى و بار گناهم را فرو نهى و سپاس خداوندى را كه مرا به بيت حرام خود رساند، بار خدايا! شهادت مى دهم كه اين خانه، خانه حرام تو است، كه آن را محل اجتماع مردم و مركزى امن و هدايت گر جهانيان قرار دادى.

بار خدايا! من بنده تو هستم، شهر، شهرتو و خانه، خانه تو است، تو را اراده كرده ام، به سوى تو آمده ام و رحمت تو را مى طلبم و طاعت تو را اراده كرده ام، فرمانبردار امر تو هستم و راضى به تقدير تو و از تو درخواست مى كنم درخواست بيچاره مضطرى كه ازعقوبت تو در هراس است.

بار خدايا! درهاى رحمتت را به سوى من بگشاى و مرا در مسير بندگى خود و آنچه موجب خشنودى تو است به كار گير.

اگر حاجيان با رعايت اين آداب وارد مسجد الحرام شوند و در انجام مناسك خود، عبوديت خدا را تمرين و عاشقانه اعمال حج را انجام دهند، به يقين تأثير شگرفى در آنان ايجاد واز ثمرات حج بهره مند خواهند شد.

ص:183

70- ادب طواف

طواف خانه خدا يكى از زيباترين و شكوهمندترين صحنه هاى عرفانى حج است، حاجى در طواف فرشته صفت گشته، از گناه پاك مى شود، طواف گزار درحال طواف از ديگران بريده، به خدا پيوند مى خورد و براى آن كه بتواند از بركات معنوى طواف بهره گيرد، چند چيز را سزاوار است مراعات كند:

1- توجّه به خداوند

در حال طواف، باتمام وجود متوجه خدا باشد و جز به خير و نيكى سخن نگويد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

طواف خانه كعبه نماز است، جز اين كه خداوند سخن گفتن به هنگام طواف را جايز شمرده است، پس كسى كه سخن مى گويد، جز خير و نيكى سخن نگويد. (1) 1

2- متعادل راه برود

درطواف براى آن كه ديگر مسلمانان طواف كننده آزار نبينند، سزاوار است حاجيان آرام و متعادل حركت كنند.


1- - الحج فى الكتاب و السنه، ص 191، ح 491

ص:184

عبدالرحمن بن سيّابه گويد:

از امام صادق عليه السلام درمورد طواف پرسيدم كه آيا تند بروم يا آهسته؟

حضرت فرمود: راه رفتنى ميانه. (1) 1

3- طواف نكردن در حال خستگى

امام صادق عليه السلام فرمود:

دَعِ الطَّواف وَ انْتَ تَشْتَهِيهِ. (2) 2

طواف را رها كن در حالى كه هنوز مايل به ادامه دادن آن هستى.

71- مزاحمت ممنوع

در روايات به حاجيان توصيه شده است تا هنگام شلوغى جمعيت، محل طواف را به كسانى كه طواف واجب دارند واگذار واز طواف مستحبى خوددارى كنند.

امام صادق عليه السلام فرمود:

اولين چيزى كه امام عصر- عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف- از عدالت خودآشكار مى كند اين است كه سخنگوى آن حضرت اعلام


1- - الحج فى الكتاب و السنه، ص 191، ح 492
2- - همان، ص 193، ح 498

ص:185

مى دارد؛ تا آن ها كه طواف مستحبى انجام مى دهند، محل طواف وحجر الأسود را به كسانى كه طواف واجب دارند واگذار كنند. (1) 1

همچنين هنگام استلام حجر الاسود، اگر ازدحام جمعيت است، تكبير گفته و صلوات فرستاده (و سپس از مقابل آن بگذرند.)

يعقوب بن شعيب نيز گويد:

هر گاه امام صادق عليه السلام كنار حجر الأسود مى آمد مى فرمود:

اللَّهُ أَكْبَرُ، السَّلامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ. (2) 2

همچنين امام صادق عليه السلام به سيف تمار فرمود:

اگر حجر الأسود خلوت است آن را لمس كن و گرنه از دور سلام بده (و بگذر). (3) 3

72- ادب سعى

امام صادق عليه السلام در رابطه با ادب حاجى در سعى بين صفا و مروه چنين فرمود:

سپس از مسجدالحرام به سوى صفا بيرون رو ...، و


1- - كافى، ج 4، ص 412
2- - همان، ص 407
3- - همان، ص 405

ص:186

بر تو به آرامش و وقار، آنگاه از صفا بالا رو تا نگاهت به كعبه افتد و ركنى كه در آن حجرالاسود قرار دارد روبروى تو قرارگيرد، سپس حمد و ثناى الهى به جاى آر، و نعمت ها و نيكى هاى خداوند را به مقدارى كه در توان دارى ياد كن، پس از آن هفت مرتبه اللَّهُ اكْبَر، و الْحُمْدُ للَّهِ، و لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ بگو و سه مرتبه بگو:

لا الهَ الّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ المُلكُ وَ لَهُ الحَمْدُ، يُحْيي ويُميتُ وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَىٍ قَدِير.

سپس بر رسول خدا صلى الله عليه و آله درود فرست و سه مرتبه بگو:

اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَوْلانَا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَيِّ الدَّائِمِ. (1) 1

سپس از آن سه مرتبه بگو:

اشْهَدُ أنْ لا الهَ الّا اللَّهُ، وَاشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، لا نَعْبُدُ إلّاايّاهُ، مُخْلِصِينَ لَهُ الدّينِ وَلَوْ كَرِهَ المُشْرِكُونَ.


1- - كافى، ج 4، ص 431

ص:187

سپس سه مرتبه بگو:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِيَةَ وَ الْيَقِينَ فِي الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ.

و سه بار بگو:

اللَّهُمَّ آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ.

آنگاه صد بار اللَّهُ اكْبَرُ و لا الهَ الّا اللَّهُ و الْحَمْدُ للَّهِ و سُبْحانَ اللَّه بگو و پس از آن اين دعا را بخوان:

لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ غَلَبَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ فَلَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، وَحْدَهُ وَحْدَهُ، اللَّهُمَّ بَارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ وَ فِي مَا بَعْدَ الْمَوْتِ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ، اللَّهُمَّ أَظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّكَ.

آنگاه دين و خود و خانواده ات را به خدا بسپار و بگو:

أَسْتَوْدِعُ اللَّهَ الرَّحْمَنَ الرَّحِيمَ الَّذِي لا يَضِيعُ

ص:188

وَدَائِعُهُ نَفْسِي وَ دِينِي وَ أَهْلِي اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِي عَلَى كِتَابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِهِ وَ أَعِذْنِي مِنَ الْفِتْنَةِ.

پس از آن سه مرتبه تكبير بگو و بار ديگر سه مرتبه دعا را بخوان و يك بار ديگر تكبير بگو و اگر همه آن را نتوانى بخوانى، بخشى از آنها را بگو. (1) 1

73- نماز بسيار در مكه

شايسته است حاجيان در مكه مكرمه و مدينه منوَّره به نماز توجه ويژه داشته باشند و سعى كنند زياد نماز بخوانند وبا خدا رابطه برقرار كنند.

ابراهيم بن شيبه گويد:

به امام باقر عليه السلام نامه اى نوشته و از تمام بودن نماز در حرمين سؤال كردم، حضرت در پاسخ مرقوم فرمودند:

رسول خدا صلى الله عليه و آله هميشه زياد نماز خواندن در حرمين را دوست مى داشت، بنابراين در آن جا زياد نماز بخوان و همچنين آن را تمام به جاى آر. (2) 2

در حديثى ديگر امام سجاد عليه السلام فرموده اند:

كسى كه در مكه هفتاد ركعت نماز به جا آورد و در


1- - الحجّ والعمرة في الكتاب والسنّه، ص 205، ح 548.
2- - كافى، ج 4، ص 524.

ص:189

هر ركعت سوره هاى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ و إِنَّا أَنزَلْنَاهُ ... و آيه سخره (يعنى آيه 54 اعراف: إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ اْلأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ و آية الكرسى را بخواند جزبه شهادت نخواهد مرد. (1) 1

در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام فرمودند:

در اين مسجد (مسجد الحرام) نماز و دعابخوانيد، آگاه باشيد كه براى هربنده رزقى است كه به سوى او هدايت خواهد شد. (2) 2

معناى اين حديث آن است كه در مكه خيلى به دنبال كسب و درآمد نرويد و بيشتر در پى نماز و دعا و عبادت باشيد و بدانيد كه روزى شما تأمين شده است.

احمدبن محمدبن ابى نصر گويد: از حضرت رضا عليه السلام پرسيدم: اگر مردى در مكه درخانه اش نماز را به جماعت بخواند افضل است يا آن كه به تنهايى در مسجدالحرام؟

حضرت فرمود: به تنهايى (در مسجد الحرام). (3) 3


1- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 227
2- - كافى، ج 4، ص 526
3- - همان، ص 527

ص:190

74- انس با قرآن

قرآن كريم يكى از دو امانت پيغمبر صلى الله عليه و آله و وسيله هدايت جهانيان و مكه و مدينه نيز محل نزول آن است.

بنابراين، سزاوار است حجاج بيت اللَّه الحرام در حرمين شريفين توجه ويژه به قرآن نموده، آن را زياد تلاوت كنند و با فرشته وحى هم نوا شوند.

امام زين العابدين عليه السلام به كسانى كه د رمكه موفق به ختم قرآن شوند، بشارت بهشت داده است. آن حضرت درحديثى فرمود:

كسى كه در مكه قرآن را ختم كند نمى ميرد مگر آن كه رسول خدا صلى الله عليه و آله را مى بيند و جايگاه خود در بهشت را مشاهده مى كند. (1) 1

در حديث ديگرى امام باقر عليه السلام فرمود:

كسى كه در مكه از جمعه تا جمعه يا كمتر و بيشتر از آن، قرآن را ختم كند و روزِ ختم قرآن وى جمعه باشد، پاداش وحسنات مربوط به اوّلين جمعه اى كه در دنيا بوده تا آخرين جمعه اى كه در دنياخواهد بود براى او


1- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 227

ص:191

نوشته شود. و اگر در روزهاى ديگر نيز ختم كند اين چنين پاداش خواهد داشت. (1) 1

75- نگاه داشتن حرمت كعبه

عرب ها را رسم بر اين بوده كه هنگام نشستن، دست ها را گرد زانو حلقه زده و بر نشيمن گاه خود مى نشستند و يا آن كه زانوهاى خود را به طرف سينه جمع نموده، آنگاه با پارچه اى آنها را به پشت خود مى بستند و به چنين نشستنى احْتِباء گفته مى شد.

در لغت فارسى نزديك ترين كلمه به اين نوع از نشستن، چمباتمه است.

امام صادق عليه السلام از اين گونه نشستن دربرابر كعبه منع فرموده است. (2) 2

76- حفظ ارزش هاى اخلاقى

با توجه به معنوى بودن سفر حج و برقرارى امنيت همه جانبه در محدوده حرم، شايسته است حاجيان درحرم الهى ارزش هاى اخلاقى اسلام را به طور كامل رعايت كنند.

سماعةبن مهران مى گويد:

از امام صادق عليه السلام پرسيدم، از مردى كه به من بدهى


1- - دعائم الاسلام، ج 1، ص 381
2- - كافى، ج 2، ص 663

ص:192

مالى دارد و مدتى از من پنهان بوده (و او را نمى يافتم) تا آن كه او را در حال طواف مشاهده كردم آيا مال خود را از او بخواهم؟

حضرت فرمود: نه (حتى) به او سلام نكن و او را هراسان نساز، تا آن كه از حرم بيرون رود. (1) 1

اين روايت نشان مى دهد كه در سفر حج، و به خصوص مكه مكرمه، همه بايد تمرين كنند، تا ارزش هاى اخلاقى اسلام را حفظ و به نمايش بگذارند.

77- طواف به نيابت از معصومين عليهم السلام

سزاوار است حاجى روزهايى كه درمكه حضور دارد، در اوقات مناسب به نيابت از پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام و فاطمه اطهر عليها السلام طواف انجام دهد.

موسى بن قاسم گويد: به امام جواد عليه السلام عرض كردم:

تصميم دارم به نيابت شما و پدرتان طواف كنم ليكن به من گفته شده كه نمى توان به نيابت از اوصيا طواف انجام داد.

امام جواد عليه السلام فرمود:

چرا (مى توان انجام داد) و هر مقدار براى تو امكان دارد طواف كن كه اين كار جايز است.

موسى بن قاسم گويد: پس از سه سال به حضور آن


1- - كافى، ج 4، ص 241

ص:193

حضرت شرفياب شده، عرض كردم:

من پيشتر از شما اجازه گرفتم تا به نيابت از شما و پدرتان طواف كنم، شما به من اجازه داديد و من نيز به نيابت ازشما وپدرتان زياد طواف كردم. سپس چيزى در قلب من گذشت و به آن عمل كردم.

حضرت فرمود: چه بود؟

گفتم:

يك روز به نيابت از رسول خدا صلى الله عليه و آله طواف كردم.

امام جواد عليه السلام سه مرتبه فرمود: درود خدا بر رسول خدا.

سپس روز دوم به نيابت امير مؤمنان عليه السلام روز سوم به نيابت از امام حسن عليه السلام. روز چهارم به نيابت از حسين بن على عليهما السلام. روز پنجم به نيابت از على بن الحسين عليهما السلام، روز ششم به نيابت از ابوجعفر محمدبن على (الباقر) عليهم السلام، روز هفتم به نيابت از جعفربن محمد (الصادق) عليهما السلام، روز هشتم به نيابت از پدرت (جد شما) موسى بن جعفر عليهما السلام، روز نهم به نيابت از پدرت على (بن موسى الرضا) عليهما السلام، و روز دهم به نيابت از شما اى آقاى من و اينها كسانى هستند كه به ولايتشان پايبندم.

آنگاه امام جواد عليه السلام فرمود:

در اين صورت به دينى اعتقاد دارى كه خداوند جز آن را از بندگانش نپذيرد.

گفتم:

ص:194

گاهى نيز به نيابت از مادرت فاطمه عليها السلام طواف مى كردم.

امام جواد عليه السلام فرمود:

به نيابت از فاطمه عليها السلام زياد طواف كن و اين برترين كارى است كه انجام مى دهى، ان شاء اللَّه. (1) 1

78- كوتاه كردن سفر

مستحب است حاجى پس از آن كه مناسك حج خود را انجام داد، زودتر نزد خانواده خويش بازگردد، دليل آن را امام صادق عليه السلام اين گونه برشمرده اند:

إِذَا فَرَغْتَ مِنْ نُسُكِكَ فَارْجِعْ فَإِنَّهُ أَشْوَقُ لَكَ إِلَى الرُّجُوعِ. (2) 2

هرگاه از اعمال حج فارغ شدى، بازگرد كه اين عمل شوق تو را براى بازگشت بيشتر مى كند.

اگر حاجى خود را با ماندن طولانى درمكه خسته كند و روحيه عبادت نداشته باشد، انگيزه آمدن مجدد در او كمرنگ مى شود، ليكن پيش از انجام مناسك حج، مردم نشاط بيشترى دارند و اگر كمى هم بيشتر


1- - كافى، ج 4، ص 314
2- - الحج فى الكتاب و السنه، ص 267، ح 732

ص:195

ماندند خيلى احساس خستگى نمى كنند.

امام صادق عليه السلام فرمود:

يك روز پيش از حج ماندن، بهتر از دو روز ماندن پس از حج است. (1) 1

گفتنى است در برنامه ريزى هايى كه هم اكنون توسط مسؤولان حج در دست اجرااست، كم كردن مدت اقامت حاجيان در سفر حج است؛ به شكلى كه اگر كسانى تمايل داشته باشند، مدت كمترى را درسرزمين وحى به سر برند، مى توانند از كاروان هاى ويژه استفاده نموده، زودتر مراجعت كنند و آنان نيز كه مشتاق ماندن بيشتر اند، روزهاى زيادترى را در دو شهر مكه و مدينه مى مانند.

79- آداب خروج از مكّه

براى خروج ازمكه نيز آدابى ذكر شده كه به برخى از آن ها اشاره مى شود:

1- صدقه دادن

امام صادق عليه السلام فرمود:

هر گاه خواستى از مكه بيرون روى، يك


1- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 525

ص:196

درهم خرما خريده، آن را مشت مشت صدقه بده (يعنى اكتفا به دادن يك عدد خرما نكن و بيشتر بده)، پس اين صدقه، كفاره گناهان تو در حال احرام و مدت اقامت در مكه خواهد بود. (1) 1

2- وداع با كعبه

امام صادق عليه السلام فرمود:

هر گاه تصميم گرفتى از مكه بيرون روى و نزد خانواده ات برگردى، هفت شوط طواف بگزار و با كعبه وداع كن و اگر بتوانى در هر شوط، حجر الأسود و ركن يمانى را استلام كنى، چنين كن و اگر نتوانستى تنها در آغاز و پايان هر طواف استلام كن، و اگر آن را هم نمى توانى، مانعى ندارد (طواف خود را پايان ده و لزومى به استلام حجر نيست). (2) 2

قاسم بن كعب گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود:

آيا پيوسته حج مى روى؟

گفتم: آرى.

فرمود: آخرين ديدار تو، با كعبه اين چنين باشد كه دست بر در كعبه بگذار و بگو:


1- - كافى، ج 4، ح 533
2- - همان، ح 530

ص:197

الْمِسْكِينُ عَلَى بَابِكَ فَتَصَدَّقْ عَلَيْهِ بِالْجَنَّةِ. (1) 1

بينوا بر درگاه تو است، پس بهشت را به او عطا فرما!

امام صادق عليه السلام وقتى مى خواست با خانه خدا وداع كند و از مسجد الحرام بيرون آيد، نزديك درِ مسجد، مدت زيادى به سجده مى افتاد و سپس برخاسته، از مسجد خارج مى شد. (2) 2

ابراهيم بن ابى محمود نيز گويد:

امام كاظم عليه السلام را ديدم كه با كعبه وداع مى كرد، پس آن گاه كه خواست از در مسجد بيرون رود به سجده افتاد، سپس برخاست و رو به كعبه كرد و گفت:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَنْقَلِبُ عَلَى أَلَّا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ. (3) 3

بار خدايا! من برمى گردم و بر اين باورم كه جز تو معبودى نيست.

از برخى امامان ديگر نيز اين شيوه وداع با كعبه نقل شده است.


1- - كافى، ج 4، ص 530
2- - همان.
3- - كافى، ج 4، ص 531

ص:198

80- حج كامل

اعزام زائران ايرانى به حرمين شريفين، به گونه اى برنامه ريزى شده كه برخى از آنان مدينه قبل و برخى ديگر مدينه بعد هستند، از روايات اين گونه فهميده مى شود كه ابتدا به مكه رفتن و پس از انجام مناسك حج به مدينه آمدن افضل و ارجح است.

امام باقر عليه السلام فرمود:

تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ. (1) 1

تمام شدن حج و كمال آن به ديدار با امام است.

در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود:

هر گاه يكى از شما حج انجام داد، حج خود را با زيارت ما به پايان برد؛ زيرا اين وسيله كمال و اتمام حج است. (2) 2

سدير نيز گويد:

در حالى كه دست من در دست امام باقر عليه السلام بود، حضرت رو به كعبه كرد و فرمود:

اى سدير؛ مردم مأمور شده اند تا نزد اين سنگ ها


1- - كافى، ج 4، ص 549
2- - علل الشرايع، ص 459

ص:199

آمده، آن را طواف كنند، سپس پيش ما آمده و دوستى و پيوند خودشان را به ما اعلام دارند. (1) 1

دليل اين اقدام نيز در بيان امام باقر عليه السلام آمده است كه فرمود:

... وَأَنْ يَلْقُونا حَيْثُ كُنَّا، نَحْنُ الْأَدِلَّاءُ عَلَى اللَّهِ. (2) 2

و اينكه هركجا كه هستيم نزد ما آيند، (زيرا) ما راهنمايان به سوى خداونديم.

يعنى حاجى در حج، از گناه پاك شده و از راه و رسم و اعمال غلط فاصله مى گيرد و در نتيجه براى آنكه بار ديگر گرفتار خطا نشود نيازمند الگوى مناسب است، اين الگو همان امامان و پيشوايان دينى هستند كه با مراجعه و تبعيت از آن ها، انسان به خدا دست مى يابد و به هدف اصلى از خلقت نائل مى گردد.

81- آداب زيارت

در روايات، براى زيارت آدابى ذكر شده كه برخى از آن ها مخصوص موارد خاصّى است، ليكن برخى از اين آداب كه تقريباً جنبه عمومى داشته و به نوعى، به


1- - كافى، ج 1، ص 392
2- - تفسير عياشى، ج 2، ص 233

ص:200

همه اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه ارتباط پيدا مى كند عبارتنداز:

1- غسل كردن پيش از بيرون رفتن براى زيارت.

2- ترك كلام بيهوده و لغو و مخاصمه و مجادله در راه.

3- اگر چند امام را زيارت مى كند، براى زيارت هر امام يك غسل كند.

4- خواندن دعاى مأثور در وقت غسل كردن.

5- طاهر بودن، به اين معنى كه غسل واجبى به گردن نداشته و با وضو باشد.

6- پوشيدن جامه هاى پاك و پاكيزه.

7- جامه سفيد پوشيدن.

8- لباس نو پوشيدن.

9- هنگام رفتن به زيارت گام ها را كوتاه برداشتن و به آرامى و با وقار حركت كردن.

10- عطر زدن و خود را خوشبو كردن (غير از زيارت كربلا).

11- هنگام رفتن به زيارت، ذكر اللَّهُ أَكْبَر، الْحَمْدُ للَّهِ، سُبحانَ اللَّهِ و لا الهَ الَّا اللَّهُ گفتن و صلوات فرستان بر پيغمبر و آل او.

12- بر در حرم ايستادن و اذن دخول خواندن به كلمات مأثوره.

ص:201

13- تلاش درجهت تحصيل رقّت قلب، سوزش دل و خضوع.

14- سجده براى خداوند به منظور تشكر از اين نعمت الهى.

15- مقدّم داشتن پاى راست هنگام ورود، و پاى چپ هنگام خروج.

16- ايستادن در وقت زيارت، اگر عذرى ندارد.

17- سر به زير انداختن و به بالا و طرف راست و چپ توجه نكردن.

18- خواندن زيارت هاى مأثوره و ترك زيارت هاى مخترعه.

19- خواندن نماز زيارت كه اقلّ آن دو ركعت است.

20- خواندن دعاهاى وارده، بعد از نماز و زيارت.

21- خواندن مقدارى از قرآن و هديه كردن به روح مقدس صاحب آن مرقد شريف.

22- نماز واجب را بر نماز زيارت مقدم داشتن و اگر مشغول زيارت بود و قَدْ قامَتِ الصَّلاة را شنيد، زيارت را ترك و در نماز جماعت شركت كند.

23- زيارت كردن براى پدرو مادر و دوستان و نزديكان و به نيابت ايشان سلام كردن و براى آن ها طلب مغفرت نمودن.

ص:202

24- ترك سخنان ناشايست و كلمات لغو و بيهوده و صحبت هاى دنيايى كه هميشه درهر جا مذموم و مانع رزق و جالب قساوت قلب است، به خصوص در بقاع مقدس.

25- بلند نكردن آواز و صداى خود در آن مشاهد شريفه براى هر علتى كه باشد.

26- وداع با صاحب آن مرقد شريف در وقت بيرون آمدن از آن شهر.

27- قصد مراجعت داشتن به آن مكان مقدس هنگام وداع.

28- بهتر كردن حال و كردار و گفتار خود، نسبت به پيش از زيارت.

29- انفاق و احسان بر فقرا و مساكين و مجاوران آن بقعه. (1) 1

82- ادب بانوان در زيارت

مرحوم علامه امينى در فصل ادب الزائرات مى نويسد:

پس بر زنان زائر است كه:


1- - آداب زيارت علامه محدث نورى، تحقيق و تصحيح: محمد حسين صفاخواه- عبدالحسين طالعى. (با كمى تغيير در عبارت)

ص:203

چشم خود را از حرام بپوشند، خود را از تبرج و شهوت بازدارند و لباس حيا به تن كنند، و روبند عفت زنند، در ميان راه كه تداخل با مردان دارد، راه نروند، از كنار ديوار بگذرند، پوشيدن لباس نازك را ترك كنند، از هر چه مايه شهرت آن ها مى شود اجتناب كنند، سرمه وعطر در معابر نزنند ... (1) 1

83- رعايت وقار در زيارت

يكى از عاداتى كه در حرمين شريفين به تدريج حالت رسمى به خود گرفته اين است كه هر كاروانى در كنار قبرستان بقيع، به صورت دسته جمعى نشسته و يك نفر براى آن ها زيارت و مرثيه مى خواند و چون جمعيت زياد كاروان ها فراوانند در نتيجه صداهاى اين افراد درهم مى پيچد و مناظر ناخوشايندى را به وجود مى آورد، شايسته است زائران عزيز خود خواندن زيارت را فراگرفته و هر كدام به صورت فردى و يا حداكثر چندنفره زيارت بخوانند.

مرحوم علامه امينى در ادب الزائر نقل كرده اند كه:

مرحوم شيخ الطائفه شيخ محمد طه نجف، در سامرا


1- - آداب زيارت، ج 2، ص 2- ادب الزائر، صص 47- 50

ص:204

به حرم حضرت عسكريين عليهما السلام وارد شد، در حالى كه صداها به اذان بلند بود، [و هر كس در گوشه اى براى خود اذان مى گفت آنگاه ايشان آن ها را از آن كار نهى مى كرد و اين آيه شريفه را خواند:

ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً. (1) 1 و (2) 2

مرحوم محدث نورى در تحيّة الزائر، پس از نقل حديثى كه مرحوم مجلسى در بحارالانوار آورده، گويد:

مرحوم مجلسى در كتاب بحار (3) 3 و تحفه از اين آيه و روايت استظهار فرموده كه:

بلند نمودن آواز درحرم مطهّر نبوى ومشاهد شريفه (صلوات اللَّه عليهم اجمعين) چه در زيارت و چه در غير آن، منهى و مذموم است.

سپس محدث نورى مى گويد:

و چه نيك فرموده و اين ادبى است خاص، كه در مرحله احترام وتعظيم، رسول خدا صلى الله عليه و آله و ذريه طاهره اش عليهم السلام را به آن امتياز اختصاص داده و پرده ناموس براى تكريم و توقير


1- - نوح: 13
2- - ادب الزائر، ص 26
3- - بحار الانوار، ج 100، ص 125

ص:205

ايشان درميانشان گذاشته، پس هر كه آواز را بلند كند، هر چند در عبادتى باشد كه بلند نمودنِ آن صدا در آن ممدوح باشد، پرده ناموس الهى را دريده است ...

و از اين جا معلوم مى شود قباحت و شناعت آن چه متعارف و مرسوم شده در حرمِ مطهر علوى و بقعه منوره حسينى عليهما السلام كه در اوقات نماز، خصوص درصبح و شام، جماعت بسيارى كه گاه عدد ايشان زياده باشد از عدد گوش كنندگان، به غايت بلندى آواز، برخيزند و اذان بگويند و دعا كنند و صداها درهم پيچد، و فقرات اذان در يكديگر مخلوط شود، عُبّاد آن محل را، از زائران و نمازگزاران و متضرعين و گريه كنندگان، از كار خود باز دارند و داخل در زمره صادّين عن سبيل اللَّه شوند، و پاس حرمت نبوت و امامت را از هم درند و حكايت اذان را كه از مستحبات اكيده است، از ميان برند، چه سامع نداند كه كدام را حكايت كند.

با اين مفاسد و غير آن، گمان دارد ثوابى برده و به فيض رسيده است و حال آن كه بايست از منكرات شرع شمرده شود، نه عبادات و در موبقات داخل شود، نه در قربات! (1) 1


1- - آداب زيارت، ص 186

ص:206

84- زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله

حاجيان در سفر حج، علاوه بر دستيابى به منافع و بركات حج، توفيق زيارت مرقد نورانى رسول خدا صلى الله عليه و آله در مدينه را نيزيافته، فيض حضور در محضر پيامبر را درك مى كنند.

عظمت اين حضور را زيد شحام از زبان امام صادق عليه السلام چنين نقل كرده است:

به آن حضرت عرض كردم:

براى كسى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله را زيارت كند چه پاداشى در نظر گرفته شده است؟

حضرت فرمود:

كَمَنْ زارَ اللَّهُ فِي عَرْشِهِ. (1) 1

مانند كسى است كه خدا را در عرش خود زيارت كند.

و از سوى ديگر رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

كسى كه مرا در حيات و پس از مرگم زيارت كند، روز قيامت در جوار من خواهد بود. (2) 2 ومن او را شفاعت


1- - كافى، ج 4، ص 585
2- - كامل الزيارات، ص 13

ص:207

خواهم كرد. (1) 1

از اين سخنان چنين نتيجه مى گيريم كه زائر با حضورش در مدينه، بايد خود را در عرش خدا و در محضر پروردگار ببيند و آداب چنين زيارتى را رعايت كند و ادب حضور را گردن نهد و اين حضور را به وصال متصل سازد تا در نتيجه، شفاعت رسول خدا صلى الله عليه و آله او را نصيب و همنشين آن حضرت در قيامت گردد.

برخى از آداب ذكر شده براى حضور در محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله عبارتند از:

1- هنگام ورود به مدينه غسل كند.

2- براى ورود به مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله بار ديگر غسل كند.

3- غسل سومى نيز به عنوان غسل زيارت آن حضرت انجام دهد.

4- سپس حركت كرده، كنار يكى از درهاى مسجد النبى صلى الله عليه و آله و بهتر از همه باب جبرائيل بايستد و اين چنين بگويد:

اللَّهُمَّ إِنِّي وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ السَّلامُ وَقَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ الدُّخُولَ الى بُيُوتِهِ الّا بِاذْنِ نَبِيِّكَ فَقُلْتَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ


1- - كافى، ج 4، ص 548

ص:208

النَّبِيِّ إِلّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ (1) 1 اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ نَبِيِّكَ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ، وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ، يَرَوْنَ مَكانِي فِي وَقْتِي هذا وَ زَمانِي، وَ يَسْمَعُونَ كَلامِي فِي وَقْتِي هذا وَ زَمانِي، وَ يَرُدُّونَ عَلَيَّ سَلامِي، وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلامَهُمْ وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ فَإِنِّي أَسْتَأْذِنُكَ يَا رَبِّ أَوَّلا وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَانِياً، وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِيفَتَكَ الْمَفْرُوضِ عَلَيَّ طَاعَتَهُ فِي الدُّخُولِ فِي ساعَتِي هذِهِ إِلى بَيْتِهِ وَ أَسْتَأْذِنُ مَلائِكَتَكَ الْمُوَكِّلِينَ بِهذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ الْمُطِيعَةِ للَّهِ السَّامِعَة، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمَلائِكَةَ الْمُوَكِّلُونَ بِهذَا المَوْضِعِ الْمُبارَكِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ، بِإِذْنِ اللَّهِ وَ إِذْنِ خُلَفائِهِ وَإِذْنِكُمْ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ أَجْمَعِينَ، أَدْخُلُ هذَا الْبَيْتَ


1- - احزاب: 53

ص:209

مُتَقَرِّباً إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ، فَكُونُوا مَلائِكَةَ اللَّهِ أَعْوانِي وَكُونُوا أَنْصارِي حَتّى أَدْخُلَ هذَا الْبَيْتَ وَ أَدْعُو اللَّهَ بِفُنُونِ الدَّعَواتِ وَ أَعْتَرِفُ للَّهِ بِالْعُبُودِيَّةِ وَ لِلرَّسُولِ بِالطَّاعَةِ. (1) 1

نكات بسيار مهمى در عبارات فوق كه اذن ورود به محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله است وجود دارد كه توجه به آن، جان انسان را آتش زده و تحوّلى بنيادين در روح آدمى ايجاد مى كند، به برخى از اين نكات دقت كنيد:

1- خدايا! همانا من بر درى از درهاى خانه هاى پيامبر تو ايستاده ام و تو خود منع كردى و فرمودى كسى بدون اذن رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد اين خانه نشود.

اين فراز از اذن دخول، به ما مى فهماند كه مسجد النبى صلى الله عليه و آله يك مسجد معمولى نيست كه انسان بدون توجه و گستاخانه وارد آن شود، اينجا توقف لازم دارد تا در اين توقف كمى به خود آييم، من كيستم؟ و پيغمبر صلى الله عليه و آله كيست؟ به محضر چه كسى مى خواهم وارد شوم؟ آيا او مرا خواهد پذيرفت؟ با او چه بگويم؟ و ...

2- هنگام روبرو شدن، با مرقد نورانى پيامبر صلى الله عليه و آله لازم است چنين احساسى در زائر وجود داشته باشد كه او با مرده سخن نمى گويد، لذا پيش از ورود به محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله با صراحت اعتراف مى كند كه خداوندا!


1- - مصباح الزائر، ص 44

ص:210

باور من بر اين است كه رسول خدا و جانشينان تو، زنده اند و در نزد تو روزى مى خورند، دراين زمان مرا در جايى كه ايستاده ام مى بينند، سخن مرا مى شنوند و سلام مرا پاسخ مى دهند ليكن خداوندا! تو خود به گونه اى مقرر داشتى كه گوش من كلام آن ها را نمى شنود.

3- سپس از خداوند و پس از آن از رسول خدا صلى الله عليه و آله و آن گاه از جانشين آن حضرت و در مرحله چهارم از فرشتگانى كه خداوند در كنار آن بقعه آن ها را گمارده است، اجازه ورود مى گيرد! عجيب بقعه مباركى است، در سراسر اين بقعه، فرشتگان حضور دارند و زائر همدم فرشتگان مى شود و خود را كنار آنان حس مى كند.

4- فراز ديگر مشخص نمودن هدف است؛ كه به چه منظورى زائر به اينجا آمده است؟

هدف از ورود به اين خانه، نزديك شدن به خدا و رسول خدا صلى الله عليه و آله است؛ مُتَقَرِّباً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... تاكنون از خدا رسول صلى الله عليه و آله دور مانده بودم، آمده ام تا فاصله ها را كم كنم و خود را به آنان نزديك سازم.

5- اين كار ساده نيست، نياز به پشتيبانى و حمايت دارد؛ از اين رو، زائر فرشتگان را به كمك مى گيرد و به آنان خطاب مى كند:

ص:211

فَكُونُوا مَلائِكَةَ اللَّهِ أَعْوانِي وَ كُونُوا أَنْصارِي حَتّى أَدْخُلَ هذَا الْبَيْتَ وَ أَدْعُو اللَّهَ بِفُنُونِ الدَّعَواتِ وَ أَعْتَرِفُ للَّهِ بِالْعُبُودِيَّةِ وَ لِلرَّسُولِ بِالطَّاعَةِ.

اى فرشتگان الهى، مرا كمك دهيد، و يارى ام رسانيد تا در اين خانه وارد شوم و خدا را به فنون دعاها بخوانم و به بندگى خدا و پيروى از رسول خدا صلى الله عليه و آله اعتراف نمايم!

دراين بخش، هدف از زيارت بيان شده است و آن اين است كه زائر دهها فرسنگ راه را طى كرده، كنار مرقد نورانى رسول خدا صلى الله عليه و آله مى آيد تا به اين حقيقت اعتراف كند.

پس از خواندن اذن ورود، پاى راست خود را مقدم داشته وارد مى شود و دعاى بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ... را خوانده، صد مرتبه اللَّهُ اكْبَر گويد.

و پس از آن كه داخل شد، دو ركعت نماز تحيّت مسجد بخواند، سپس به سوى حجره [كه قبر در آن قرار گرفته حركت كند و آنجا بايستد و زيارت بخواند يعنى سخن گفتن با پيامبر صلى الله عليه و آله را آغاز كند:

درود بر تو اى رسول خدا، درود بر تو اى پيام آور

ص:212

خدا، درود بر تو اى فرزند عبداللَّه، درود بر تو اى خاتم پيامبران، شهادت مى دهم كه تو رسالتت را به خوبى به پايان بردى، نماز را اقامه كردى، زكات را پرداختى، امر به معروف و نهى از منكر كردى، خدا راپرستيدى تا مرگ تو را دركام خود گرفت، پس درود و رحمت خداوند بر تو و اهل بيت پاك تو باد ....! و زيارت را ادامه مى دهد.

در فرازى از آن چنين مى گويد:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلالَةِ .... (1) 1

سپاس خدايى را كه به وسيله شما، اى رسول خدا، ما را از شرك و گمراهى نجات داد ...

زيارت پيامبر صلى الله عليه و آله آداب ديگرى نيز دارد كه علاقمندان مى توانند به كتب ادعيه مراجعه نمايند.

سالك عارف، مرحوم ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى رحمه الله درباره وظايف زائر حرم نبوى مى نويسد:

سپس غسل كند و پاكيزه ترين لباس خود را بپوشد و به آنچه مى تواند، خود را خوشبو سازد و با سكينه و


1- - كافى، ج 4، ص 550

ص:213

وقار قصد حرم مبارك كند و در حال راه رفتن گام هاى كوچك بردارد و بين هر گام تسبيح، تحميد، تهليل و تكبير بگويد و چنين بداند كه آن حضرت او را مى بيند و به آنچه در نهاد او خطور مى كند، داناست و مراتب شوق و حسرت دل و اندوه درونى را مشاهده مى كند و به تمام وجود او، متوجّه است. از اين رو اهتمام مى كند كه غير او، به خاطرش خطور نكند و در راه زيارت او، به احدى ننگرد و به چيزى كه مانع حضور قلب او مى شود، متوجّه نگردد.

و چون به در حرم رسيدى، بدان كه تو قصد ورود بر پادشاه بزرگى را كرده اى كه در بارگاه او، جز پاكان نزول نكنند و اجازه نيابند و همانا تو حرمى را اراده كرده اى كه انبيا و مرسلين و ملائكه مقرّبين، بدون اذن داخل آن نمى شوند.

پس به دل و زبانت از خداى- جلّ جلاله- اذن بخواه، سپس از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و پس از آن از جانشينان و اوصياى او، بويژه باب شهر علم او و بقيه خلفاى او، استيذان كن. سپس از فرشتگان خدا- كه موكّل به حرم شريف او هستند- اذن بگير. آن وقت به بساط خدمت او و حضور در مجالس او، قدم بگذار؛ زيرا اگر غفلت كنى، در خطر عظيمى خواهى بود و بدان كه او از جانب خداى- جلّ جلاله- قادر است، بر

ص:214

آنچه بخواهد از عدل و فضل با تو رفتار كن. پس اگر به كرم و فضل خود، به تو توجّه كند و تو را بپذيرد و زيارت تو را قبول كند و سلام تو را جواب گويد و سخن تو را گوش دهد، خوشا به حال تو. باز خوشا به حال تو.

در اين صورت چنان است كه به زيارت خداى- جلّ جلاله- نائل گشته اى و در اين كار با فرشتگان مقرّب و پيامبران مرسل، شريك گشته اى و اين جماعت بهترين رفقاى تو خواهند بود.

و اگر به استحقاق او آنچه از صدق، خلوص، وفا، ادب و صفا بر تو واجب است، از تو مطالبه كند و تو محجوب باشى و تو را رد كند، پس واى بر تو! و باز هم واى بر تو! و حقّاً كه زيان برده اى، زيان آشكارى. در اين حال به عجز خويش و تقصير و انكسار و فقر خودت در برابر او اعتراف كن؛ زيرا تو براى زيارت و مؤانست با او، توجّه كرده اى. پس حال خود را بر او عرضه بدار و راز خود را بر او فاش كن و از او همّت بخواه و به درگاه او توسّل بجوى و به باب فضل و كرم او ملتجى و پناهنده شو و عترت و ذريه او را شفيع قرار ده؛ زيرا او يا علمى كه خدا به او داده و اخبارى كه خدا به او مى فرمايد، هر چه به خاطر تو بگذرد و هر چه به قلب تو در اين باب خطور كند، مى داند.

و مانند پست ترين غلامان، به درگاه او باش و بنگر

ص:215

از كدام دفتر نام تو بيرون مى آيد. پس اگر دلت رقّت يافت و چشمانت گريان گشت و شوقت تو را به هيجان آورد و در قلب خود شيرينى مناجات او ولذّت گفت و گوى با او را يافتى و از جام كرامت او، نوشيدى، حاكى از حسن اقبال او با تو و پذيرفتن تو است. بنابراين داخل شو كه تو را اذن و امان داده اند و لطف و احسان كرده اند و الّا توقّف كن، توقّف كسى كه چاره هاى او ناچار گشته و باب آرزوها بر او مسدود شده و در اين حال به درگاه خداى- جلّ جلاله- ملتجى شو، التجاى كسانى كه مضطرّ شده اند تا دل شريف او را نسبت به تو با عطوفت فرمايد و لطف منيف او را به تو معطوف دارد؛ چه اگر خداوند، صحّت اضطرار و صدق التجاى تو را از دل تو بداند، به چشم رحمت و ديده رأفت به تو نظر خواهد كرد و دل حبيب خود را به كرامت و عطوفت به تو معطوف خواهد ساخت و تو را به آنچه دوست دارى و خشنود مى شوى، موفّق خواهد ساخت؛ زيرا كه او كريم است و كرامت نسبت به بندگان مضطرّ و بيچاره خود و پناهندگان به در خانه خود را، براى طلب رضاى خويش، دوست مى دارد و در كتاب خود نازل فرموده است كه: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ و عتبه شريفه را ببوسد و در حال ورود بگويد:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ

ص:216

اللَّهِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ. (1) 1

كريمُ السجايا جميلُ الشيم نبى البرايا شفيعُ الامم

امام رسل پيشواى سبيل امين خدا مهبط جبرئيل

شفيع الورى خواجه بعث و نشر امام الهدى صدر ديوان حشر

شفيعٌ مطاعٌ نبىٌّ كريمٌ قسيمٌ جسيمٌ نسيمٌ وسيمٌ

85- بركات حج

حج خانه خدا اگر صحيح و با رعايت آداب آن انجام شود، ثمرات و دستاوردهاى بسيار مهم وشيرينى به همراه دارد كه به برخى از آن ها اشاره مى شود:

1- پاكى از گناه

حاجى در حج بر گذشته نادرست خود خط بطلان مى كشد و راه را براى داشتن يك زندگى سالم و درست دينى و الهى هموار مى سازد.


1- - المراقبات، ج 2، ص 233- 237

ص:217

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هر مردى كه براى حج ياعمره ازمنزل خود بيرون رود، پس هر قدمى كه برمى دارد و به زمين مى گذارد، گناهان از بدن او فرو مى ريزد چونان ريختنِ برگ از درخت. پس آن گاه كه وارد مدينه شده و به وسيله سلام با من مصافحه مى كند، و آن گاه كه وارد ذوالحُليفه (مسجد شجره) گرديده، غسل انجام مى دهد، خداوند وى را از گناهان پاك مى گرداند ... (1) 1

امام صادق عليه السلام نيز فرمود:

كسى كه حج انجام دهد و خدا را اراده كند و قصد ريا و شهرت طلبى نداشته باشد، به يقين خداوند او را خواهد بخشيد. (2) 2

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

كسى كه حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتكب نگردد، بر مى گردد همانند روزى كه از مادر متولد شده است. (3) 3


1- - الحج فى الكتاب و السنة، ص 148، ح 325.
2- - وسايل الشيعه، ج 11، ص 109.
3- - الحج فى الكتاب و السنة، ص 163، ح 392.

ص:218

و در حديثى ديگر آن حضرت فرمودند:

اى مردم، هيچ مؤمنى در موقف (عرفات) وقوف نمى كند مگر آنكه گناهان گذشته او تا اين زمان را ببخشايد و آن گاه كه حج وى پايان پذيرفت، عملش از نو آغاز شود. (1) 1

از مجموع آنچه گذشت نتيجه مى گيريم كه انجام حج صحيح و مورد قبول خداوند، اولين پاداشش آمرزش گناهان و ورود به يك زندگى جديد است.

2- راهيابى به بهشت

خداوند پاداش حج مقبول و پذيرفته شده را بهشت قرار داده است و دليل آن را شايد بتوان چنين برشمرد كه هر كس به مهمانى مى رود، صاحب خانه معمولًا تلاش مى كند تا بهترين غذا و امكاناتى را كه دارد براى او فراهم سازد. درحج نيز حاجى ميهمان خداوند است و يكى از ويژگى هاى حضرت حق، كريم بودن و بخشندگى است و هميشه در دعاها به او خطاب مى شود:

يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ؛


1- - سنن دار قطنى، ج 2، ص 284.

ص:219

اى كريم ترين كريمان!

يكى از بهترين هداياى خداوند، بهشتى است كه به مؤمنان و نيكان و پاكان وعده داده است كه در سفر حج آن را به ميهمانان خانه خود هديه مى دهد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

براى حج مبرور پاداشى جز بهشت نيست. (1) 1

3- نورانيت

هر انسانى به هنگام تولد از مادر، فطرتى پاك و پاكيزه دارد. قلب كودك نورانى و فاقد هر نوع تيرگى است. ليكن پس از دوران بلوغ و ورود به جامعه و كم كم آلودگى به گناه و معصيت، گرفتار تيرگى شده و گاهى نيز تا آنجا پيش مى رود كه قلب دچار قساوت گرديده و ديگر اميدى به نجات او نيست.

افرادى كه هنوز در اين مرحله قرار نگرفته و توفيق انجام حج راپيدا مى كنند، پس از آنكه روح و جان خود را در درياى شفاف و زلال حج شستشو داده و خود را پاك كردند، باز به فطرت اوليه بازگشته، نورانيت را از خداوند جايزه مى گيرند و مى توانند با عمل به اسلام آن را حفظ كنند، ليكن آلودگى به گناه بار ديگر اين


1- - مستدرك الوسائل، ج 2، ص 8

ص:220

نورانيت را كم مى كند و با ادامه آن، به طور كلّى از ميان مى رود.

امام صادق عليه السلام فرمود:

حج گزار تا زمانى كه به گناه آلوده نشده، نور حج را پيوسته دارا خواهد بود. (1) 1

4- دستيابى به خير دنيا و آخرت

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هركس دنيا و آخرت را مى خواهد، آهنگ اين خانه كند، همانا بنده اى به آن جا نيامده و از خداوند دنيا را نخواسته مگر آنكه بدان دست يافته و خداوند حاجت او را برآورده ساخته است و نيز از خداوند آخرت را طلب نكرده مگر آنكه پذيرش اين درخواست را براى وى ذخيره كرده است. (2) 2

در حديث ديگرى رسول خدا صلى الله عليه و آله به عثمان بن ابى العاص فرمود:

بدان، عمره همان حج اصغر است و همانا يك عمره از دنيا و آنچه در آن است بهتر و بالاتر


1- - كافى، ج 4، ص 255
2- - مسند الامام زيد، ص 197

ص:221

است و نيز بدان كه حج از عمره برتر و بهتر است. (1) 1

5- آرامش دل

يكى از فلسفه هاى تشريع حج، اقامه ياد و ذكر خداوند است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله در حديثى فرمود:

انَّما جُعِلَ الطَّوافُ بالْبَيْتِ وَبَيْنَ الصَّفا وَالمَرْوَةِ وَرَميُ الجِمار لِإقامَةِ ذِكْرِ اللَّهِ. (2) 2

همانا طواف خانه خدا و سعى ميان صفا و مروه و رمى جمراتِ سه گانه، فقط براى اقامه ياد خدا قرار داده (و تشريع) شده است.

قرآنِ كريم، تأثير ياد خدا در انسان را آرامش قلب ذكر مى كند و مى فرمايد:

... أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (3) 3

همانا با ياد خدا دل ها آرام مى گيرد.

حال باتوجه به اين مقدمه و نيز فرموده امام باقر عليه السلام


1- - معجم الكبير طبرانى، ج 9، ص 44
2- - الحج فى الكتاب و السنة، ص 133، ح 280
3- - رعد: 28

ص:222

كه: الْحَجُّ تَسْكِينُ الْقُلُوبِ (1) 1

نتيجه مى گيريم كه يكى از ثمرات حج، آرامش دل است، چيزى كه امروز بشريت شديداً به آن نيازمند مى باشند.

6- همنشينى باپيامبران و صالحان

امام صادق عليه السلام فرمود:

هنگامى كه موسى عليه السلام حج انجام داد، جبرئيل به وى نازل شد. موسى به او گفت: اى جبرئيل! براى كسى كه حج اين خانه را با نيتى صادق و هزينه اى پاك به جاى آورد، چه پاداشى مقرر شده است؟

جبرئيل بدون پاسخ به سوى خداوند- عزّوجلّ- بازگشت (و پاسخ آن را جويا شد) خداوند به او وحى كرد و فرمود:

به موسى بگو:

او را در ملكوت اعلى همراه و همنشين با پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان قرار خواهم داد و اين ها همراهان خوب و شايسته اى هستند. (2) 2


1- - بحار الانوار، ج 75، ص 183
2- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 235

ص:223

7- درامان بودن از عذاب

امام باقر عليه السلام فرمود:

هر كس داخل اين خانه شود و نسبت به همه آنچه خداوند بر او واجب فرموده، آگاه باشد، ازعذاب هميشگى روز قيامت ايمن خواهد بود. (1) 1

در دنيا نيز اگر كسى به حرم پناه برد، از خشم خدا در امان است. (2) 2

امام صادق عليه السلام فرمود:

بر شما باد به زيارت اين خانه، پس پيوسته حج اين خانه كنيد، كه با حج پيوسته، گرفتارى هاى دنيا و هول و هراس هاى روز قيامت از شما دفع گردد. (3) 3

8- علوّ درجه در بهشت

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

حج گزار دررفتن به حج و بازگشتن از آن،


1- - عوالى اللآلي، ج 2، ص 84، ح 227
2- - كافى، ج 4، ص 226
3- - امالى طوسى، ص 668

ص:224

در ضمانت خداوند است، پس اگر در سفر به او رنج و خستگى برسد، خداوند گناهان او را به خاطر آن سختى مى بخشد و براى هر قدمى كه برمى دارد، هزار درجه در بهشت بالا مى رود ... (1) 1

9- استجابت دعا

يكى ديگر از ثمرات حج، پذيرش دعاى حاجى است:

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

دعاى سه كس مستجاب است:

1- دعاى حج گزار در مورد خانواده اش.

2- دعاى بيمار، ...

3- دعاى مظلوم. (2) 2

در حديثى ديگر نيز فرمود:

حاجيان و عمره گزاران ميهمانان خدايند، خدا آن ها را دعوت كرده و اينها نيز پذيرفته اند، اينها نيز دعا كرده و خداوند آن را اجابت كرده است. (3) 3


1- - كنز العمال، ح 11812 و 11840
2- - الحج فى الكتاب و السنه، ص 162، ح 386
3- - همان.

ص:225

10- پيشگيرى از تنگدستى

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

حج انجام دهيد، [تا] هرگز نيازمند نشويد. (1) 1

امام على عليه السلام نيز فرمود:

همانا بالاترين چيزى كه متوسلين به درگاه ربوبى به آن توسل جويند، ايمان به خدا و رسول او و ... حجّ خانه خدا و عمره است، پس همانا اين دو (يعنى حج و عمره) فقر را دور و گناه را مى شويند. (2) 2

11- دستيابى به سلامتى

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند:

على بن الحسين عليهما السلام فرمود:

حج و عمره به جا آوريد تا بدن هاى شما سالم، روزى هاى شما افزون، و هزينه هاى خانواده (و زندگى) شما تأمين گردد ... (3) 3

12- پيشگيرى از هلاكت


1- - الحج فى الكتاب و السنه، ص 164، ح 398
2- - همان، ص 402
3- - كافى، ج 4، ص 252

ص:226

امام باقر عليه السلام فرمودند:

در وصيت اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است:

حجّ خانه پروردگارتان را ترك نكنيد كه هلاك خواهيد شد. (1) 1

امام صادق عليه السلام نيز فرمودند:

اگر مردم حج را ترك كنند عذاب بر آنان نازل شود. (2) 2

13- شفاعت پيامبر صلى الله عليه و آله

علاوه بر ثمراتى كه در روايات براى حج ذكر شده است، زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمه بقيع و ساير اماكن مقدس مدينه منوره نيز، هر يك داراى ثمرات ارزشمند و قابل توجهى است كه از جمله آن ها دستيابى به شفاعت رسول خدا صلى الله عليه و آله است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:

هر كس به زيارت من بيايد و كارى جز زيارت من نداشته باشد، سزاست بر من، كه روز قيامت شفيع او باشم. (3) 3


1- - محاسن، ج 1، ص 170
2- - كافى، ج 4، ص 271
3- - معجم الكبير طبرانى، ج 12، ص 225

ص:227

و در حديث ديگرى فرمودند:

هر كس به زيارت من بيايد، شفاعت او بر من واجب مى شود و شفاعت هر كس بر من واجب گردد، بهشت بر او واجب مى شود. (1) 1

86- هديه سفر

مستحب است مسافر هنگام بازگشت به خانه، هديه اى براى خانواده اش بياورد.

ابن سنان از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود:

هنگامى كه يكى از شما به مسافرت برود، موقع برگشتن به هر مقدار كه براى او امكان دارد هر چند يك سنگ، براى خانواده خود هديه بياورد ... (2) 2

امام صادق عليه السلام نيز فرمودند:

هَدِيَّةُ الْحَجِّ مِنَ الْحَجِّ (3) 3


1- - كافى، ج 4، ص 548.
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 459، ح 15259.
3- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 225، ح 2250.

ص:228

هديه حج جزو حج است.

ليكن بايد توجه داشت كه تهيه سوغات نبايد حاجيان را از وظايف حساس و خطيرشان بازدارد و به جاى حضور در حرمين شريفين، بيشترين وقت خود را در خيابانها و بازارها سپرى كنند و به دليل خستگى از توفيق عبادت محروم شوند.

از اين رو بايد براى خريد هدايا، برنامه ريزى نموده، وقت خاصى را براى آن در نظر بگيرند و كالاهاى مورد نياز خود را بخرند، و ديگر سراغ بازار نروند.

شيطان نيز در اين گونه موارد دركمين حاجيان است.

تنوع كالاها و بازارها كه بخشى از آن در مسير حاجيان قرار دارد، موجب مى شود تا در ميان راه، مسير خود را تغيير داده، به جاى حضور در محضر نبى اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه بقيع عليهم السلام و يا در مسجد الحرام، از اين مغازه به آن مغازه رفته و در پايان خسته و مانده خود را به محل اقامت مى رسانند و به استراحت مى پردازند.

آيا لحظه اى انديشيده ايم كه در شبهاى قدر و در ماه مبارك رمضان پيوسته با التماس و خواهش اين دعا را مى خوانديم: اللَّهُمَّ ارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ وَ زِيَارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ و از خدا حج را طلب كرده ايم و حال كه اين توفيق رفيقمان شده، آيا شايسته است كه منافع آن را به راحتى از دست بدهيم؟

نكته ديگر اين كه بايد توقّعات ديگران را نسبت به

ص:229

ميزان هدايا كاهش داد؛ زيرا همان گونه كه زائران عتبات عاليات، جز يك مهر و تسبيح معمولى توقعى از زائر ندارند، در سفر حج نيز نبايد به دنبال هداياى متنوع و رنگارنگ برويم، و چه بسا با خريد برخى كالاها بازار مشركان و كفار را تقويت كنيم، بلكه بايد با خريد هداياى مختصر، ضمن عمل به اين وظيفه اخلاقى زمينه را براى بهره بردارى هر چه بيشتر فراهم ساخت.

87- نشانه قبولى حج

حج تمرين عبوديت و بندگى است و حاجى در اين دوره آموزشى، بايد تلاش كند تا گناهانى را كه به آن مبتلا بوده، ترك كند و هنگام مراجعت، زندگى جديدى را آغاز نمايد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:

از نشانه هاى قبولى حج آن است كه بنده، گناهانى را كه مرتكب مى شده ترك كند و اگر پس از بازگشت، همچنان گرفتار گناه باشد و در لجن زار زنا، خيانت و يا معصيت فرو رود، حج او به وى بازگردانده مى شود. (1) 1

فلسفه هر زيارتى آن است كه زائر باگذشته غلط


1- - الحج فى الكتاب و السنه، صص 741 و 742

ص:230

خود فاصله بگيرد و اصلاح شود.

مرحوم شهيد در دروس گويد:

... و ثاني عشرها أن يكون الزائر بعد الزيارة خيراً منه قبلها فإنّها تَحُطّ الأوزار إذا صادفت القبول. (1) 1

دوازدهمين ادب از آداب زيارت آن است كه زائر پس از زيارت، از وضعيتى كه پيش از آمدن به زيارت داشته بهتر شود.

در آستانه ورود به حرم، كنار در ايستادن و اذن دخول خواندن و تلاش در جهت ريزش اشك و رقّت قلب پيداكردن، يكى ديگر از وظايف زائران است. زائر در حالى اذن دخول مى خواند كه احساس مى كند هم اكنون صاحب آن مرقد او را مى بيند، كلامش را مى شنود و به او پاسخ مى دهد و درست در همان حال لطف و محبت صاحب آن مرقد نسبت به مردم و به خصوص پيروانشان را ياد كند و لحظه اى نيز به درون خود مى نگرد كه با كوله بارى از گناه و نافرمانى به در خانه اين عزيز آمده است كه اگر كسانى به صورت حقيقى به درون خود نگريسته و سابقه اعمال خود را به


1- - الدروس، ج 2، ص 24؛ آداب زيارت، ص 196

ص:231

ياد آورند چه بسا از راه رفتن بازمانند و از خجلت و شرمسارى عقب نشينى كنند!

اگر چنين حالتى بر زائر عارض شد تا حدودى توانسته است به اهداف زيارت دست يابد از اين رو مرحوم شهيد اول در اين باره مى گويد:

... و ثانيها: الوقوف على بابه و الدعاء و الاستئذان بالمأثور، فإن وجد خشوعاً و رقّة دخل و إلّا فالأفضل له تحرّي زمان الرقّة لأنّ الغرض الأهم حضور القلب ليلقى الرحمة النازلة من الرَّبّ. (1) 1

... دوم: ايستادن بر در آن حرم شريف، و دعا و اذن دخول بخواند؛ آن گونه كه در روايات وارد شده، پس اگر در خود رقت و خشوعى يافت داخل شود و گرنه افضل آن است كه در صدد تحصيل زمانى برآيد كه در قلب او رقت و خشوعى حاصل گردد (و در آن حال به زيارت بيايد) زيرا هدف مهم تر، حضور قلب است براى دستيابى به رحمتى كه از ناحيه پروردگار نازل گردد.


1- - الدروس الشرعيه، ج 2، ص 23

ص:232

88- دعا در بازگشت

در احوالات رسول خدا صلى الله عليه و آله اين چنين نوشته اند كه آن حضرت هرگاه از سفر حج يا جنگ و يا سفرى ديگر بازمى گشت، به هر بلندى مى رسيد سه مرتبه اللَّه اكبر مى گفت ومى فرمود:

... لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ، آئِبُونَ تَائِبُونَ عَابِدُونَ سَاجِدُونَ لِرَبِّنَا حَامِدُونَ، صَدَقَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ هَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ .... (1) 1

سپس به مسجد مى رفت و دو ركعت نماز مى گزارد و آن گاه وارد خانه مى شد. (2) 2

89- آگاه كردن از زمان بازگشت

شايسته است مسافر پيش از ورود به خانه، زمان آمدنش را به خانواده خود اطلاع دهد تا آن ها براى استقبال آمادگى پيدا كنند.

در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده كه آن


1- - محجة البيضاء، ج 4، ص 76
2- - همان.

ص:233

حضرت، از اين كه كسى پس از مدتى غيبت، شبانه بر اهل خود وارد شود نهى فرموده، مگر آن كه پيش از ورود، آنان را باخبر سازد. (1) 1

در محجّة البيضاء آمده است:

مسافر چون نزديك شهر خود رسيد بايد بگويد:

الَّلهُمَّ اجْعَلْ لَنا بِها قَراراً وَ رِزْقاً حَسَناً.

سپس كسى را نزد خانواده اش بفرستد تا زمان ورودش را به آن ها اطلاع دهد و در نتيجه ناگهانى بر آن ها وارد نشود تا به چيزى كه مطابق ميلش نيست برخورد كند. (2) 2

رسول خدا صلى الله عليه و آله هر گاه از مسافرت بازمى گشت، ابتدا به مسجد مى رفت و دو ركعت نماز مى خواند و سپس به خانه مى آمد وهنگام وارد شدن به خانه مى فرمود:

تَوْباً تَوْباً لِرَبِّنا أوْباً، لايُغادِرُ عَلَيْنا حَوْباً. (3) 3

همچنين در روايت آمده است كه آن حضرت هنگام بازگشت از خيبر فرمود:

آئِبُونَ تَائِبُونَ، إِنْ شاءَ اللَّهُ عَابِدُونَ، راكِعُونَ


1- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 197
2- - محجة البيضاء، ج 4، ص 76
3- - همان.

ص:234

ساجِدُونَ، لِرَبِّنَا حَامِدُونَ، الَّلهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى حِفْظِكَ إِيَّايَ فِي سَفَرِي وَ حَضَرِي، الَّلهُمَّ اجْعَلْ أَوْبَتِي هذِهِ مُبارَكَةً مَيْمُونَةً مَقْرُونَةً بِتَوبَةِ نَصُوحٍ تُوجِبُ لِي بِها السَّعادَةَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. (1) 1

90- خوش آمد گويى به حاجيان

امام صادق عليه السلام فرمود:

رسول خدا صلى الله عليه و آله به آن كس كه ازمكه بازمى گشت مى فرمود:

قَبِلَ اللَّهُ مِنْكَ وَ أَخْلَفَ عَلَيْكَ نَفَقَتَكَ وَغَفَرَ ذَنْبَكَ. (2) 2

خداوند از تو بپذيرد و هزينه هاى سفرت را جبران نمايد و گناهت را ببخشايد.

در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود:

كسى كه با حاجى هنگام بازگشت از سفر حج ملاقات نموده، با وى دست دهد و مصافحه كند، مانند كسى است كه حجرالأسود را لمس


1- - محجّة البيضاء، ج 4، ص 76.
2- - من لايحضره الفقيه، ج 2/ 196.

ص:235

كرده باشد. (1) 1

امام صادق عليه السلام فرمودند:

امام على بن الحسين عليهما السلام پيوسته مى فرمودند:

اى كسانى كه به حج نرفته ايد، به استقبال حاجيان بشتابيد و با آنان دست دهيد و آنان را بزرگ بشماريد كه اين كار بر شما لازم است و در پاداش آنان شريك خواهيد شد. (2) 2

باز در حديث ديگرى امام صادق عليه السلام ثواب معانقه با حاجى غبار سفر بر چهره نشسته را، همچون ثواب استلام حجر الأسود برشمرده است. (3) 3

امام باقر عليه السلام نيز فرمودند:

حاجيان و عمره گزاران را گرامى بداريد كه اين كار بر شما لازم است. (4) 4

امام على بن ابى طالب عليه السلام شيوه خاصى را براى استقبال از حاجى بيان فرموده اند:

هنگامى كه برادر شما از مكه بازگشت، ميان


1- - ثواب الاعمال، ص 116.
2- - كافى، ج 4، ص 264، ح 48.
3- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 147.
4- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 147.

ص:236

دو چشم و لبان وى را ببوسيد كه با آن حجرالأسود را بوسيده است؛ حَجَرى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر آن بوسه زد. و چشمانش را كه با آن به خانه خدا نگريسته و جايگاه سجده و صورتش را ببوسيد و هنگامى كه به او خوش آمد مى گوييد چنين اظهار كنيد:

خداوند حج تو را قبول كند و سعى و كوشش تو را بر تو ببخشايد و آن چه هزينه كردى به تو عوض دهد و اين حج را نيز آخرين حج تو قرار ندهد. (1) 1

هدف از تمامى اين توصيه ها براى بزرگداشت حاجى، بهره گيرى از معنويت سفر حج است؛ زيرا به فرموده امام صادق عليه السلام حج گزار تا زمانى كه به گناه آلوده نشده، نور حج را پيوسته دارا خواهد بود. (2) 2

يعنى حاجى در اين سفر رنگ و بوى الهى به خود گرفته و مى تواند آن را به ديگران منتقل نمايد.

توصيه امام سجاد عليه السلام نيز اين است كه:

پيش از آن كه حاجى و عمره گزار آلوده به گناه شود (به ديدار او رفته) سلامش كنيد و با


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 447، ح 15224.
2- - كافى، ج 4، ص 255، ح 11.

ص:237

وى دست دهيد. (1) 1

و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز فرمودند:

پيش از آن كه حاجى وارد خانه اش شود او را ملاقات كرده، به وى سلام گوييد و با او دست دهيد و از او بخواهيد كه براى شما طلب آمرزش كند؛ زيرا او خود آمرزيده شده است. (2) 2

91- گوارايتان باد!

آنان كه با بصيرت و معرفت، سفر عاشقانه حج را آغاز و با محبت و عشق به رسول خدا صلى الله عليه و آله و خاندان گرامى او، به دور از هر گناه ومعصيتى آن را به پايان مى برند به سودى بزرگ دست يازيده اند و فرداى قيامت حج مقبول و مبرور، آنان را از هول و هراس قيامت رهايى خواهد بخشيد.

عبدالرحمان بن سَمُرَه گويد:

روزى در نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بودم. آن حضرت فرمود: من ديشب شگفتى ها و عجائبى را ديدم!

گفتيم: اى رسول خدا، جان و خانواده و اولادمان


1- - وسائل الشيعة، ج 11، ص 245، ح 15218.
2- - مسند احمد حنبل، ج 2، ص 351، ح 5317.

ص:238

فدايت باد! چه ديديد؟ براى ما بازگو كنيد.

حضرت فرمودند:

مردى از امت خود را ديدم، كه از روبرو و پشت سر و از سوى راست و چپ و از زير پا، تاريكى وى را فراگرفته و غرق در ظلمت بود.

در اين حال حج و عمره او مجسم و ظاهر شدند و او را از ظلمت و تاريكى رها ساختند و در نور وارد كردند. (1) 1

محمدبن مسلم نيز گويد:

امام باقر يا امام صادق عليهما السلام (ترديد از راوى است) فرمودند:

وَدَّ مَنْ فِي الْقُبُورِ لَوْ أَنَّ لَهُ حَجَّةً بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا. (2) 2

مردگان در گورهايشان آرزو مى كنند، كاش دنيا و آنچه در آن هست را مى دادند و به جاى آن پاداش يك حج به آن ها داده مى شد.

حجاج عزيز كشور ما، علاوه بر ميهمان خدا و رسول صلى الله عليه و آله بودن، ويژگى بسيار مهم و ارزشمند ديگرى


1- - مستدرك الوسائل، ج 8، ص 39
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 110

ص:239

دارند و آن شيعه بودن و پيروى از اهل بيت عصمت و طهارت است.

يحيى بن يسار مى گويد:

حج گزاردم و سپس به امام صادق عليه السلام برخورد كرديم، آن حضرت فرمودند:

حاجىِ خانه خدا و زائر قبر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و شيعه آل محمد صلى الله عليه و آله گوارايتان باد. (1) 1

بنابراين، حج و معنويت آن گواراى وجود شيعيانى باد كه با رعايت تمامى اين آداب و اخلاق، حجى شكوهمند و مقبول را به جاى آورده و با روحى سرشار از معنويت و عشق به خدا و اهل بيت به ايران اسلامى باز مى گردند.

حج گوارايشان و ايّام به كامشان باد!


1- كافى، ج 4، ص 549.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109